پایگاه خبری یاسوج 24

زمانه ای که تنش روی خاک می افتد خوشا بحال شهیدی که خواهری دارد

مثل خواب است عجب حال و هوایی دارد دیدن روی تو را بیشتر از آن بالا

ردهایم به هم گره خورده، دردهایی که داستان شده اند
از دلم تکه تکه افتاده، راهی مغز استخوان شده اند

وردها خالی و کپر خالی/
مشک ها پای چشمه خشکیدند/
دسته دسته پریکه ها را از/
شاخه های چنار می چیدند

سایت مردم استان (ک و ب): شعری از محمد جاودان خرد: تقدیم به حضرت صاحب الزمان (عج)   کیهَ نی کوگ غزل خون بهار        بی تو رَهتهِ وَ دلم صبر وقرار صغدَه کرده دلم اَ دیری تو          زی بیو وُ دلمَ صغدهَ درار گنج پنهون دلی، مِن دل […]

آسمان تمنایت کرد

و زمین هرگز

سپاس گام هایت را ندانست

بزرگ شدی!!

آنقدر که تهران در تو گم شود

ستارگان غزه! / امشب دیگر منتظر نمانید/ انگشت کودکی / برای شمارش شما / به آسمان اشاره نمی‌کند

باران می­بارد اما
استعاره­ ی گل نیست
این­جا مجازِ گلوله­ است
مجوزِ جان گرفتن­ها، تنها همین!
همان است که بود: کبودیِ گونه­ها­ی وطن
و تنِ کودکانی که سربِ داغ را…

تکلیف تو اما روشن است/ این قصه را تا صبح هم که بگویی ادامه دارد/ فردا روزنامه‌های صبح ورق می‌خورد/ و تو، تنها خبری هستی که هیچوقت تکرار نمی‌شوی.