- اخبار ، اخبار سایت ، ادارات استان ، یادداشت ، یادداشت فرهنگی اجتماعی
- پنجشنبه 20 فوریه 2014 - 08:02
روابط، توصیه پذیری و پارتی بازی ها معجزه می کنند!
چون معتقدند بدون بند”پ” خصوصاً در برخی سازمان های خاص یا کاری از پیش نمی برند یا خواسته ی آن ها به قدری به سختی انجام می پذیرد که فرد قید درخواست خود را می زند.
سایت مردم استان ( ک وب) – محمد ناصر پاک نژاد؛
به نام آنکه جز او کسی نیست که نیست…
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشناسخن آشنا نگه دارد
قصه آغاز میشود با :یکی بود… یکی نبود…
در مطالب قبلی در رابطه با خود رابطه و پارتی صحبت شد اما از آنجایی که چندان گوش بدهکاری نیست تصمیم بر این شد که کمتر زبان به دهان بخاییم و کمی از شایستگی و شایسته سالاری بگیم و این بارسنگین رو برزمین بذاریم چون احساس کردیم شانه های کوچک بی عصای ذهن و زبان ما، ندارد تاب تحمل این گران اندیشه را…
«اعوذ بالله من الشیطان العین الرجیم»
وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصیبَنَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ
و بترسید از بلایی که چون آید تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد، و بدانید که عقاب خدا بسیار سخت است.
سوره انفال آیه ۲۵
اول کلام :« قربانت شوم؛ الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولیم، خبر رسید که شاهزاده موثقالدوله حاکم قم را که به جرم رشا و ارتشا معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید. فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت به توصیه عمه و خاله نمیشود. زیاده جسارت است، تقی» (پاسخ امیرکبیربه توصیه پذیری ناصرالدین شاه)
روابط، توصیه پذیری و پارتی بازی ها معجزه می کنند. به عنوان مثال می توانند برای برخی افراد فاقد تخصص و تحصیلات، سودها و موقعیت های کلان به ارمغان آورند، غافل از آن که این باور نهفته در وجود یکایک ما باعث شده فرسنگ ها از دنیای آرمانی و جامعه ایده آل دور شویم.
با چنین نگاه و انتظاراتی چه حقیقت ها که از ذهن و روح ما گریخته و چه عدالت خواهی ها که جز سوسویی از آن در درونمان باقی نمانده است.
اگر صادقانه بنگریم در می یابیم بسیاری از مردم در پی مواجهه با برخی مشکلات و موانع قانونی، به دنبال پیدا کردن نوعی رابطه هستند تا مشکل اداری خود را از راه میانبرِ پارتی بازی و توصیه پذیری حل کرده و یا روند انجام آن را سرعت بخشند. چون معتقدند بدون بند”پ” خصوصاً در برخی سازمان های خاص یا کاری از پیش نمی برند یا خواسته ی آن ها به قدری به سختی انجام می پذیرد که فرد قید درخواست خود را می زند.
بازهم جای گفتن دارد که پارتی بازی شاید برای یک یا چند نفر سود داشته باشد اما حاصلش تحمیل خسارت به آن اداره، پایین آمدن میزان بهره وری سازمانی وعدم رضایت ارباب رجوع است. البته بماند در این میان تضییع حق افراد شایسته و گناهی که بخاطر آن بر ذمه افراد می ماند! متاسفانه پارتی بازی و توصیه پذیری باعث می شود افراد نالایق سرکار بیایند و چه بسا پست های مهم را نیز از آن خود کنند اما عدم مسئولیت پذیری و تخصص آنها موجب پایین آمدن کیفیت کاری سازمان می شود.
پارتی بازی امید به اشتغال بسیاری از جوانان متخصص را از بین می برد. امروز وقتی از جوانان می پرسی برای آینده چه برنامه ای دارند بسیاری از آنان پاسخ می دهند: بدون بند “پ” کاری از پیش نمی رود.
دلیل این مسأله این است که روابط جای ضوابط و صلاحیت ها را گرفته و برخی مدیران به جای اینکه به دنبال شایستگی و تخصص باشند فامیل ها و دوستان خود را سرکار می اورند بدون اینکه فکر کنند که همین کار باعث می شود یک جوان متخصص و تحصیلکرده بیکار شود.در حقیقت هر یک نفر که بدون تخصص وارد کاری می شود یک جوان تحصیلکرده و لایق وشایسته را بیکار می کند، او را وادار می کند به دنبال شغلی برود که در زمینه آن هیچ مهارتی ندارد، در آن شکست می خورد و هر دو نفر به بیکاری پنهان دچار می شوند و شایدم تغییر باور وارزشهای وی منجر شود،قدما هم صحه گذاشتن بر این مطلب که مرد زبیچارگی بی دین شود…
نباید از ذهن دور بداریم که در حکومت اسلامی مسؤولیت ها و مناصب دولتی جایی برای فامیل بازی و پارتی بازی نیست!!! شاید علامت سوال بهتر باشد؟؟؟ و یک آیا….
و اما سوال اینه که ماها که خودمون میگیم پارتی بازی چه کار بدی پس چرا خودمون پارتی بازی می کنیم ؟ واقعا چرا؟ چرا سر خودمونو کلاه میگذاریم اصولاَ میگن از ماست که برماست .
با پارتی بازی سرهمه را کلاه می ذاریم شاید به ظاهر ایجاد کردن یک موقعیت خوب از طریق پارتی بازی برای یک دوست و آشنا و فامیل به ظاهر کاری خوب جلوه دهد ولی بد نیست اینو هم بدونید که این کار شما موقعیت را از یک نفر سلب کرده واون را نا امید می کند که حتی از کجا معلوم شاید این فرد استحقاق بیشتری داشته.
اما جای شایستهسالاری (meritocracy) در این بین خللی است،چیزی که به شیوهای از حکومت یا مدیریت گفته میشود که در دستاندرکاران بر پایهی توانایی و شایستگیشان برگزیده شوند و نه بر پایهی قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوریهای نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کرده است .این امر بنگاهها و دولت را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون میکند. در جوامع شایسته سالار، نگرشهای خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید.
باید توجه داشت که شایسته سالاری، نه یک نوع حکومت، بلکه یک ایدئولوژی می باشد .شایسته سالاری غالبا و به اشتباه یک نوع حکومت تلقی می شود، در حالیکه شایسته سالاری در حقیقت یک رویکرد و یک فاکتور جهت انتصاب اشخاص در یک حکومت است . افراد در سیستم شایسته سالار، بر اساس معیارهای متغیری از شایستگی مورد قضاوت قرار می گیرند .این معیار ها می توانند زمینه های گسترده ای، از هوش گرفته تا پایبندی به اخلاقیات، از استعداد عمومی تادانش در زمینه ی خاص را در بر بگیرند . یکی از انتقادات وارد شده به این رویکرد، اشاره به این حقیقت دارد که “شایستگی” یک مفهوم عمیقا سابجکتیو و مبهم می باشد که بالقوه فاقد وضوح کافی و در معرض سوءاستفاده است .
یکی از معضلات جدی کشورهای در حال توسعه نحوه گزینش ومعیارهای حاکم بر این گزینش است.این چند کلام که با هدف تعیین میزان انتخاب افراد بر اساس معیارهای همگانی (شایسته سالاری) و معیارهای اختصاصی (ناشایست سالاری) و همچنین تاثیرات بکارگیری این معیارها بیان شده است،منظور از معیارهای همگانی با شایسته سالارانه در نظر گرفتن تخصص؛ تعهد؛ تجربه؛ مهارت و توانایی افراد و منظور از معیارهای اختصاصی یا ناشایست سالارانه در نظر گرفتن وابستگی های خاص مانند روابط فردی؛ روابط خانوادگی؛ قومیت؛ نژاد؛ زبان مشترک؛ باند و رابطه بازی و حتی منزلت اجتماعی و طبقاتی افراد در انتخاب مدیران است.
این حکایت به پایان نمیرسد…زیرا باز هم افرادی پشت گوش اندازی هستند که:
گوییا باور نمیدارند روز داوری کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
ولی باید به آنان گفت:
اگر پند بزرگان را زجان و دل نیاموزی فلک آن پند با تلخی بیاموزد تو را روزی
وقتی با پارتی بازی قصه تمام نشود…میشود: یکی بود….یکی نابود…
منابع مقالات:
مهدی یاراحمدی خراسانی، ۲۱ شهریور ۹۲-انتظار از دولت اعتدال گرا
بررسی میزان شایسته سالاری در انتخاب مدیران بخش دولتی و خصوصی(علی عطافر،کریم آذربایجانی)