دل نوشته ای برای تنهایی های رضا توفیقی…

یک روز صبح، چماق لری بزرگواری را قرض می گیریم، می رویم تهران، درب خانه احمدی نژاد را می زنیم. ی می کشیمش توی کوچه. یک نوار ساز و نقاره می گذاریم، از او می خواهیم با ما ترکه بازی کند، بعد داغ دلت را از او در می آوریم. بعد هم از او می خواهیم با ما عکس یادگاری بگیرد.