همیشه پای «چَم‌چیت» در میان است

چم‌چیت خاطره‌ی تلخی‌های بویراحمد است. در تمام سال‌های دهه چهل و پنجاه، هرگاه صدای ساز و نقاره‌ها از چم‌چیت بلند می‌شد، چهار ستون بدن بویراحمدی‌ها می‌لرزید و آنها را به یاد خاطره دردناک ۴۵ روز بمباران بی‌رحمانه‌ی هوایی و سالها حکومت نظامی و محاصره اقتصادی در روزهای تلخ بعد از فروردین چهل و دو می‌انداخت.

خاندان گیلویه و نقش سیاسی- اجتماعی آنان در عصر عباسیان

محیط زندگانی و قلمرو حکمرانی گیلویه و اسلافش منطقه ای بود که به دلیل اقتدار و اشتهار گیلویه، به نام او خوانده شد. بنا به نقل این نویسنده، رم گیلویه شامل بخش هایی از کوره های استخر، شاپور وارجان بود،که « حدی سوی بیضا» داشت،« و دیگری سوی سپاهان، و

تنگ تامرادی یا گورستان گمنامی در تاریخ

سر لشکر شیبانی که نمی دانست با چه مردان ذی شعور و مقاومی روبروست برای حمله به این سرزمین راه بویراحمد را در پیش گرفت و با قدرت نظامی خود،در تپه ها و دره های تنگ تامرادی آرایش نظامی چید.