در کهگیلویه و بویراحمد زنان بی سرپرست و بد سرپرست زیادی زندگی می کنند زنانی که عزت و عفت شان را با هیچ چیزی معاملی نمی کنند آنها این عفت را حفظ می کنند اما شب خودش و بچه هایش با شکم گرسنه سر بر بالین می گذارند.

یاسوج ۲۴:  که باشد زندگی کمی سخت می شود اگر این به همراه بی کسی باشد نیز تحملش سخت تر می شود وقتی کسی را نداشته باشی غمخوارت باشد کسی را نداشته باشی که کنارت باشد و در مواقع ناامیدی امیدورات کنند زندگی دردناک می شود.

در کهگیلویه و بویراحمد و بد سرپرست زیادی زندگی می کنند زنانی که عزت و عفت شان را با هیچ چیزی معاملی نمی کنند آنها این عفت را حفظ می کنند اما شب خودش و بچه هایش با شکم گرسنه سر بر بالین می گذارند آنها می خواهند پاک بمانند به همین خاطر ماندن در خانه را بر هر کاری ترجیح می دهند.

نه تنها در این استان شاید در کل کشور وقتی زنی از همسرش جدا می شود یا همسرش فوت می کند نگاه مردم به این زن کمی تغییر می کند و گاهی برخی سعی دارند که این زن را به سمت خودشان بکشند حال زنی تنها با بچه ای قد و نیم قد چگونه باید زندگی کند به چه کسی باید اعتماد کند و از چه کسانی باید دوری کند.

زنان بی سرپرست و بد سرپرست بدون شک زندگی سخت تری نسبت به بقیه دارند آنها باید در این  جامعه هم پدر باشند و هم مادر گاهی باید مردانه بایستند و گاهی مهر و محبت مادری را برای بچه هاشیان داشته باشند یعنی یک نفر باشی و نقش دو نفر را بازی کنی.

زنان بی سرپرست در جامعه دچار آسیب های فراوانی می شوند به گونه ای که اگر این زن زبر و زرنگ نباشد ممکن است به آسیب های زیادی مبتلا شود این زنان می توانند کار کنند اما کار کردن در محیطی که مردان زیادی منتظر یک جرقه هستند کمی سخت است باید مرد بود تا در کنار مردان کار کرد.

یکی از خانم هایی است که در حاشیه شهر یاسوج زندگی می کند او ۱۴ سال داشته که به دلیل وضعیت مالی بدی که خانواده اش داشته است مجبور شده زود ازدواج کند اما این ازدواج فقط سه سال طول کشید و در سن ۱۷ سالگی طلاق گرفت ۱۷ سالگی سن کم و حساسی است و نیاز دارد کسی کنارش باشد اما او طلاق گرفته است مهر مادری مانع دوری فرزندش می شود و رضای ۸ ساله اش را برای مهریه قبول کرده اکنون خودش مانده با رضا و ده ها مشکلی که بر سر راه دارد.

این مادر جوان که اکنون ۲۶ سال دارد درد و دل های زیادی داشت حرف هایی که قابل تامل بود حرف هایی که شاید حرف های خیلی از مادران جوانی باشد که طلاق گرفته اند و یا همسرشان فوت کرده است.

شهین می گوید بعد از طلاق برای کار کردن و مخارج زندگی به جاهای مختلفی رفتم و اما وقتی می فهمیدند که طلاق گرفته ام رفتار دیگری نشان می دادند یا پول را نمی دادند و یا هم حرف های مناسبی می گفتند به همین خاطر تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم و در خانه بمانم.

شهین منزوی شده است قطعا برخورد خیلی ها دلیل گوشه گیری این دختر جوان است ترجیح می دهد نان شب را نداشته باشد اما همیشه در جامعه سربلند زندگی کند.

 چند ماه گذشته گزارشی از وضعیت زندگی شهین منتشر کردم یک جمله شهین را هیچگاه فراموش نکردم و همیشه در ذهنم مرور می شد وقتی بهم زنگ میزد و یا پیام میداد این جمله را جلوی چشمانم می دیدم  ((زندگی برخلاف اروزهایم گذشت)) جمله ای پر معنا زیباست که بر دیوار خانه شهین و مادرش نقش بسته است و هر صبح که از خواب بیدار می شود آن را می بیند گاهی گذشته اش را به یاد می آورد.

چقدر خوب بود که من هم پدر داشته باشم چقدر خوب بود پدرم تکیه گاهم و کنارم باشد تا بدانم یک مرد هست که اگر کسی چپ نگاهم کرد پدرم مردانه بایستد و از من دفاع کند اما پدری نبود و وضع زندگی من روزگارم بر خلاف آروزهایم گذشت.

شهین از درآمد ماهانه اش گفت اینکه از کجا تامین می شود این زندگی ؟

یارانه مان که قطع شده است و درآمدمان از بهزیستی بود اما اکنون بهزیستی نیز اعلام کرده است که مستمری مان را این ماه قطع می کند چون که افراد پشت نوبت زیاد هستند ما را بیرون و یک نفر دیگر را جایگزین می کنند.

این مادر جوان ادامه داد: یارانه مان که قطع است اگر بهزیستی نیز قطع شود دیگر نمی دانم چگونه باید زندگی کنم چگونه باید رضا را بزرگ کنم و به او بگویم با نداری ام بسازد بچه است نمی داند زندگی سخت است.

زندگی شهین پیچیده شده است یارانه اش که قطع است امیدش به ۶۰ هزار تومان بهزیستی بود که آن را نیز گفته اند در این ماه قطع می کنند چرا که خانواده های زیادی پشت نوبت هستند. بهزیستی به شهین گفته بود مدرک معرق کاری اش را بگیرد تا در کارگاه مشغول به کارش کنند او با قرض کردن و تحمل گرمای رفت و برگشت و کرایه دادن مدرک را گرفت اما کارگاه بهزیستی به دلیل نداشتن پول بسته شد و باز هم امید شهین ناامید شد.

اکنون این دختر جوان با اش شب ها از استرس اینکه در ماه بعد که ۶۰ هزار  تومانشان قطع است چگونه باید زندگی کنند خوابشان نمی برد یارانه که قرر بود چند ماه قبل دوباره برایشان واریز شود اما هنوز نشده است بهزیستی هم از ماه دیگر پولی واریز نمی کند چه باید کرد.

اگر فردی قصد کمک به شهین و پسر ۸ ساله اش را داشته باشد می تواند مبلغ مورد نظر خود را به شماره کارت شهین((۶۰۳۷۶۹۱۶۴۳۲۲۵۸۴۰)) واریز کند.