حالا مگر چه شده که شما روحانی را که زایده تفکر و شاگرد مکتب پیر کارکشته ای همچون ایت الله هست یک اصلاح طلب میدانی و از موحد بخاطر عوام فریبی گله مندی،گله شما از چیست از استضاح عبدالله نوری

هاشمی و موحد 05سایت مردم استان (ک و ب)- سید محمد مهدی نیک اختر؛
از آنجا که دراین چند روز گذشته بازتاب خبر دیدار حجت السلام موحد همراه با تعدادی از نزدیکان ایشان با ایت الله هاشمی نقل محافل سیاسی استان گردیده شد بود و در این مدت نقل قول ها و بیانیه های گوناگون ردوبدل می گشت،بر آن شدم که باتوجه به شناخت و برسی های چندین و چند ساله خودم در محیط های سیاسی و دانشگاهی این مطلب را به اطلاع عموم برسانم و امید دارم چه موافقان و چه مخالفان با دیده احترام این نوشته را مورد نقد منصفانه قرار دهند.
همانگونه که در بالا عرض شد این دیدار در این سطح معمولی،در طرفین احزاب طوفانی بس عجیب به راه انداخت،و هر کس از طرف حزب مطبوعش یا آن را در عرش میدید ویا آن را چیزی جز شو و نمایشی عوام فریبانه قلمداد نمیکرد.
دراینجا لازم میدارم به چند جبهه گیری طرف های مخالف اشاره ای داشته باشم.
در نظرات و نوشته ها و نیز برداشته های مختلف از این دیدار که هم در این سایت و نیز در باقی سایت های محلی و استانی شاهد بودم،اکثر مخالفت ها حول چند محور قرار میگرفت
یک/
چرا آقای موحد که یک نیروی اصولگرا بشمار می آید و در مجلس از هیچ گونه مخالفتی برای دولت اصلاحات دریغ نمیکرد به خود اجازه داده به دیدار برود؟
در پاسخ به این انتقاد،باید یادآوری کنم که ما در کجای تاریخ ایت الله را یک نیروی اصلاح طلب قلمداد کردیم و از آن بالاتر ریس جمهور 
دولت تدبیر و امید را یک فرد اصلاح طلب تلقی میکنیم.برای روشن شدن ماجرا مجبورم به تاریخ غیر قابل تحریف اوایل انقلاب رجوع کنم.مگر نه اینکه همگان آیت الله هاشمی را یک چهره میانه رو میشناسند که جدای از بازی های سیاسی خود صاحب حزب کارگزاران سازندگی می باشد و جالبتر آنکه همین دوستان اصلاحاتی که خاتمی را علم کرده و فخر فروشی خزب خود را میکنند مگر یادشان رفته که لیدر ها و مواجب بگیرانشان (امثال اکبر کنجی)چگونه اقدام به هتاکی ایت الله کرده و در باره او کتاب عالیجناب سرخ پوش در زمان وزارت ارشاد آقای مهاجرانی به چاپ وسیع رساند که حاوی توهین و افترارنسبت به ایشان و به دنبال عقده کشایی از ایشان بودید اند
از شمایی مبپرسم که اطلاعات تاریخ شما به روزاست مگر از همان ابتدا جدال خاتمی و ناطق نروی آقای موحد ایت الله را انتخاب نکرد و تا آخر پشت ایشان نه ایستاد،حالا مگر چه شده که شما روحانی را که زایده تفکر و شاگرد مکتب پیر کارکشته ای همچون ایت الله هست یک اصلاح طلب میدانی و از موحد بخاطر عوام فریبی گله مندی،گله شما از چیست  از استضاح عبدالله نوری که نطق تاریخی فرزند شجاع دیارمان کاری کرد که سالها بعد در گرد همایی نمایندگان ادوار مجلس آن استیضاح را ماحصل آن دوره ۴ساله مجلس میدانند،و آخرین گرای تاریخی خدمت دوستانی که اشراف کامل نسبت به مسائل سیاسی ندارند  اینکه آقای موحد همیشه از لیست انتخاباتی(پیروان خط امام و رهبری بوده که سر لیست این گروه در تهران برعهده آیت الله هاشمی بوده.
دوم/
مورد هجمه بعدی همراهی عده ای از افراد نچندان سر شناس،که دراین میان مطلب یکی از مخالفان بسیار تعجب برانگیز و قابل تامل بود،آن هم به این عنوان که چرا با حضور اینهمه یادگاران ارزشی جنگ و جهاد و نیز افراد نخبه سر شناس این افراد را با خود برده است،اولا این نوع ادبیات با این لحن توهین و افترا نسبت به افراد حاضر در جلسه بوده و در صورت امکان قابلیت پیگرد قانونی به علت ترور شخصیت را دارا مباشد،و اما یک سئوال کوچک،مگر شما که دارید استفاده از این سرفرازان و سرداران جنگ را به آقای موحد گوشزد میکند میخواهم بدانم دولت وحزب محبوبتان  از چه تجربیاتی ویا در کدام محفل یا مجالس رسمی از اینان استفاده کرد،شما را بخدا چه شده ؟مگر هنوز هم شک دارید همین جانبازان و سرداران استان در تمام دوران موحد از ایشان حمایت قاطع را داشته اند و حتی بعد از هر انتخابی که باشکست همراه بود قانون را فصل اخطاب قرار دادن و به رای مردم تمکین کرده اند نه اینکه شمایی که خرداد٧۶ را الگو کرده واز سر بی قانونی  وحرمت شکنی مملکت را در سال ٨٨به پرتگاه نابودی کشاندی.پس ابتدا ببین برادار کجای خط ایستاده ای و بعد یاران را جمع ببند
سوم/

تهمت و افترا در مورد رانت خواری موحد
اگر منظورتان رانت خواری در مورد انتصابات ایشان بوده است که شما را به مطالعه در مورد رانت خواری های عظیم غیر سود ده در این دوران وادارمیکنم،اما چرا واقع بینانه به موضوع نگاه نکیم،بحث نخبه و مدیران عالی رتبه که جای خالیشان احساس میشد من در این مورد تاحدودی موافقم اما برادر محترم شما اصل را ول کرده اید به فرع،شما موحد که بدون شک مطرح ترین و شناخته ترین چهره استانمان بوده را ول کرده و به اطرافیانشان گیر میدهید،مگر اینان هیت تجاری فرهنگی ما هستند که شما دلشوزاش را میزنیدکه شاید قرارداد های ترکمانجای ببندمد.از همه مهمتر اگر موحد نبود ما چند مسئول استانی داشتیم که به آنان نخبه لقب میدادیم،آری مگر با همین رانت بازی ها نبود که دوره ای در استانمان مسئول غیر دهشتی نبود،بله عزیز برادر رانت اینجا بسیار مفید است که بتوانی مسئول و روستا زاده کوچکی را به بالاترین جایگاه کاریش برسانی.مگر یادمان رفته خانه موحد آخرین محمل و پناگاه نتنها حوزه انتخابیش بلکه کل استان و تا حدودی از تمام نقاط ایران بوده است
چهارم/دادن اطلاعات کذب در مورد جهت گیری های سیاسی که این را یقین دارم با توجه به معلومات اندک بعضی از برادران عنوان شده،بر همین اساس یادآور میشوم که ابتدا آقای تاجگردون نماینده اصلاح طلب ما ار شهرستان گچساران و آقای دکتر زارع قلات از بزرگترین لیدر های جریان اصلاحات نیز از دکتر رضایی حمایت میکند و جالب آنکه سومین اصلاح طلب از دهدشت بوده که آقای منطقیان نیز حمایت قاطع خود را از رضایی اعلام میکند ولی بعد ها به افراد با لابی بهتر رای میدهند،ولی شما دیدار های موحد را با قالیباف و غیرو..به منزله حمایت از همان فرد میپندارید،

پنچم
ماجرای استخاره و رد صلاحیت شدن آقای موحد
واقعا این دیگر اوج شاهکار مخالفان در مورد بیان این موضوع آن هم در زمانی که آقای موحد خود به دیدار همان کسی رفته که سنگش را به سینه میزنید و از دست قضا او نیز رد قربانی بازی رد سلاحیت شده،و نیز ای کسانی که رد صلاحیت موحد را پایان حیات سیاسی خود میدانید لازم به یاداوری است در همین دولت تدبیر و امید مگر وزارت حساس اطلاعات به دست حجت السلام علوی نیفتاد که ایشان در رزمه کاری خود نمایندگی ولی فقیه در ارتش و نیز نماینده مجلس خبرگان رهبری ونیز نماینده دوره های قبل مجلس را در کارنامه داست  و جالب آنکه علت رد صلاحیت ایشان(عدم پایبندی به اسلام)بیان شده و چقدر سخت و سخیف است آن را چوب خدا بنامیم
نتیجه/
حال آنکه الاقل خود را با این خبر مسرت بخش،که یکی از نخبگان دیارمان با به فرموده امام ،(هاشمی ستون خیمه انقلاب است)خوش هال نگاه داریم تا زخم بی حرمتی نماینده چاق بدستمان به فراموشی سپرده شود،حیف است از این فرصت برای خالی کردن عقدهای چندین چند ساله استفاده شود،
و در پایان معطر میکنم نوشته ام را به سخن گرانقدر رهبر معظم انقلاب حضرت ایت الله امام خامنه ای(هر فردی در مسئولیتی نتوانست صلاحیت ممکن را کسب بنماید دلیل بر بی کفایتی ایشان در باقی مسئولیت ها نیست)پس به امید فردای بهتر