سایت مردم استان ( ک و ب): سعید پرندوار:‌ سابقه بویراحمد در صفحات تاریخ ملی و محلی به قرن نه م ش برمی گردد . در اسناد و مدارک حکومت صفویه به وضوح نام بویراحمد یا بویری ب ه کار رفته است .قرائن و اسناد نشان م یدهد که بویراحمدی ها در دوران صفویه دارای […]

سایت مردم استان ( ک و ب): :‌ سابقه در صفحات تاریخ ملی و محلی به قرن نه م ش برمی گردد . در اسناد و مدارک حکومت صفویه به وضوح نام یا بویری ب ه کار رفته است .
قرائن و اسناد نشان م یدهد که بویراحمدی ها در دوران صفویه دارای سازمان ایلی بوده اند، ایل را هم خانواده کی ملک بویراحمدی رهبری میکرد .

برای مدت زمانی قدرت بویراحمدی ها در میان ایالت استان رو به کاهش داشته است، ولی دوباره در دورۀ زندیه ( ۱۱۶۰ ش) به اعتبار سوابق و حضور در صحنه ایلیاتی قدرت گرفت، بطوری که طبق گفته ژان گور فرانسوی در کتاب خواجه تاجدار سه هزار سوار بویراحمدی در زمان جنگ لطفعلی خان زند با آقامحمدخان در منطقه سمیرم حضور داشته اند برای مدتی لطفعل ی خان در دور ه ای که از شیراز رانده گردی د در منطقه
بویراحمد بوده است.

موانع تاریخی توسعه یافتگی در استان کهگیلویه و بویراحمد  در هرحال در دورۀ زندیه، دوباره شکل عینی و عملی می گیرد و رسماً از طرف ابراهیم خان کلانتر وزیر زندیه به کی هادی بویراحمدی لقب و ضابطه چهار بنیچه کهگیلویه را م یدهد. در همان زمان بویراحمد به رهبری کی هادی ایل برائی را که در منطقه بویراحمد سفلی سکونت داشت ه اند شکست داده و اولین توسعه طلبی بویراحمدی ها آغاز می شود که مورد تصدیق محققان است.
پس از پیروزی، هاد یخان قلمرو برائیها را که در منطقه بویراحمد سفلی شرقی کنونی قرار داشت به قلمرو خود منضم و آن ای ل را خراجگزار خود کرد . پیروزی بویراحمدی ها موجب گسترش طوایف مستقل کوچکتری به هادی خان شد و بدین ترتیب قدرت او گسترش یافت.
موفقیت بزرگ دیگری که کی هادی (هادی خان ) در زمان ریاستش در جهت گسترش قلمرو ایل بویراحمد کسب کرد، تصرف قلمرو ایل کومر ه ای و پیوندش با بویراحمد می باشد. ایل کومر های در مناطق امروزی همچون دیل، شاه بهرام، اسپر و نیمدور، فتح، گناوه، نارکی، مارین، پیچاپ، آرند و… قرار داشته است که مورد تصدیق محققان است.

در واپسین روزگار پادشاهی زندیه و درآغاز پادشاهی قاجاریه، که هادی خان پسر کی ملک بویراحمدی با کمک فتحعلی شاه قاجار والی پارس و کوه گیلویه، ضابطی ایلات چهاربنیچه: (نویی، چرامی، دشمن زیاری و بویراحمدی ) را دریافت کرد، با بهر هگیری از پشتیبانی دولت قاجار به نام گرفتن مالیات (دیوان) دولتی همراه چندین دسته سرباز و افسر به ایل کوه مره کوه گیلویه تاخت و پس از گرفتن و کشتن و تاراج روستاهای این ایل که مرکز خان نشین و کلانتری آنان در روستای (دنمو= ) در دامنه رشته کوههای (بورمابیان = بورمامیوم ) و کوه اخنک و ملغان جای داشته، مردم ایل را پراکنده و سپس پیوند بویراحمد گردانید. بومیان سالمند این
ایل می گویند: هادی خان هفتاد تن از سران و بزرگان این ایل را در یک روز از میان برداشته و روستاهای آنان را به آتش … بویراحمدی ها نزدیک به پنجاه و اندی سال بر موانع تاریخی توسعه یافتگی در استان کهگیلویه و بویراحمد  سرزمین کومره که از دهدشت تا خیرآباد گچساران و تا مرز ایلات باشت و چرام گسترش داشت فرمان می راندند، و هر یک از سران کومره ای در برابر بیداد و زورگویی خان بویراحمد به پا م ی خواست یا او را می کشتند، یا او را آواره و تاراج می نمودند، بدین سان توان این ایل رو به نابودی و ورشکستگی نهاد که به گذشت زمان به انگیزه این ستمکاری ها این ایل زیردست و پیوند ایل بویراحمد گردید .(مجیدی  ( مردم و سرزمینهای استان کهگیلویه و بویراحمد   روابط حسنه حکومت فارس با هادی خان باعث گردید، که قدرت و شهرت بویراحمدی ها بالا گیرد و با روی کار آمدن خاندان قاجار ( ۱۱۷۴ ش) بویراحمدی ها و
خانواده کی هادی با آنها کنار آمده اند. در آن زمان قدرتمند ترین ایل کهگیلویه نوئی بود و با دولت قاجار بر سر مالیات و کشتن سربازان در تنگ پیرزال به دلیل مسائل اخلاقی، اختلافاتی پیش آمد. رهبران بویراحمدی از این موقعیت استفاده کردند و توانستند به تدریج در شکست و انهدام ایل نوئی به کمک دولت قاجار موفق شوند . در هر حال در زمان ک ی ملک دوم بویراحمدی و فرزندانش (کی هادی، کی شاهین و کی عبدالخلیل) ایل بویراحمد شکل م یگیرد و محمدطاهرخان فرزند ک یهادی جانشین پدر می شود و در دوران زمامداری ایشان ( ۱۲۱۲  ۱۱۷۴ ش) ایل بویراحمد قدرتمند می شود و محمدطاهرخان قلمرو ایلی را بین فرزندانشا ن تقسیم م ی کند . آنهایی که مادرشان طیبی بود در آرو مستقر شده و خان بویراحمد گرمسیر محسوب م ی شوند، فرزندان دیگرش که مادرشان بویراحمدی بود، تل خسرو را به عنوان مرکز خانی بویراحمد سردسیر انتخاب می کنند و بعد از این توسعه و گسترش قلمرو بویراحمد ادامه پیدا می کند که بطور خلاصه به شرح آن می پردازیم:
بویراحمدی ها ابتدا توسعه طلبی قلمرو ارضی را از سرود یاسوج آغاز نموده و همزمان با شکست ایل برائی، باوی ها را که در غرب یاسوج مستقر بودند بیرون می کنند. به گفته حاجی یداله دهراب پور، غرب رودخانه مهریان که آب ریز موانع تاریخی توسعه یافتگی در استان کهگیلویه و بویراحمد  تنگ شاه حسن می باشد مربوط به باوی بود که شامل مزک، گنجه ای تا حدودی از گوشه و اطراف م یباشد. در همان زمان بخش وسیعی از منطقه سرورود تا محمودآباد مربوط به ممسنی ها بود. یکی از تیرتاجی ها از خانواده امیرها در آسیاب کردلاغری به وسیله جوانان ممسنی کتکاری و اذیت می شود، ایشان حرکت می کند و م ی رود پیش ملارشید ملاکلبی بویراحمدی، مادرش دختر محمدطاهرخان، ملارشید مشهور بود، بطوریکه به رشید حد زن معروف گردید، منزلش در چنار بود شخص کتک خورده به چنار م یرود . خطاب به ملارشید می گوید: اگر مرغ هستی خاگ بگذار و اگر خروس هستی بانگ بزن، ملارشید موضوع را از ایشان جویا شد . او بویرها را که در حدود چهارصد نفر بود جمع کرد و کل منطقه (قلمرو ممسنی ) را آتش زدند، خان ممسنی مخفی شده ولی او را کشتند و ممسنی ها پا به فرار گذاشتند و در حین کوچ دوازده هزار میش در مله کولی کش از ممسن یها غارت کردند، پس ار این حادثه تیرتاج ی ها در سرود مستقر شدند و بهترین املاک را در اختیار گرفتند . بخش اصلی از جمعیت تیرتاجی ها از جمله محمدصادقی  امیری  حاجتی  خانواده نگی ن تاجی و عسکریان  اکبری  حسین زاده و باقری در اصل از بختیاری آمده اند. طبق گفتار منابع محلی اولین بار ملارشید معروف، ترکان را در تل خسرو شکست داد و پس از آن پیروزی با چهارصد نفر تفنگ چی که مجهز به تنفگ های گله سرپی (دهن پور ) بودند (این تفنگها را خانواده دلواری تنگستانی که اصلاً از لرهای استان بود می فرستاد) برای جنگ با ترکان به طرف کوه گل و مله بیژن به حرکت درآمدند، ولی وقتی آنجا رفتند خبری از ترکان نبود، زیرا از ترس فرار کردند و در خرداد و تیرماه در حوزه دال کوه دنا ملارشید با نیروهایش باقی ماند و اجازه نداد که آبادی ترکان از کوه دنا به طرف سمت برقتو آبادی آنها بیاید.
به قولاً این شعرهای محلی در آن دوران سروده شد:
کوه دنا راه و مبده سَرِت بِنشینُم سیل عالمی کَنم عالمی بوینم
موانع تاریخی توسعه یافتگی در استان کهگیلویه و بویراحمد
بَرگ بید سرچنار چهچۀ سار بلبل نازنین و نَشمه کنارش پر از گُل

گویا این شعر آخری مربوط به مادر ملارشید می باشد. پس از پیروزی و موفقیت بزرگ که بویراحمدی ها به رهبری ملارشید در مقابل ترکان کسب کردند، توانست مقداری از قلمرو بختیاری را نیز تصرف کند و کوه رنگ قبیله فلارد را حد و مرز بویراحمد و بختیاری قرار داده و پس از آن طوایف درویشی، جلالی، آقایی، سادات چاهن، زیلایی و امیرگپی و تاج امیری در قلمرو و تصرف بویراحمد در آمده است. در مله حدگه غرب دو گنبدان که در حال حاضر شهر به او رسیده است باوی و بویراحمد اختلاف داشتند ملارشید و عل یبخش و آلابخش و کی زی نالخون برفتابی که رهبری بویراحمدی ها را داشتند توانستند باویها را شکست دهند و از آن زمان به بعد به ملۀ حدگه معروف شد که بنام گربنگه شهرت دارد. شرق منطقه مل هحدگه مربوط به باویها و غرب آن مربوط به بویراحمد شد. قبرکاشاهول حاجتی بویراحمدی در مله حدگه جهت تثبیت مالکیت بویراحمد گذاشته شد، ولی باویها قبول نداشتند و سنگ او را شکستند. حضور و نام ملارشید در قلمرو بویراحمد پررنگ و بزرگان و معمرین قوم از قدرت و گسترش قلمرو به وسیله ایشان یاد می کنند. منابع محلی  برایم گفت : جوی کشاورزی میری در رود بال نازمکان توسط ملارشید ملاکلبی کشیده شد.
صد نفر کاره کنه سرجوی میری ماشاا… ملارشید هرگز نمیره

تل ملارشید در نزدیکی بُوای کهگیلویه معروف است و آثار قلعه اش در آنجا باقی است. نقل م یکنند در آنجا وقتی نقاره م یزدند نیروهایش فرا م ی رسید، نقاره خانی دیگری در فیلگاه دهدشت مربوط به نیروهای ملارشید ملاکلبی از تیره دش ت موری بویراحمدی وجود دارد. بویراحمدی ها پس از آنکه سررود یاسوج را تصرف کردند، دشت روم را که در ابتدا متعلق به باویها بود ولی ممسن یها آن را گرفته بودند. در زمان خانی خداکرم خان بزرگ تصرف کردند و باقیمانده آن هم در زمان کریم خان بویراحمدی ضمیمه بویراحمد گردید . طبق گفته منابع محلی  سرآبتاوه تل خسرو ، موانع تاریخی توسعه یافتگی در استان کهگیلویه و بویراحمد  کمبوا، بی سردره، دهنو، تنگ سرخ، گنجگون متعلق به ترکان بود، ولی بویراحمدی ها از دوران قاجار تا اوایل دهه چهل شمسی با زور و قدرت تفنگ و چماق آنها را تصرف کردند، ولی گنگجون را در سال ۱۳۴۰ ش بویراحمدی ها از جمله حاج بیژن منصوری، آقا یدا… ارجمند، میرمذکور نی کنژاد، حاجی قباد کاوسی تامرادی، زریر مهرابی آق ایی، آقا خلیفه خسروی، آقا جهانگیری روزخوش، سیدرضا حسینی از فرزندان اسفندیارخان کشکولی و فجیبک خسروانی خریداری نمودند .

علاوه بر آن بخش وسیعی از مراتع گورگو بلهزار کوه پهن را از جاوید ممسنی با زور تصرف کردند و بین طرفین درگیری خونی بوجود آمد و از جاوید افرادی کشته و زخمی شدند، ولی آقای جعفرابطحی به دلیل وکیل بودن و داشتن جایگاه دولتی و اعتبار محلی مسائل را حل و فصل کرد و نصف مراتع گورگو به جاویدها واگذار گردید، از سالهای ۱۳۳۹ به بعد در امورات دولتی و درگیریهای عشایر بویراحمد با ترکان مرحومان و ) هدایت و رهبری امور بویراحمدیها را نزد مقامات دولتی و اصلاحات ارضی به عهده داشتند. از جمله آقای منصوری ادله آورد که نشانۀ مالکیت قلمرو بویراحمدیها در گورگو قلعه میرغلام شاه قاسمی معروف بویراحمدی است که این قلعه را در اوایل پادشاهی رضاشاه احداث کرده است . چون ترکان بگ دیلی قشقایی اداعای مالکیت م یکردند و کمی پایی نتر از قلعه میرغلام نیک نژاد مرز بویراحمد و ترکان ب گدیلی معروف به کون سرخ قرار گرفت . طبق گفته منابع محلی  آقا فتح اله منصوری در دوران رضاشاه با طایفه اش وارد خاک تنگ سرخ شد و دو دانگ از خاک تن گسرخ را از اسفندیاری کشکولی خرید و بقیه که متعلق به فتح اله خان و عبدال هخان کشکولی بود در دوره اصلاحات ارضی ۱۳۴۱ به کشاورزان بویراحمدی واگذار شد و دو خان پول زمینهایشان را دریافت کردند و تنگ سرخ از هفت قسمت تشکیل می گردد که هر قسمت مربوط به یک فامیل است.