پایگاه خبری یاسوج 24

یاسوج ۲۴: سحر دانشور، نویسنده و مستند ساز و فعال فرهنگی در حوزه رسانه، راه یافته به مرحله نهایی جشنواره داستان انقلاب و راه یافته به مرحله برگزیدیده های جشنواره عمار می باشد که پایگاه خبری و  تحلیلی یاسوج ۲۴ در طی یک گفت و گویی در مورد «مسائل فرهنگی شهر یاسوج» به سراغ ایشان رفته است.

 

در وهله ی اول توضیح بدید که کار فرهنگی دقیقا چی هست؟

 

به صورت کلی می توان گفت کار فرهنگی هر نوع فعالیت در حوزه های مربوط به این عرصه را شامل می شود، یعنی شما اگر فعالیت های مربوط به حوزه فرهنگ که بیش از ۲۰۰ تعریف برای آن وجود دارد را انجام بدهید مشغول کار فرهنگی هستید. کما اینکه حافظ و سعدی و مولانا هم کار فرهنگی می کردند و حتی فلاسفه هم همینطور، چه اینکه بسیاری فلسفه را نوعی سیاستگذاری فرهنگی می دانند. در این چارچوب سیاستمداران هم به نوعی کار فرهنگی می کنند.

 

واقعا؟!

 

بله؛ اما با گذر از لایه های عمومی و رویی این اصطلاح باید گفت علی رغم اینکه فرهنگ و فعالیت فرهنگی واژه و فعالیت دیرپایی است، اصطلاح کار فرهنگی اصطلاح جدیدی است که در سالهای اخیر هم بسیار پربسامد شده است. نه به این معنا که تابحال کار فرهنگی صورت نمی گرفت، نه! به این معنا که پیش از این اگر هم کسی فعالیت فرهنگی می کرد، در چارچوب این اصطلاح با بار معنایی خاص قرار نمی گرفت.

 

کمی بیشتر توضیح دهید…

 

میخواهم بگویم در سالهای اخیر اصطلاح کار فرهنگی بارمعنایی خاصی دارد که به محض مطرح شدن فضای خاصی را به ذهن مخاطبین منتقل می کند، این بار به گونه ای است که یک اشتراک بین الاذهانی هم میان مخاطبین این اصطلاح به وجود آمده است و آن اینکه اکثرا این واژه را در نسبت با انقلاب اسلامی و گفتمان ملی و بین المللی و فرهنگ مقابل آن یعنی غرب به کار می بریم، میتوان گفت این بار معنایی خاص پس از طرح اصطلاحات تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، جنگ نرم و… از سوی مقام معظم رهبری ایجاد شده است و روز به روز این مسئله پررنگ تر و پربسامدتر می شود. از این روی کار فرهنگی در سالهای اخیر به گونه ای طرح شده است که شما آن را یا له انقلاب می بینید و یا علیه! یا در نسبت با انقلاب می بینید یا فرهنگ مقابل آن یعنی غرب! آن بار معنایی خاص که گفتم اینجا معنا پیدا می کند. می خواهم بگویم دیگر نمی توان این اصطلاح را بدون بار معنایی خاصی که در سالهای اخیر به خود گرفته است بررسی کرد…

 

نهایتا بفرمایید که کار فرهنگی در چه چهارچوبی تعریف می شود؟

 

کار فرهنگی به هر نوع فعالیتی که در چارچوب های مربوط به فرهنگ مثل آداب، رسوم، ارزش ها و حوزه های دیگری که در رابطه با فرهنگ تعریف می شوند و در قالب های مختلفی که می تواند در این موارد موثر باشد گفته می شود، اما در این اصطلاح فعالیت شما در قالب های مختلف فرهنگی و هنری به گونه ای خاص مورد بحث و بررسی قرار می گیرد که در نسبت با انقلاب اسلامی است و آن مواضع خاص له یا علیه این گفتمان مورد توجه قرار می گیرد. در حقیقت باید بگویم ما وارد فضای نوینی شدیم که جنگ فرهنگی بسیار پررنگ است و کار فرهنگی ذیل این فضای درگیری تعریف میشود، فضایی که برخی فرهنگ ها می خواهند برخی دیگر را ببلعند و بسیاری مجبور به دفاع از حریم خود هستند.

 

یک مثال بزنید…

 

شاهد مثال هم نقدهای موجود به فضای فرهنگی و هنری کشور در عرصه های مختلف که در نسبت با انقلاب اسلامی و فرهنگ مقابل آن غرب مطرح می شود. در این فضا فعالیت ها به گونه ای خاص رقم می خورد. پس این اصطلاح آنقدرها هم که ساده به نظر می رسد، ساده و معمولی نیست.

 

متشکرم. بفرمایید که چقدر از معیارهای کار فرهنگی در یاسوج قابل پیاده شدن هست؟

 

به هر حال هر منطقه ای می تواند با تکیه بر داشته های فرهنگی خود دست به تولید و بازتولید عناصر فرهنگی خود زده و عناصر ضدفرهنک را بزداید، این نکته هم مسئله ای تک عاملیتی نیست، بلکه معمولا عوامل مختلف در شکل گیری رفتارها، آداب، رسوم، ارزشها و عناصر فرهنگی هر منطقه و جامعه موثر است. به طور مثال شهر یاسوج و در کل این استان یا عشایر کل کشور به واسطه روحیه خاص حریت، شجاعت و شرفی که دارند می توانند پرورش دهتده خصال نیکو باشند و در عین حال همین روحیه ها اگر به درستی تربیت و مدیریت نشود می توانند آسیب زا باشند و به نقاط کور تبدیل شوند.

 

منظورتان این است که برای فعالیت فرهنگی باید به ظرفیت های آن منطقه تکیه و دقت کرد؟

 

کاملا درست می گویید. معتقدم کار فرهنگیِ سازنده در هر منطقه ای با تکیه بر پتانسبل های آن منطقه و شناخت نقاط ضعف و آسیب های آن قسمت قابلیت عملیاتی شدن را دارد. در حقیقت هیچ نوع فعالیت فرهنگی بدون شناخت مخاطب موثر نخواهد بود و به نتیجه رسیدن فعالیت فرهنگی در یاسوج هم مستلزم شناخت دقیق روحیات مردم و مخاطبین و استفاده از زبان قوم خواهد بود.

 

آیا فضای فرهنگی یاسوج تا الآن مدیریت می شد؟ اگر می شد در چه قالب هایی بود؟ اگر نمی شد، مشکلات سر راه چه بودند که باعث عدم مدیریت صحیح می شد؟

 

واقعیت تلخی است، اما علی رغم وجود پتانسیل های وسیع در این استان و این شهر، ما در ولنگاری فرهنگی به سر می بریم. ولنگاری به این معنا که برنامه خاصی برای مدیریت فرهنگی شهر وجود ندارد و به معنای دقیق کلمه این فضا رها شده است. عمده موانع در این خصوص را بی تدبیری مسئولین، بی توجهی به عرصه های فرهنگی و سوء مدیریت در حوزه های مربوط به فرهنگ می دانم.
همین مسئولین که فاقد درک صحیح از حوزه های فرهنگی هستند، از چهره های خودجوش و مردمی که در سالهای اخیر به صورت مستقل به فعالیت فرهنگی روی آورده اند هم حمایت نمی کنند. عدم حمایت از این چهره ها و جمع ها نیز مشکل دیگر فضای موجود است.

 

در نهایت اینکه چه کار می شود کرد تا فضای فرهنگی شهر یاسوج به سمت مدیریت فرهنگی صحیحی حرکت کند؟

 

راه حل حمایت از چهره های مردمی در فعالیت فرهنگی است، مسئولین و مدیران اجازه بدهند جمع های خودجوش به فعالیت فرهنگی در عرصه های مختلف بپردازند و به عنوان مسئول از آنها حمایت کنند. اجازه بدهند جوانان آگاه با تکیه بر تشخیص خود وارد گود شوند و با عزم جدی از این ورود حمایت کنند. دولت و مسئولین نقش حمایتی داشته باشند، اگر نمی خواهند حمایت کنند، لااقل سنگ اندازی هم نکنند.

 

خیلی متشکرم به خاطر وقتی که در اختیار یاسوج ۲۴ قرار دادید.

 

بنده هم تشکر می کنم به خاطر این حرکت شما که در راستای فرهنگ شهروندی استان قدم برمی دارید. موفق باشید.