جناب آقای نماینده! همت عالی را قرین اندیشه‌ی خود کنید چرا که دوران وعده‌های سرخرمن سپری شده و شهروندان به عمل و عملکرد صحیح و منطقی چشم دوخته‌اند.

سایت مردم ک و ب – :

لطفاً چند لحظه به این تیتر توجه فرمایید: «برای منِ نماینده بسیار سخت است که در یک با چند هزار نفر و برنامه‌های دینی با صد نفر برگزار شود!». اشتباه نکنید این تیتر روشنفکرانه و نامعقول نه از کنگره‌ی آمریکا سر درآورده نه ارتباطی به اسرائیل و انگلیس دارد. چیز مهمی نیست؛ نماینده‌ی شهرستان‌های گچساران و باشت، دلواپس و نگران بر باد رفتن دین شده‌اند، همین!!!. به نظر شما این نماینده‌ی محترم، دردِ دین گرفته‌اند یا روزگار خوش بزن‌بکوب را به فراموشی سپرده‌اند؟ آقای نماینده! از حاشیه‌های دوره‌ی اول شما چشم‌پوشی می‌کنیم و یک راست می‌رویم سراغ متن تبلیغات انتخاباتی دوره‌ی دوم حضرتعالی تا ببینیم چه شده است که نگران از دست‌شدن معارف و معاریف شده‌اید. دوست عزیز! خوب است پا‌به‌پای ما بیایید و شاهکارها را با هم به تماشا بنشینیم و مروری بر خاطرات نه‌چندان دور و دیر داشته باشیم. بی‌شک بزن و برقص‌های مختلط و گاه منزجر این دوره‌ی خاص را که حتماً به یاد می‌آورید که در برخی موارد هم تلاش برادران انتظامی در کنترل این فضای غریب و نامأنوس، راه به جایی نمی‌برد. البته خاطرنشان شود که شب و روزش اصلاً مهم نبود و از آن مهم‌تر، نَفسِ عمل بود که با افتخار و تفاخر اتفاق می‌افتاد. چطور آن روزها که از ازدحام و اختلاط جوانان، ذوق‌مرگ شده بودید، وجدان شما در خواب ابدی بسر می‌برد و لام تا کام سکوت می‌کردید و برای رسیدن به پیروزی، به هر حربه ای متوسل می‌شدید و پس از گذشت مدت‌های مدید حالا بیدار شده‌اید. راستی چه شده که بعضی موارد را به بوته‌ی فراموشی سپرده‌اید؟ مگر فراموش کرده‌اید که خیل خوانندگان تالاری آن روزگار، آثاری فخیم و فاخر! در حمایت از شما به مخاطبان و طرفدارانتان هدیه کردند. مگر یادتان رفته است شبِ قبل از پایان رأی‌گیری، چه بلبشویی در باشت برپا شد و چه کارناوالی در حمایت از شما به راه افتاد. مگر از خاطر برده‌اید در تک‌تک اجتماعات مرتبط با سخنرانی انتخاباتی حضرتعالی در شهرهای دوگنبدان و باشت، وفور آرایش‌ها و مانکن‌های عجیب و غریب بیداد می‌کرد و عرصه را بر پاکان و دینداران تنگ کرده بود و حتی کک‌تان نگزید. یادتان نرفته است که آن روزها، شور و نشاط و شادی را بهانه قرار داده و تحرکاتی از این‌ دست به تخلیه‌ی روحی و روانی جوانان تعبیر شد. حال چه شده است که ورق برگشته و پس از آن همه ذوق‌مرگی مفرط، حال فریاد وااسلاما و وااسفا سر می‌دهید. راستی شما را چه شده است آقای نماینده؟ کاش کمی هم به فکر برطرف نمودن مشکلات و معضلات حوزه‌ی انتخابیه‌ی خود اهتمام می‌داشتید. دوست عزیز! مشکل حوزه‌ی انتخابیه‌ی شما، تقابل و مسجد نیست. سعی کنید حتی‌الامکان به جای این سفسطه‌بافی‌ها و پاک کردن صورت مسئله، به فکر جوانان این منطقه باشید که بیخ گوش شما و در کوچه‌پس‌کوچه‌های باشت و گچساران از دردِ اعتیاد و سایر مشکلات ناشی از بیکاری، جان می‌سپارند و داغ بر دل دردمند والدین‌شان می‌گذارند. به فکر مردمی باشید که از سرِ ناچاری به شما اعتماد کردند و حال باید چوب ندانم‌کاری و قدرناشناسی شما را بخورند. اگر قرار بود که گره‌ای از مشکلات مردم وا نشود، تفاوت آدمی با سنگ چه بود در نشستن بر صندلی سبز نمایندگی. خوب است کمی به خود آیید و چاره‌ای بیندیشید. نکند فکر می‌کنید مردم از سرِ شکم‌سیری و بی‌عاری به می‌روند. اگر روحتان در فضای شهر قدم می‌زد، حتماً دستگیرتان می‌شد که از دیرباز تاکنون و به رسم معمول، کنسرت خوانندگان ملی و محبوب در دوگنبدان برگزار می‌شد و اعتراضی در پی نداشت. با این اوصاف یا مسئولان قبل از شما ملحد بوده‌اند یا شما زیادی دلواپس شده و حساسیت به خرج می‌دهید. به یاد داشته باشید همین مردم علاقه‌مند به کنسرت، به شما رأی دادند و شما را به ‌افتخار نمایندگی که نه، بلکه خدمتگزاری خود منصوب کردند. فراموش نکنید در شهرستان‌های تحت‌نظر شما، منبر و موعظه‌خوان به اندازه‌ی کافی و وافی داریم. حال اگر رویکرد مسجدی مردم به تعبیر شما کم‌رنگ شده و رو به سوی کنسرت آورده‌اند، این چرخش معکوس به عملکرد امثالهم برمی‌گردد و کمی تأمل و تفکر کنید که چرا مردم از محراب رویگردان شده و به کنسرت اقبال نشان داده‌اند. صدالبته تأمل و تعجب‌برانگیز است که چرا به این حوزه ورود پیدا کرده‌اید و پایگاه و جایگاه دین و دیانت را دستاویز قرار داده‌اید، الله اعلم. آقای نماینده! به خود آیید و بیش از این به اعتبار و اعتماد و اعتقاد مردم اهانت نکنید که عاقبت خوشی در پی نخواهد داشت. خوب است به این باور برسید که عصر حجر و دوران جمودت به پایان رسیده و بدانید که مردم، قدرت تشخیص دارند؛ پس انتظار می‌رود عاقلانه‌تر با کلام و کلمه بازی کنید. همان دین مبینی که حضرتعالی از آن دم می‌زنید، هم به شادی اهمیت داده و هم سفارش به انجام اعمال مذهبی نموده است اما اینکه کفه‌ی کدام سنگین‌تر شده، بسته به افکار و اندیشه‌های بالادستانی همچون شماست که فضایی این‌گونه اسفناک را رقم زده است. یادتان باشد شاید بتوانید برای مردم تصمیم بگیرید ولی به جای مردم قادر به هیچ تصمیم‌گیری نخواهید بود. پس آهسته‌تر تا خدای نکرده واژگون نشوید. آقای نماینده! فقر، بیکاری، تبعیض، انحصارطلبی، زیاده‌خواهی، حق‌کُشی و… هزار کوفت و زهرمار دیگر مرتفع شده‌اند و فقط مانده که کنسرت‌ها هم قبضه شوند و عاشقان فرهنگ و هنر قبضِ روح. آقای نماینده! چه شده است که علاقه‌مندان کنسرتیِ دیروز و طرفدار شما حالا مایه‌ی آبروریزی شده‌اند؟ آقای تاجگردون! اگر هنری دارید در دنیای مردم بکار ببند، مردم خودشان هوای دینشان را دارند و نیازی به دلواپسی بی‌موردِ شما نیست. به فرض مثال شما که دغدغه‌ی «دین» بیدارتان کرده، به جای تالارِ «آزادی!!!» چندبار مردم حوزه‌ی انتخابیه‌ را در مصلای گچساران، پای صحبت‌های خود نشانده‌اید؟!. آقای دلواپس دین! حتماً این جمله را از حفظ هستید که فقر از هر دری وارد شود، ایمان از درِ دیگر خارج می‌شود. حتماً فریاد فقر و بیکاری شهروندان گچساران و باشت را به گوش جان شنیده‌اید، حتماً ضجه و ناله‌های والدین نیازمند استمداد را گوش داده‌اید، حتماً رنج و عذاب همشهریانت را دیده‌اید و چه بسا با لبخندی معنادار و به بهانه‌ی حمایت فوتی و فوری، همه را پشت گوش انداخته‌اید. کسی از شما توقع شق‌القمر ندارد اما این توقع زیادی نیست که بی‌بهانه به شادی مردم بتازید و دین را سپر خود قرار دهید. پشت این تیتر جنجالی چه حکایتی پنهان است، خدا می‌داند و بس، اما یادتان باشد تمامی شهروندان گچساران و باشت- چه آنان که به شما رأی دادند و چه آنهایی که در جبهه‌ی رقیب بودند- در حوزه‌ی انتخابیه‌ی جنابعالی هستند و می‌بایست همه را به یک چشم ببینید. پس سعی کنید مشکلات را حل کنید نه اینکه هر چند صباحی، با فرافکنی مرتبط با افکار پوسیده و اندیشه‌های مستعمل، اذهان را مشوش کرده و از وظیفه‌ی اصلی خود بازمانید. سعی نمایید شرایط ایده‌آل برای همه باشد نه صرفاً برای قشر خاصی که شب و روز آستین بالا زده‌اند و … شاید فراموش کرده‌اید که قرار بوده نماینده‌ی همه باشید نه یک دارو دسته‌ی خاص. اگر مرد میدان هستید که بسم‌الله، وگرنه مزاحم وقت و شادی شریف مردم نشوید تا لااقل بتوانند فارغ از مشکلات اقتصادی و تعدد معضلات موجود در شهر و شهرستان، روح خود را اندکی تلطیف دهند. به خاطر داشته باشید که این مردم، مسیر خود را آگاهانه و عاقلانه انتخاب کرده‌ و می‌کنند نه به زور چماق و تهدید و اجبار. به خاطر بسپارید اگر امروز جایگاه و پایگاهی دارید به پشتوانه‌ی اعتماد همین مردمی‌ست که کج‌اندیشی و کم‌کاری عده‌ای، آنها را از مسجد به کنسرت سوق داده است. به جای توهین به علایق و سلایق و عقاید مردم، به فکر حل مشکلات باشید تا گچساران و باشت در پرتوِ اندیشه‌های نیکو و به اعتبار مردم شریف و صبور این دیار، رنگ و روی پیشرفت گرفته و از فقر و فلاکت رهایی یابد. همت عالی را قرین اندیشه‌ی خود کنید چرا که دوران وعده‌های سرخرمن سپری شده و شهروندان به عمل و عملکرد صحیح و منطقی چشم دوخته‌اند. هر چند که «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله‌من / آنچا البته به جایی نرسد فریاد است» اما خوب است بدانید که انتظار مردم از خدمتگزار خود، فراتر از تصویری است که در تصور دارید. لطف کنید به جای فرافکنی و طرح مسائل پیش‌پاافتاده، ضمن ریشه‌یابی معضلات، اقدام و عمل را پیشه‌ی خود سازید. دوست عزیز! آگاه باش که «مردم، قدرت تشخیص دارند» پس به جنگ ساختگی مسجد و کنسرت پایان دهید تا بیش از این به شعور مردم شریف گچساران و باشت اهانت نشود. بر همگان روشن است حال و هوای گچساران و باشت به لحاظ ساختار محیطی و ترکیب نیروی انسانی، با دیگر شهرهای استان متفاوت بوده و خواهد بود، پس به جای غرق شدن در فرعیات، سعی کنید دنبال اصل باشید تا از قافله عقب نمانید. شاید روزگار آتی هم خبری از بزن‌بکوب در استقبال از شما نباشد، پس فرصت را غنیمت بشمارید. به یاد داشته باشید «چنین است رسم سرای درشت…» ایستادن در مسیر سیل خروشان مردم همان و غلتیدن همان. باز هم تکرار کنید: «برای منِ نماینده بسیار سخت است که در گچساران یک کنسرت با چند هزار نفر و برنامه‌های دینی با صد نفر برگزار شود!». آقای نماینده! دست از این سیاه‌نمایی بردارید.

 

 

 

  • یادداشت بالا از سری مطالب مخاطبان سایت می باشد که مورد تأیید و یا رد مدیران سایت مردم ک و ب نمی باشد و صرفا اظهار نظر نگارنده است.