- اخبار ، اخبار سایت ، یادداشت ، یادداشت ادبی - هنری ، یادداشت سیاسی
- چهارشنبه 3 آگوست 2016 - 05:08

حلقه ی مفقوده ی ماجرای حسن عباسی و ارتش کجاست؟
اشاره ی حسن عباسی به وظایف قانونی ارتش و سپاه در قانون اساسی است و به این مساله اشاره کرده که دشمن می خواهد وظایف سپاه نیز به همان صورتی در قانون بیاید که برای ارتش آمده است و در اینجا هم عباسی به ارتش توهینی نکرد، بلکه به تفاوت ارتش و سپاه اشاره کرده است.
سایت مردم استان ک و ب – پیاده رو
اول بحث را با یک مثال شروع می کنم:
فرض کنید حسن عباسی در مساله ی دفاع سپاه از حرم حضرت زینب(س) در سوریه اینگونه می گفت: دشمنان می خواهند سپاه هم مثل نیروی انتظامی صرفا حواسش به امنیت داخلی باشد و کاری به مساله سوریه نداشته باشد.
آیا در این صورت، حسن عباسی به نیروی انتظامی توهین کرده بود؟ یا اینکه با توجه به تفاوت وظایف سپاه و نیروی انتظامی در قانون اساسی توقعِ نابه جای دشمن را نقد کرده بود؟
آیارسانه های معاند با سواستفاده از سکوت رسانه ی ملی نمی توانستند در اذهان عمومی این جمله ی حسن عباسی در مورد نیروی انتظامی را توهین به نیروی انتظامی (و بی توجهی به حرم اهل بیت) تعریف کنند و در آن صورت آیا نیروی انتظامی مجبور به پیگیری موضوع از طریقِ قانونی نبود؟
ماجرای به بحران کشیده شده ی سخنرانی حسن عباسی مانند مثالِ بالا یک مساله امنیتی نیست، بلکه یک دسیسه ی رسانه ای است.
حسن عباسی خطاب به دشمنان گفته است که آنها دوست دارند سپاه هم هچون ارتش نسبت به مسائل داخلی بی تفاوت باشد.
اشاره ی حسن عباسی به وظایف قانونی ارتش و سپاه در قانون اساسی است. در واقع عباسی به این مساله اشاره کرده که دشمن می خواهد وظایف سپاه نیز به همان صورتی در قانون بیاید که برای ارتش آمده است و در اینجا هم حسن عباسی به ارتش توهینی نکرده است، بلکه به طور ضمنی به تفاوت ارتش و سپاه اشاره کرده است.
حال، کسانی که سالها با مواضع انقلابی عباسی مشکل دارند با یک طوفانِ رسانه ای، زمینی طراحی کرده اند که در آن زمین، ارتش در جایگاهی قرار گرفته که به آن ظلم شده است، در حالی که در واقع به ارتش ظلمی نشده، بلکه بر اساس تفاوت های تصریح شده در قانون اساسی جایگاه سپاه تعریف شده است.
حال، در این جنگ رسانه ای، حلقه ی مفقوده این نیست که ارتش در وضعیتی که رسانه های معاند برای آن ترسیم کرده اند از حق خود کوتاه بیاید، چرا که اگر در این وضعیت(که یک دسیسه رسانه ای است) کوتاه بیاید، کاری اشتباه انجام داده است و راهی ندارد جز اینکه از خود دفاع کند که چون یک نهاد رسانه ای نیست، راهی جز قانون ندارد.
در این شرایط، تنها راه مقابله از همان راهی است که دشمن وارد شده که به صورتی زیرکانه افکار عمومی را مهندسی کرده است.
در این شرایط می بایست صدا و سیما و دیگر رسانه های انقلاب، با هوشیاری و تبیین حقیقت، دسیسه رسانه ای دشمن را در اذهان عمومی به هم زده و جایگاه ارتش را از جایی که توسط رسانه های معاند در آن قرار گرفته به مختصاتی که واقعا هست (و حسن عباسی هم بر اساس قانون اساسی بدان اشاره کرده) انتقال دهند تا ارتش مجبور نباشد به دلیل امنیتی شدن موضوع توسط رسانه های معاند از طریقِ قضایی آن را پیگیری کند.
اگر صدا وسیما سکوت نمی کرد و توضیح می داد که اساسا وظایفِ ارتش و سپاه تفاوت اساسی دارند و از اول انقلاب و در دورانِ جنگ این تفاوت باعث ضرباتی اساسی بر پیکره ی دشمن شده است و دشمن همیشه تلاش نموده تا وظایفِ این دو در نظام در یک سطح( سطحی که فقط وظیفه اش دفاع از تمامیت ارضی بدون توجه به امنیت داخلی است) قرار گیرد و مساله یک دعوای قدیمی است، بی شک امروز ارتش تحت فشار افکار عمومی( که منتظرِ دفاعِ ارتش از جایگاهش است) تصمیم به این اقدام نمی گرفت.
ارتش در قانون اساسی به صورتِ “ارتشِ جمهوری اسلامی ایران” آمده است و سپاه به صورتِ”سپاهِ پاسداران انقلابِ اسلامی” ، دقت در این تفاوت به خوبی روشن می کند که حسن عباسی به دسیسه ی دشمن در جهتِ همسان سازی این دو نهاد مهم اشاره داشته است.
جایگاهی که امروز توسط رسانه های معاند ترسیم شده است، “ارتش_توهین عباسی” است در حالی که دو قطبی ترسیم شده توسط حسن عباسی “سپاه-دسیسه ی دشمنان” است.
در دوقطبی ترسیم شده توسط حسن عباسی، به انتظار دشمنان از سپاه اشاره شده است نه اینکه به جایگاه ارتش توهین شده باشد.