- اخبار ، اخبار سایت ، یادداشت سیاسی
- یکشنبه 5 می 2013 - 06:05
نقدی بر رویکرد و عملکرد برادران تکنوکرات
انقلاب بدست تکنوکراتها افتاده بود و دردناکتر این که بعد از مدتی سیاهپوستهای ریشه دار اصیل جبهه و جنگ و انقلاب، و سردار سیاهپوست دیروز شعارهای سفیدپوستی دادند
سایت مردم استان ( ک و ب) :آرمان بیگلری
(ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون) «فصلت ۳۰»
در روزگاری که راسل گفت چرا مسیحی نیستم و نیچه ایمان پیدا کرد که خدا مرده است، در روزگاری که دین تریاک تودهها نامیده شد و در روزگاری که دین از تمام عرصههای سرنوشت ساز اجتماعی کنار گذاشته شده بود، در روزگاری که لیبرالها صحبت از خدایی در حاشیه کردند، خدایی که جز در ارتباط خصوصی شخص با خالق تجلی نداشت و عرصههای عمومی تفسیرهایی امانیستی پیدا کرده بود و میرفت تا نور حقیقت خاموش شود، خداوند بر بشر سرگردان مدرن منت نهاد و ودیعهای آسمانی خود را بر بشر عرضه کرد؟ امام و انقلاب.
میشل فوکو انقلاب را روح این جهان بی روح نامید و بارزترین شاخصه این انقلاب که آن را از همه انقلابها جدا میکرد این مؤلفه دانست: این انقلاب آمده تا قبل از تغییر در همه عرصهها، در درون خود مردم تغییر ایجاد کند، انقلابی در درون افراد. ان الله لا یغیر بقوم حتی یغیر ما به انفسهم. آری ابتدا تغییری انفسی لازم بود تا نوبت به تغییرات آفاقی رسد.
انقلاب حضرت روحالله آمد تا ساختارها را بر هم زند و نظامی تازه سازد، نه فقط در عرصه سیاست و در رأس هیأت حاکمه، که آمد تا نظامات مبتنی بر توحید در همه عرصهها از اقتصاد و فرهنگ و هنر و رسانه گرفته تا نظامات تربیتی و اخلاقی و حقوقی و آموزش و خانوادگی و تغییری بنیادین که شامل همه شئون و عرصهها میشد. نظامات و ساختارهای حاکم، همگی مبتنی بر امانیسم حاکم بر دنیای غرب بود. انسان بدون مبدأ و معاد. انسان بریده از حقیقت خویش، انسانی که یا تفسیرهای داروینیستی از مبدأ و با تفسیرهای ماتریالیستی و مادی از معاد جدا شده بود، انسان سرگردان، انسان مضطرب و محکوم به نیهلیسم. با برنامههایی با محوریت اقتصاد و سلطه تکنولوژی و اصالت سود، لذت، قدرت و انکار ذات و فطرت ازلی بشر. تشکیک و بلکه انکار ذات خداوند.
و این همه محصول حاکم شدن عقل ابزاری، عقل جزئینگر و به قول سید شهیدان اهل قلم عقل معاش اندیش بر دنیای غرب بود. یک نوع عقلانیت فارغ از ارزش، عقلانیتی که در تصمیماتش دغدغه ارزشهای اخلاقی و انسانی نداشت. عقلانیتی که فقط دغدغه فنی دارد و مسائل فرا فنی و فرا تکنیکی مثل دغدغه عدالت در آن راهی ندارد، نازکترین سطح عقلانیت دینی جای همه عقلانیت را گرفت، عقلی که تنها بخشی از عقل کلینگر دینی بشمار میرفت.
و فن و تکنیک برجستهترین لایههای این عقلانیت. و تنها محصول آن تکنولوژی!
آری: تکنوکراتها، فن سالاران، حکومت دانایان، حکومت فن سالاران نظام ارزشی جدیدی عرضه کردند، و واحد تازهای برای سنجش ارزش در کار، که اساس آن قوانین ثابت فیزیکی بود، این واحد انرژی تولید است و تنها در این صورت است که حکومت مسیطر فن شناسان خواهد شد و مدیریت انقلاب به مدیران تکنوکرات واگذار خواهد شد.
قدرت در عرصههای تصمیم سازی در برنامهریزیهای اقتصادی، طرحریزیهای استراتژیک سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی و پژوهشی به ایشان واگذار شد، تکنوکراتها بدون توجه به عقاید سیاسی و خصوصیات طبقاتی، حساسترین کارها و مسئولیتها را بدست گرفتند، تکنوکراسی که در نهایت منجر به زانو زدن در مقابل غرب و غلتاندن انقلاب به زیر چتر نظام استکباری میشد، تکنوکراتها سربازان جان بر کف تمدن جدید بودند! تمدن جدید به رهبری غرب و مبتنی بر ارزشهای آمریکایی، تمدنی با دین جدید، پیامبری جدید، ایدئولوژی و مدینه فاضلهای جدید. بعد از انقلاب تلاش نظام سلطه برای انحراف انقلاب، قلب ماهیت و یا به دست گرفتن اتاقهای فکر و فرمان آن شروع شد. تکنوکراتهایی که با یک پرواز ویژه از غرب آمده بودند (دولت مهندس بازرگان) تصمیم داشتند مثل همه انقلابها، میراث جهاد و شهادت و مقاومت فرزندان انقلابی را در سالن ترانزیت فرودگاه تقسیم کنند، و پس از آن دولت بنیصدر بریده از امام، انقلاب و امت.
شهید مطهری یک ماه قبل از شهادت به شدت نگرانی خود را از حفظ صورت و حذف سیرت انقلاب ابراز و دکتر شریعتی سالها قبلتری صحبت از تبدیل نهضت به نهاد کرده و به قول استاد رحیمپور که میفرمود: وقتی حضرت امام (ره) قطعنامه را پذیرفتند و با بچههای لشکر خراسان از منطقه برمیگشتیم، یکی از رزمندههای مشهدی بنام آقای شعبانی میگفت: رزمندهها سه دسته هستند. سفیدپوست و زردپوست و سیاهپوست، میگفت سیاهپوستها مائیم که بعضی وقتها سالی یک بار هم خونه نمیریم، وقتی میریم خونه سقف خونههامون تار عنکبوت زده و بچههامون به درستی ما رو نمیشناسن، و زردپوستها شما طلبهها و دانشجوها هستید که هر چند ماهی یک بار موقع عملیات میاید و سریع بر میگردید سر درس و بحث زندگیتون. سفیدپوستها اونهایی هستند که خط مقدمشون اهوازه. و تا حالا رنگ خط مقدم رو ندیدن و آقای شعبانی میگفت: نگرانی من اینه که از فردا سفیدپوستها بر ما حاکم و برای ما سیاهپوستها تصمیم خواهند گرفت و سرنوشت انقلاب و ما به دست سفیدپوستها داده خواهد شد. بله دقیقاً این گونه شد. انقلاب بدست تکنوکراتها افتاده بود و دردناکتر این که بعد از مدتی سیاهپوستهای ریشه دار اصیل جبهه و جنگ و انقلاب، و سردار سیاهپوست دیروز شعارهای سفیدپوستی دادند، زندگیهای سفیدپوستی، ارزشهای سفیدپوستی، نگاههای سفیدپوستی، حسابهای بانکی سفیدپوستی، خونهها و ماشینها و ویلاهای سفید و با پیراهنهای دیپلماتی که معمولاً با حساسیت و وسواس تمام، یخههاشون تا دکمه آخر بسته میشد و سبک زندگی سفیدپوستی با ماسکی سیاهپوستانه، تفکرات و منش سفیدپوستانه فضای غبار آلود فتنهگون آن گونه بود، که این سیاهپوستهای سابق رهبران نهضتهای سفیدپوستی اخیر شده بودند. دکوری کاملاً سیاه و پشت صحنهای به نهایت سفید و مدالها و نشانها و درجههایی و سوابقی که جوانان را در قضاوتها و انتخابها وموضعگیریها به اشتباه و تردید میانداخت، اتفاقی که در صدر اسلام عیناً اتفاق افتاده بود از طلحه و زبیر و عبدالرحمن ابن عوف گرفته تا عثمان و عایشه و سعدبن ابیوقاص و …
آری عدهای از برادران تکنوکرات از انقلاب خسته شده بودند و از گذشته خود توبه. صحبت از تجدید نظر در اصول و حتی امالاصول انقلاب شده بود و جریانهای تجدیدنظر طلب مورد حمایت سفیدپوستهای حاکم طرح رفرم در اصول و مبانی انقلاب را مطرح و خستگی خود از ارزشها را به جامعه و مردم حوالت می دادند و در این دوران تنها مشکل، انقلاب و قانون اساسی را امالاصول ۴ و ۵۷ معرفی میکردند و گفتمان امام و انقلاب را توهم و تمدن اسلامی، آرمان امام را اتوپیایی دست نایافتنی خواندند. ارتش سری روشنفکران مأموریت یافتند تا حمله و انهدام سنکرهای مقاومت، گفتمان امام و انقلاب را در عرصههای گوناگون به سرانجام رساندند. و کینه توزانهترین تهاجمات به گفتمان امام و انقلاب و حتی مبانی اندیشه اسلامی طراحی و اجرا شد.
رئیس جمهوری سیاه پوست دیروز معتقد شد به هر حال بخشی از جامعه در برنامهریزیها، سیاستگذاریها و چرخ دندههای توسعه له و لگدمال خواهند شد و ناگزیریم از آن، شهردار اسبق سفیدپوست تهران از تکلیف ما برای تلاش جهت رسیدن به آرمان شهر مدرنی بنام تهران کرد که هر کس زیر ۵۰۰ هزار تومان درآمد دارد خودش تهران را ترک کند (دهه ۶۰)! سخنگوی حزب سفیدپوستهای لیبرال مسلمان قبل از انتخابات مجلس ۵ رسماً اعلام کرد در ۴ مجلس گذشته به اندازه کافی از ارزشها گفته شده! توسعه منهای عدالت بزرگترین دستاورد تکنوکراتها برای انقلاب بود، توسعه چند کلان شهر و محرومیت تودهها، کلان شهرهایی که بخش عظیمی از منابع ملی صرف تبدیل آنها به لندن یا ژاپنی، البته اسلامی! میشد و توسعهای که مبتنی بر مدلهای غربی نشانی از توازن در آن نبود، شکافهای عظیم طبقاتی که به برکت رانتهای دولتی توسط یخه دیپلماتیهای تکنوکرات ایجاد شده بود و ارزشهای جدیدی که به شدت در جامعه ترویج میشد، تجملگرائی، مصرف حداکثری، زندگیهای شیک از کیسه مردم، گفتمان توسعه البته منهای عدالت. و ارزشهای دهه اول که مورد تردید قرار میگرفت، عدالت، مقاومت، ساده زیستی، ایثار و … . بودجه عمرانی شهر تهران سال گذشته و امسال معادل بودجه عمرانی کل کشور شده بود. آقای رئیس و شهردار تکنوکرات به آرزویشان رسیدند. اسب تراوایی که کارش را خوب بلد بود! و شوالیههای ناتوی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و البته اعتقادی که از دل اسب تراوا به سمت مراکز هدف نظام رسیده بودند.
امروز بعد از ۳ دهه و نیم گذشته از انقلاب به علت فقدان شفافیت و فرصت کم ۲۰ روزه بعد از تأیید صلاحیتها تا روز برگزاری انتخابات، گفتمانها قبل از اینکه خوب معرفی شوند از مردم رأی میگیرند و در این عرصه زمینه برای کلاه برداریهای سیاسی فراهم خواهد شد و اساساً گفتمان اصیل انقلاب که نه در لابیها و رانتها و نه در سفرههای بیتالمالی تبلیغات سهمی دارند مظلومتر، تلاش برای شفافیت گفتمانی و عبور از قسمهای حضرت عباسی که دم خروسهای متعددی از مدعیانش هویدا شده یکی اصلیترین رسالتهای ما در انتخابات پیشروست. علیالرغم تکثر کاندیداها، با ذرهبین گفتمانی امام و انقلاب بر مسئولیتها و گذشتههای دور و نزدیک و رویکردها و عملکردها، دوستان و اطرافیان، ترکیب فکری اعضای ستادها، موضعگیری و مصاحبهها، کمیت و کیفیت تبلیغات، مراجعه به علمای امتحان پس داده در روزهای سخت انقلاب و رصد و بررسی طرح و برنامههای در حوزههای اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی و خصوصاً دیدگاهها در خصوص پرونده هستهای، بیداری اسلامی و آرمان قدس شریف اشخاص و گروهها بخش عظیمی از جریانهای موجود ذیل گفتمان تکنوکراسی تعریف و در مدار طیفهای دل داده و مرعوب غرب میباشند که آثار انگشت و سالها حضور آنها در عرصه قدرت به خوبی روی گوشت و پوست و استخوان صاحبان حقیقی انقلاب قابل لمس میباشد.
تقابل جدی گفتمان پیشرفت و مقاومت در مقابل گفتمانهای سازش و تسلیم، و شبه گفتمانهای چهل تیکهای که آدم را یاد توبهای ۴۰ تیکه زمان کودکی میاندازد، صحنه حقیقی نبردهای انتخاباتی پیش روست.
با توجه به تهدید جدی جریانهای تکنوکرات برای ذاتیات و ماهیت نظام اسلامی مقام معظم رهبری شخصاً به میدان نقد گفتمان تکنوکراسی قدم گذاشتهاند که تنها در یک ماه گذشته ۲ بار جریانهای تکنوکرات را به نقد کشیدهاند.
۱- من دیپلمات نیستم من انقلابیام.
۲- وقتی ما ایده اقتصاد مقاومتی بدون نفت را طرح کردیم تکنوکراتها به ما خندیدند.
آری: برادران تکنوکرات متکی به عقل ابزاری با عینک تردید به تمام مدلهای بومی و برگرفته از اسلام و انقلاب مینگرند و اضمحلال انقلاب در نظام سرمایهداری را در حوزههای اقتصاد، فرهنگ و سیاست را تنها نسخه نجات معرفی میکنند و قدم اول را و پذیرش ولایت کدخدای دهکده جهانی معرفی میکنند.
انقلاب به برکت ۳ دهه و نیم مقاومت، ایثارگری و مجاهدت امت و امام چهره سیاسی منطقه را تغییر داده و معادلات جهانی را بر هم زده و تمام توطئهها را خنثی کرده است و تمام تلاش دنیای استکبار، فاصله گرفتن مردم در انتخابات اخیر از گفتمان پیشرفت و مقاومت و حاکم کردن گفتمان استعماری سازش و تسلیم با ماسکهای جدید میباشد.
و اما گفتمان حضرت روحالله:
۱- اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستیمان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز اماننامهی کفر و شرک را امضا نمیکنیم.
۲- ما مظلومان همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعهقطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم بر نمیداریم.
۳- … تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابیتان را در سینهها نگه دارید با غضب و خشم به دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.
۴- من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت میکنم که نگذارید انقلاب به دست نا اهلان و نامحرمان بیفتد.
۵- ما اعلام میکنیم که جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است… و نیاز سربازان جهان اسلام را تأمین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به اصول و روشهای مبارزه علیه نظامهای کفر و شرک آشنا میسازد.
۶- من به صراحت اعلام میکنم که در جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایهگذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاهطلبی و فزونطلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرید.
۷- آنان مرزی جز عدول از همه هویتها و ارزشهای معنوی و الهی مان نمیشناسند به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمیدارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.
۸- ما میگفتیم تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم، ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم ما
تصمیم داریم پرچم «لااله الا الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزار در آوریم.
۹- ما برای احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری تا آخرین قطره خون دفاع خواهیم کرد.
۱۰- مردم ایران ثابت کردهاند که تحمل گرسنگی و تشنگی را دارند ولی تحمل شکست انقلاب و ضربه به اصول آن را هرگز نخواهند داشت.
۱۱- مبارزه با رفاه طلبی سازگار نیست، و آنها که تصور میکنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه داری و رفاهطلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانهاند.
۱۲- امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است. و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان، کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند میبوسم.
۱۳- دول استکباری شرق و غرب خصوصاً آمریکا و شوروی، عملاً جهان را به دو بخش «آزاد» و «قرنطینه سیاسی» تقسیم کردهاند.
۱۴- منافع جهان خواران ایجاب میکند که هیچ کس حق گفتن کلمهای که بوی تضعیف آنان را بدهد و یا خواب راحت آنها را آشفته کند، ندارند!
و …
«والعاقبه للمتقین»