پس از سه سال تلاش سرانجام‌فیلم هفدهم «ابراهیم حاتمی کیا» به نمایش عمومی در‌آمد و بار دیگر مخاطبان را غافلگیر کرد.

پس از سه سال تلاش سرانجام‌فیلم هفدهم «» به نمایش عمومی در‌آمد و بار دیگر مخاطبان را غافلگیر کرد؛ اتفاقی که به واسطه تصویر متفاوت و غیرکلیشه‌ای بود که از چمران به تصویر کشیده شده بود و شاید همه فیلم در دیالوگ کلیدی جوان انقلابی خطاب به چمران قابل خلاصه باشد که گفت: «تو چمران بازرگانی یا چمران خمینی؟!» و پاسخ محکم چمران را به دنبال داشت که: «خمینی هم یکی از سربازان خداست».

شاید درباره غائله پاوه و جریان تجزیه طلبی کردهای مارکسیست بسیاری از نسل جوان نشنیده باشند و یا بسیار اندک شنیده باشند. حاتمی کیا با «» آمده که چمران را با برشی از این بخش از زندگی اش به تصویر بکشد و نشان دهد که سیمای این دکترای فیزیک هسته‌ای آن چیزی نیست که یک عمر در قالب یک کلیشه به تصویر کشیده شده و چون این فیلم دغدغه او بوده، برخلاف اکثر آثار فاخر، بودجه ۶ میلیاردی این پروژه دود نشده و خروجی قابل قبولی داشته است.

در واقع اگر این فیلم قطعاً نمی تواند در گیشه حتی نیمی از هزینه تولیدش را بازگرداند اما خروجی اثر، آنچنان نفیس و ارزشمند شده که بتوان به عنوان یکی از محصولات فرهنگی ارزشمند ایران با سری برافراشته به کارگردانی آرژانتینی نشان داد و گفت: «اگر شما آن «چ» دارید، ما هم این «چ» را داریم» که اتفاقاً مرزهای آزادی خواهی هردو در دایره کشورشان محدود نشده و در کشورهای دیگر برای آزادی مردمان مختلف جنگیده‌اید و در همین راه کشته شدند.
حاتمی کیا با این فیلم به جوان این مملکت چهره رحمانی از «مصطفی چمران» را نشان داده تا بگوید لازم نیست برای یافتن اسطوره به آمریکای لاتین سفر کنید و عکس دکتر چمران، به مراتب جذاب تر از عکس چگوارا برای نقش بستن بر روی تیشرت هایتان است؛ قهرمانی که شانس حضور در بهترین مراتب علمی و زندگی با همسر آمریکایی اش را به گوشه ای نهاده و راهی آوردگاه آزادی خواهی شده و به قول ابراهیم حاتمی کیا، نقطه بالا رفتن چمران، دست شستن از عزیزترین بستگانش در آمریکا همچون دست شستن ابراهیم از اسماعیل بوده و به همین دلیل بر این موضوع در این فیلم بسیار تاکید شده است.
«چمران» اما در این فیلم قرار نیست، یک کلیشه باشد و قرار است چهره واقعی از او ببنیم که تیرهایش را انداخته و آنقدر چریکی کرده که از رفتن به میانه توده دشمن نهراسد و یا در موقعیت های اینچنینی، دستپاچه نشود.
«چ» ای که حاتمی کیا به تصویر کشیده روایت وزیرِ دفاعِ عضوِ نهضتِ آزادی است که چمران نیز در نشست خبری گفت نمی توانسته این واقعیت را نادیده بگیرد و اتفاقاً این عضو نهضت آزادی، وزیر دفاع دولت موقتی است که خمینی کبیر آورده و در نهایت ایمانش به امام خمینی (ره) نیز مشخص می شود؛ اتفاقی که به نوعی فینال داستان را رقم می‌زند و ظاهراً بر اساس گفته های شهید چمران در زمان حیاتش، بازسازی شده است.
با توجه به بومی بودن جلوه های ویژه این فیلم، باید اذعان کرد، علی رغم برخی نقص ها در این بخش، اما شاهد ۷۱ دقیقه جلوه های ویژه از مجموع زمان این فیلم بودیم که رشد توانمندی متخصصان داخلی در این حوزه را به طور جدی گوشزد می کند و قطعاً سرمایه گذاری در این بخش می تواند در آینده نتایج شگرفی برای کشورمان در پی داشته باشد و از هم اکنون باید به پیش بینی تابناک صحه بگذارید که سیمرغ بلورین جلوه های ویژه قطعاً متعلق به این اثر است.
موسیقی فیلم اگرچه کار «فردین خلعتبری» موسیقی دان کارکشته کشورمان بود اما به دل ننشست و حتی در بخش هایی از فیلم بیرون زده بود و می شد در این زمینه بهتر کار کرد.