وی افزود: در این پادگان که در ۱۵ کیلومتری تکریت قرار داشت از یک اردوگاه ۴۵۰۰ نفری، تعداد ۳۲۰ نفر به شهادت رسیدند که عراق پس از آزادی اسرا، هرگز نپذیرفت که این افراد در گروه اسرای ایرانی قرار داشتند.

:  نویسنده کتاب پر فروش “پایی که جاماند” با بیان اینکه عده ای در ارتباط با دفاع مقدس دچار دوربینی یا نزدیک بینی محض شده اند گفت: در زمان تالیف این کتاب عده ای خواستار عدم درج خوبی ها در بعضی عراقی ها یا بدی ها در بعضی از اسرا بودند اما من تمامی واقعیات را منتشر کردم.
به گزارش “عصردنا “ به نقل از “مهر ” ، در همایش شاهدان ایثار که صبح  یکشنبه در تالار اجتماعات سازمان تبلیغات اسلامی زاهدان برگزار شد اظهار داشت: در زمان به رشته تحریر درآوردن کتابم عده ای تمایل نداشتند تا برخی خوبی های عراقی ها یا بدی های اندک برخی اسرا بازگو شود اما من تمامی رنج و ظلم گذشته بر رزمندگان و اسرا را مکتوب کردم و خوشحالم که مقام معظم نیز با مطالعه این کتاب بر آن مهر تایید زدند.
وی افزود: شهیدان باران رحمت حق بر زمین هستند که اگر آنها نبودند واژه عشق ابتر می ماند و معنای آن عوض می شد و شهدا رفتند تا ما ماندن را بیاموزیم.
وی افزود: همه انسان ها برای زندگی اجتماعی و فردی باید یکی از راه های بندگی نظام سلطه یا سروری اهل بیت(ع) را بپذیرند و آنهایی که نظام سلطه را قبول کرده اند در آسایش کامل جسمی قرار دارند مانند مصرف گرایی البته با نگاه تفرقه آمیز که یکی از نتایج آن خودکشی است.
وی گفت: اما کسانی که سروری اهل بیت(ع) را پذیرفته اند هیچ گاه روی آرامش جسمی را در دنیا نخواهند دید که در سال های جنگ نه تنها رزمندگان، بلکه مادران شهدا و حتی اطفال هم روی آرامش را ندیدند.
وی ادامه داد: صدام از مادران شهدا شکست خورد این جمله را باید جلوی چشم قرار داد تا همیشه در ذهن باقی بماند.
حسینی پور ادامه  داد: همچنین فرزندان روح الله با اینکه نظامی نبودند اما با توجه به پذیرش سروری اهل بیت(ع) معادلات جنگ را برهم زده و اولین اتفاقی که برایشان افتاد این بود که روی آرامش را ندیدند.
خاطراتی که در یک عصا ثبت شد
حسینی پور که در سن ۱۶ سالگی در جبهه های حق علیه باطل پایش را از دست داده است و روز های متمادی را در اسارت رژیم بعث عراق سپری کرده است با چهره خندان و بشاش در جمع  علاقمندان به تاریخ جنگ در زاهدان ابراز داشت: یک ماه در بیمارستان بستری بودم تا اینکه پس از کمی بهبود به پادگان صلاح‌الدین منتقل شدم محلی که در آن حدود ۲۲ هزار اسیر مفقود الاثر ایرانی که نام‌شان در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده بود به‌ صورت مخفیانه نگهداری می شدند.
وی افزود: در این پادگان که در ۱۵ کیلومتری تکریت قرار داشت از یک اردوگاه ۴۵۰۰ نفری، تعداد ۳۲۰ نفر به شهادت رسیدند که عراق پس از آزادی اسرا، هرگز نپذیرفت که این افراد در گروه اسرای ایرانی قرار داشتند.
وی بیان داشت: در روزهای اسارت با صفحه‌های آخر کتاب‌های مرتبط با سازمان مجاهدین خلق که برای مطالعه در اختیار اسرا قرار می دادند و همچنین کاغذ های پاکت سیگار و تکه های پاکت های سیمان دفترچه یادداشت درست کردم و حوادث روزانه را با کدگذاری بر روی آنها ثبت کردم.
وی ابراز داشت: برای ثبت خاطرات از حاشیه‌های روزنامه‌های القادسیه و الجمهوریه استفاده می کردم و سپس این یادداشت‌ها را در یک عصا به همراه اسامی ۷۸۰ اسیر ایرانی در عصای خود پنهان کردم و در روز آزادی در ۲۲ تیر ۱۳۶۹ به ایران آوردم.
وی افزود: این تکه کاغذ ها و ثبت خاطرات منجر به چاپ کتابی با عنوان «» شد که به چاپ نوزدهم رسیده است و برای اینکه ابهامی در آن ایجاد نشود اغلب کسانی را که در جنگ و در این اردوگاه اسیر بودم یافتم و بر خاطرات این کتاب افزودم.

منبع : عصردنا