بسم رب الشهداء …در حالى که بار سنگین معصیت گناه را یدک کرده از شهر دوگانه دهدشت روانه مى شوم . شهر شهیدان مخلص ، شهر درگیریهاى ننگین قومى ، شهر مردان خدا و شهر شیاطین و طاغوتى و در غروبى خون رنگ آنگاه که خورشید رنگ خون مى گیرد به سرزمین شهیدان همیشه جاوید […]

شهیددلنسب
بسم رب الشهداء …
در حالى که بار سنگین معصیت گناه را یدک کرده از شهر دوگانه دهدشت روانه مى شوم . شهر شهیدان مخلص ، شهر درگیریهاى ننگین قومى ، شهر مردان خدا و شهر شیاطین و طاغوتى و در غروبى خون رنگ آنگاه که خورشید رنگ خون مى گیرد به سرزمین شهیدان همیشه جاوید کربلاى ایران (خوزستان ) وارد مى شویم . شهر اهواز شهرى که خورشید آن گوئى عصرگاهان به یاد مردان حماسه تاریخ شهیدان بى نام و نشانى که از سراسر کشور به این منطقه آمده اند خون مى گریند وارد شده مى رویم تا شاید بتوانیم در جوار انسانهاى از خود گذشته و ایثار گرى که در راه خدا از همه چیز خود گذشته اند هم وظیفه واجب خویش را انجام داده و هم چنانچه خداوند رحیم و بخشنده لطف خویش را شامل حال این بنده گنهکار بگرداند اندکى از بار بزرگ گناهى که بر دوش دارم بکاهم . نمیتوانم مطلبى به عنوان وصیتنامه بنویسم ولى از آنجائیکه اولا واجب است و ثانیا ننوشتن ممکن است نتیجه غرور و خودخواهى باشد ، بر آن شدم چند کلمه اى بنویسم . ضمن گواهى به یگانگى خداوند رحمان و اینکه محمد (ص ) رسول خداوند و آخرین فرستاده خداست ، شهادت مى دهم که على (ع) و یازده فرزندش امامان معصومى هستند که از جانب خداوند به وسیله پیامبر اسلام براى هدایت مردم و اشاعه دین پس از پیامبر انتخاب شده و حضرت آیت الله امام خمینى نایب بر حقش امام عصر ولى فقیه و ولى امر میباشد . هدف از آمدن به جبهه شهادت نیست با توجه به اینکه ما تابع امر خداوند بوده و ملتمسانه از خداوند میخواهم که مرگم را شهادت در راه خودش قرار دهد ، بلکه اجراى وظیفه واجبى است که احساس مى کنم که بر همه ما است همانطورى که امام فرمودند در حد توان به جبهه کمک کنیم و بر این اساس از همه کسانى که بواسطه ترس از مرگ در مخالفت با جنگ حرف مى زنند مى خواهم که مردانه بگویند که میترسم زیرا به نظر بنده اقرار به ترس خود نوعى شهامت است و حداقل از این جنبه شهامتى از خود نشان بدهند . از همه مسئولین و کارمندان و کارگزاران مى خواهم که در مقام مسئولیت خویش خداوند را در نظر گرفته و ضوابط را جانشین روابط و خویش و قوم بازى قرار دهند چون از مال دنیا و مسائل دنیوى فقط مقدارى پارچه سیاه و سفید با خود مى بریم معلوم نیست از مال خودمان باشد یا از مال دیگرى یا بیت‌المال ، و در آن دنیا نه خویش و قومى و نه دولت و آشنایى به فریادمان مى رسد ، بلکه تنها یار و یاورمان عمل کرد خودمان است . در این دنیا چیزى را که همیشه از آن رنج مى برده و ناراحت هستم ، مسئله قضاوت و انضباط است که متأسفانه در منطقه ما عمل کرد دادگاهها و نیروهاى انتظامى بیش از حد ضعیف بوده و عامل اصلى همه درگیریها ى منطقه مى باشد زیرا با توجه به شناختى که به منطقه دارم مردم تابع قاطعیت قانون هستند آن چیزى که من آن را قانون و مردم عادى آن را زور مى نامند که امید است مسئولین جهت آسایش مردم به این مسئله توجه بکنند .
در پایان ضمن سلام به برادران جهادگر از آنها مى خواهم که واقعا جهادگر باشند ، نه اسما زیرا با اعتقاد و بینشى که نسبت به واژه جهاد دارم در خود مى بینم که اسم خود را جهادگر بنامم . و ضمن پوزش طلبیدن از پدر و مادر که در طول زندگى نتوانستم به آنها خدمتى بکنم و تاکنون که سى سال از عمرم مى گذرد هنوز هم از نظر مادى وابسته به زحمات شبانه روزى و طاقت فرساى آنها مى باشم . به بعضى خواهران و برادران بگویم هر چند که بنده نتوانستم فرزند خوبى براى پدر و مادرم باشم ولى از رفتار بعضى بچه ها با والدین خود احساس شرم مى کنم زیرا احترام پدر و مادر یکى از اهم واجبات است و همه ما مشمول به رعایت آن هستیم .
خداوندا مرگ ما را به شهادت در راه خودت ختم بگردان .
خدایا چنانچه قرار بر زنده ماندن است ، ما را به خود وا مگذار .
بار خدایا رزمندگان اسلام را هر چه زودتر پیروز بگردان .
خدایا امام را تا ظهور حضرت امام زمان در پناه خود حفظ بفرما .
با دعا به جان امام
مورخه ۱۳/۳/۶۵ برابر با ۲۴ رمضان ۱۴۰۶ هجرى قمرى ساعت ۵/۱۰ صبح مقر فاطمه زهرا (؟؟؟) خوش حجله گاه خونین شهید (؟؟؟) .