- اخبار
- یکشنبه 11 دسامبر 2016 - 07:12

نتیجه تبادل فرهنگی؛ ایرانی شدن سینمای هند و هندی شدن سینمای ایران
سلام بمبئی چهارمین ساخته کارگردان سینمای ایران قربان محمدپور بعد از فیلمهای زبان مادری، دل بی قرار و آنچه مردان درباره زنان نمی دانند، است. او که ورودش به سینما با نویسندگی فیلمنامه بود، تا به کنون ده فیلمنامه را نوشته که از جمله آنها می توان به تاکسی (۱۳۸۵)، خروس جنگی (۱۳۸۶)، دردسر بزرگ (۱۳۸۹) و آنچه مردان درباره زنان نمی دانند (۱۳۹۲) اشاره کرد.
یاسوج۲۴ – علی دادرس: سلام بمبئی چهارمین ساخته کارگردان سینمای ایران قربان محمدپور بعد از فیلمهای زبان مادری، دل بی قرار و آنچه مردان درباره زنان نمی دانند، است. او که ورودش به سینما با نویسندگی فیلمنامه بود، تا به کنون ده فیلمنامه را نوشته که از جمله آنها می توان به تاکسی (۱۳۸۵)، خروس جنگی (۱۳۸۶)، دردسر بزرگ (۱۳۸۹) و آنچه مردان درباره زنان نمی دانند (۱۳۹۲) اشاره کرد. ویژگی اصلی تمامی فیلمهایی که او نوشته است، این است که همه آنها دارای درون مایه طنز و اجتماعی است. آخرین ساخته او با عنوان سلام بمبئی چند روزی است که بر پرده های سینما آمده است و با استقبال گسترده مخاطبان نیز مواجه شده است. این فیلم نیز مانند سایر فیلمهای قربان پور دارای رگه های طنز است، اما این بار محور فیلم داستن عشق دو دانشجوی پزشکی ایرانی و هندی است.
این فیلم به واسطه همکاری سینماگران ایرانی و هندی در ساخت آن به عنوان نخستین محصول مشترک سینمای هند و ایران بعد از انقلاب شناخته می شود. آنچه در این سبک فیلمها مشهود است، تلاش دو طرف برای معرفی فرهنگ کشورشان در فیلم است که متاسفانه ما از جانب سینماگران هندی، این عمل را به خوبی در فیلم می بینیم ولی از جانب فرهنگ کشورمان با سکوت یا کم گویی عجیبی مواجه می شویم، مثال آشکار آن هم موسیقی و رقص معروف هندی ها است. نکته این است که این رقص ها و موسیقی ها هیچ تاثیری در فیلمنامه و سیر فیلم ندارد و کاملاً اضافی است. این مسئله به قطع مهمترین ایرادی است که بر فیلم وارد است. ایرادی که موجب می شود، این سوال مطرح شود چه ضرورتی بود، این فیلم با این هزینه در کشور هند ساخته شود، در حالی که قرار نیست تبادلی فرهنگی بین دو کشور به واسطه سینما برقرار شود.
مسئله دیگری که می توان بدان اشاره کرد، تکراری بودن ایده اصلی فیلنامه است. ایده ای که بارها در سینمای ایران و هند با آن روبه رو بوده ایم و تنها تفاوت آن نسبت به قبلی ها، هندی شدن سینمای ایران و ایرانی شدن سینمای هند بود. به این معنا که دیگر مانند اکثر فیلمهای بالیوودی آن اغراقها را نداشت.
از نکات دیگری که در سلام بمبئی می بینید اینکه فضا سازی کشور هند و چند نمائی که از ایران در آن می بینیم تصویری است سوا شده از این دو کشور که شباهت چندانی به بمبئی و یا تهران ندارد و البته بد هم نیست. در حقیقت نقطه ی مقابل سیاه نمائی این بار سفید نمائی در حدی است که لوکیشن اصلی در حقیقت مدینه فاضله است، چرا که در داستان نیز می خواهد یک عشق راستین و آسمانی را نشان دهد.
از نکات فنی این فیلم می توان به اشتباهات ابتدایی در پروسه نگارش فیلمنامه اشاره کرد. اشتباهاتی که موجب می شود ما به این نتیجه برسیم که این فیلمنامه الگوبرداری از آثار فیلمفارسی سالهای دور سینما و البته فیلمهای دهه ی ۷۰ و ۸۰ سینمای هند به رشته نگارش درآمده چراکه اغلب فرمول های فیلمسازی به کار رفته در این اثر، منطق روایی آن سالهای سینما را به همراه دارد. برای مثال می توانبه نحوه آشنایی دو شخصیت داستان اشاره کرد که خراب شدن ماشین بود یا اینکه دختری که به دلیل مشکلات عدیده شخصی خود دست به خودکشی می زند، به یکباره بعداز چند روز کاملاً صحیح و خوشحال می شود.
شخصیت منفی اصلی داستان که خواستگار ثروتمند کاریشما می باشد، پرداختی به شدت دم دستی و مضحک دارد و به نظر می رسد حتی سینمای سالهای دور هندوستان نیز به راحتی آن را پس خواهد زد. در کنار این شخصیت منفی اَبَرکلاسیک، شخصیت برادرِ کاریشما نیز در داستان وجود دارد که رفتارها و حماقت هایی که او از خود به نمایش می گذارد را حتی درآثار دانشجویی نیز نمی توان یافت.است. او فرد بالغی است اما کوچکترین نشانی از بلوغ در رفتارش به چشم نمی خورد.
فیلم همچنین دو شخصیت کاملاً اضافه و زائد با بازی بنیامین بهادری و همسرش شایلی محمودی دارد که مشخص نیست آیا عاملی جز افزایش فروش فیلم، در انتخاب آنان برای حضور در فیلم نقش داشته یا خیر. سکانس های حضور بنیامین بهادری به نظر می رسد که بیشتر به جهت معرفی همسرش ( که تسلط قابل تحسینی به زبان هندی دارد ) شکل گرفته چراکه کوچکترین تاثیری در تکامل خط اصلی داستان نداشته است.
در نهایت می توان گفت « سلام بمبئی » ادامه روندی است که سینمای ایران با « من سالوادور هستم » رقم زده است یعنی استفاده از واژه ” فیلم بین المللی ” و همچنین بکارگیری چهره های مشهور برای ساخت فیلمی که کوچکترین قواعد فیلمسازی و محتوا در آن رعایت نشده است. فیلمهایی که با کنار زدن محدودیتهای سینمایی و دینی ایران موجب استقبال بیشتر مخاطبان می گردد.
فیلم اثر جدید قربان محمدپور نه یک اثر عاشقانه است و نه می تواند یک کمدی لذت بخش باشد. فیلم شباهتی کامل به آثار بی کیفیتی دارد که این روزها سر از شبکه نمایش خانگی در می آورند با این تفاوت که یک گلزار و هندوستان و دیا میرزا دارد که احتمالاً می بایست نفرات بسیاری را روانه سینما نماید.