شدت تکرار به حدی است که گویا برای حفظ شدن توسط مخاطب پخش می شود.در واقع پیشانی صداو سیما استان کهگیلویه وبویراحمد پخش آهنگهای تکراری است. بعد از آن هم سریال ها و مستندات دسته چندم که توسط دست فروشان کنار خیابان هم عرضه می شوند.

سایت مردم استان (ک و ب)- :

مدتی است با انتخاب موضوع کار تحقیقی دانشگاهی با عنوان((بررسی گرایش جوانان استان کهگیلویه و بویر احمد به استفاده از برنامه های )) بیننده ثابت این شبکه  شده ام.

طی مشاهدات اولیه در این مدت مطالبی دستگیرم شد که ذکر آن را خالی از فایده نمی دانم.

در ابتدا نگاهی به شبکه های استانی می اندازیم، در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس و یا گسترش شبکه های استانی در دستور کارمسئولین ارشد قرار گرفت. اهداف این شبکه ها پرداختن به فرهنگ بومی ،آداب و رسوم ملی ومذهبی مردمان ایران در نقاط مختلف کشور،زبانها وگویشهای متنوع ،ادبیات،موسیقی وهنرهای دستی،مسائل و مشکلات اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی و همچنین ایجاد فضای کار و فعالیت برای نیروهای مستعد و متخصص موجود در استانهااعلام گردید.

امروز صداوسیما ، با ۲۰ شبکه سراسری، ۱۱ شکه برون مرزی و ۳۴ شبکه استانی توانسته مخاطبانی  برای خود کسب کند.اما شبکه دنا که جزء آخرین شبکه های تاسیس شده ی استانی کشور است که در سال ۱۳۸۴تاسیس شد.

به تماشای برنامه های این شبکه که می نشینیم متوجه می شویم ، بی شباهت به یک دستگاه mp3player نیست ،که شبانه روز تکراری و در مواقع زیادی هم آهنگ های بختیاری پخش می شود.شدت تکرار به حدی است که گویا برای حفظ شدن توسط مخاطب پخش می شود.در واقع پیشانی صداو سیما استان کهگیلویه وبویراحمد پخش آهنگهای تکراری است.  بعد از آن هم سریال ها و مستندات دسته چندم که توسط دست فروشان کنار خیابان هم عرضه می شوند.

به عقیده کارشناسان از جمله رموز حفظ مخاطب برای رسانه به خصوص رسانه دیداری و شنیداری همگامی با تحولات روز و عرضه تولیداتی مطابق با تغییرات سلیقه مخاطب است.درواقع دراین شبکه به خواست مخاطب هیچ گونه توجهی نمیشود.به راحتی با نگاهی به برنامه های تکراری متوجه خواهیم شد که فقط به قصد خالی نبودن عرصه پخش می شوند.از نظر تقسیم بندی به جز برنامه ای خاص که برای کودکان پخش میشود() سایربرنامه ها هیچ گونه تقسیم بندی برای گروه های سنی ویا شهری و روستایی یا زن و مرد ندارد.

می توان با اطمینان گفت ضعف عملکرد صدا و سیما  در این دو قسمت (بی توجهی به مخاطب و تکرار بیش از حد )مردم و خصوصا نسل جوان را به سمت  و افکار ارزش های دیگر هدایت می کند و این عملکرد بزرگترین ضربه را به جامعه و هویت اسلامی ایرانی می زند.

برنامه زنده ای که شب هنگام پخش میشود تنها بخش پر بیننده این شبکه است که تابعی از هنرنمایی های مجری برنامه است.این برنامه که بیننده قابل توجهی خارج از استان خصوصا در حوزه زاگرس جنوبی دارد گل سر سبد برنامه های صدا وسیمای استان است  و دیگر بخش پر بیننده صدا وسیما اخبار استانی است.

درواقع اگر این دو بخش نباشند(اخبار و برنامه زنده شبانه) شبکه ای و بهتر بگوییم مخاطبی وجودنخواهد داشت.یکی از مشکلات این شبکه عدم توجه به نیاز هاست .به عنوان مثال افراطی مسئله ای است که مردم این استان را آزار می دهد.

سوال اینجاست که آیا برنامه ای برای حل یاکمرنگ کردن این مسئله تا کنون تولید شده است.بدیهی است برای حل شدن این معضل در استان از اولین دستگاهایی که باید در جهت فرهنگ سازی اقدام کند صدا و سیما می باشد.نگاه که سابقه ای تاریخی دارد هم در برنامه های این شبکه به چشم می خورد،که باعث ریزش مخاطب و خصوصاروی آوردن مردم به استفاده ازشبکه های استانی دیگر و استان های هم جوار میشود.

در نوع ادبیات مجری برنامه های زنده هم گویا برنامه های این شبکه برای مردم کم سوادی پخش میشود که به ابتدائیات هم آشنا نیستند.تفهیم کلمه به کلمه مطلب برای مخاطب نشان می دهد که مجری خود هم عمیقا می داند مخاطبش کیست.افرادی که توانایی درک برنامه سایر شبکه های داخلی و خارجی را ندارند.              

          در آخر

برنامه های شبکه استانی  ، فاقد خلاقیت و تنوع و جاذبه است ،در عوض تکرار که مرگ فرهنگ است شاخصه اصلی این شبکه است.لزوم تولیدات بومی برای حل مشکل تکراری و بی محتوا بودن برنامه ها  و از همه مهم تر حفظ جامعه مخاطب فعلی  و جلو گیری از ریزش  مخاطب لازم است.استان کهگیلویه و بویر احمد دارای هنرمندان جوان و جویای نام زیادی است که اگر به این افراد میدان داده شود طبیعتا برنامه هایی مخاطب پسند و به روز  خواهیم داشت.فراموش نکنیم که در عرصه فرهنگ رقبای زیادی وجود دارند که می خواهند به هر ترتیبی فرهنگ خود را به دیگران قالب کنند.بی شک ضعف امروز ما در این عرصه فرصتی برای جبران نخواهد گذاشت.