- سایت های خبری
- سهشنبه 3 ژوئن 2014 - 09:06
روز فوتبال
سرانجام اگر فوتبال هنر است که هست، بر قلم به دستان مسؤولیت شناس است که هنرمندان آن را تحسین و آفرین کنند و کم هنران آن را ترغیب و تشویق نمایند و بی هنران را از عرصه ی آن برانند و فرهنگ آن تحسین و آفرین و تشویق و مبارزه را در جامعه ی فوتبال دوست ایجاد و تقویت نمایند. آنگاه است که ورزشگاه صدهزار نفری آزادی پر می شود از حضور هنرورزانی که به دیدار هنر می آیند.
عصردنا – دکتر علی دانشور کیان * : با انتظاری هشت ساله،حالا نوبت فرزندان ایران است تا پس از ۲۰۰۶ آلمان،چهارباره باره جام جهانی فوتبال را تجربه کنند.آنها در کلاس درس یکی از فرهیخته ترین مربیان جهان راه پر پیچ و خم برزیل ۲۰۱۴ را آمدند تا ایستگاه آخر و اینجا نوروز فوتبال است.امروز رییس جمهور روحانی و دیگر مردان دولتش تیم ملی فوتبال کشورمان را در فضای دعا و حضور معنوی مردم از ورزشگاه آزادی بدرقه می کند.فرزندان ایران،می روند تا نام کشور سلام و صلوات و هنر و فرهنگ را بیش از پیش به جهان تشنه ی فضیلت بشناسانند.
جناب آقای رئیس جمهور،فرزندان پا به توپ ایران،مدیران و دست اندر کاران فوتبال کشور و جناب آقای کارلوس کی روش متشکریم.امروز دوشنبه دوازدهم خرداد نود و سه روز خداحافظی تیم ملی فوتبال است از این رو چشم اندازی از ورزش ممتاز جهان، فوتبال عزیز را با ذهن جست و جو گر شما هم وطنان عزیزم به اشتراک می گذارم.
یک| ورزش، تربیت و پرورش جسم و روح مردمان برای شادابی و سلامت بدنی آنان و نمود آن رشته های قهرمانی و تخصصی گوناگون است. ورزش، ریشه در تفکر، ژرف نگری، هوشیاری و غنیمت شماری اوقات ملت ها دارد و فرهنگ ایران زمین از قطب های تمدن بشری و پیش تازان در این زمینه است که بخش مهمی از معماری فرهنگ و تمدن بشری را با افتخار به دوش کشیده است. فرهنگی که در آن نیرومندی با راست کاری و درست کرداری به کمال می رسد. در دوره های مختلف از روزگار کیومرث تا رستم و اسلام عزیز تا زمان حاضر همواره ردپایی جذاب و مقدس از ورزش در این مرز و بوم رخ می نماید. چوگان، کشتی، اسب سواری و اکنون… فوتبال.
دو| حکایت فوتبال حکایت دیگری است. ورزشی که پس از صد سال همه ی خانه های کمال را گذرانده و در سده ی دوم زندگی اش، شده است همه ی زندگی میلیاردها انسان. و حکومت، سیاست، اقتصاد، تاریخ و فرهنگ ملت ها را در آغوش کشیده است.پدیده ای فراگیر که می بایست ابعاد آن به گونه ای هارمونیک مورد کاوش و دقت قرار گیرد تا ارزش های آن بر دوست داران و عاشقان سینه چاک بین المللی اش آشکارتر گردد.
رستاخیز فوتبال احساسات و عواطف ملی را به شیوه ی حیرت انگیزی تسخیر کرده است.هیچ افتخاری نمی تواند به اندازه ی فوتبال تاریخ و جغرافیای جهانیان را تحریک کند. لرزش تور دروازه ها در سطح باشگاهی و ملی، خواب از سر پیر و جوان ملت ها ربوده است و تیم های ملی به اسطوره های زنده تغییر ماهیت داده اند. زدن یک گل میلیون ها انسان را به خیابان ها می کشاند و از دست دادن یک پنالتی حساس آرزوهای یک سرزمین را به باد می دهد.
سه| کیست که امروزه سلطه ی بی رقیب فوتبال را بر سیاست و اقتصاد در جهان معاصر نبیند و نداند؟مربی بیگانه اما موفق باشگاهی به بالاترین لقب ملی مفتخر می شود،مهاجم ملی پوشی با زدن یک گل سرنوشت ساز،حماسه ساز می گردد، رئیس یک باشگاه نخست وزیر کشورش می شود، در کشوری دروازه بان تیم ملی فوتبال نامزد انتخابات ریاست جمهوری است، رئیس جمهوری پرچم کشورش را به شانه هایش انداخته و در هیجان امواج ده ها هزار نفری ورزشگاه، برای فوتبالیست های کشورش هورا می کشد.
حضور امپراتور، رهبر، رئیس جمهور، نخست وزیر و ده ها سیاست مدار دیگر در متن تماشاگران، در کجا و ناکجای این جهان پهناور، نشانه ی تسلط فوتبال بر سیاست و سیاست ورزان نیست؟ به این، تعطیلی جلسه ی هیأت وزیران و مجلس شورای کشورها برای تماشای مسابقه ی تیم ملی فوتبال را هم بیفزایید. در اقتصاد هم همین است. بسیارند باشگاه های فوتبالی که خرید سهامشان آرزوی میلیاردرهای جهان است. سرمایه گذاریشان سودآورترین تجارت جهانی است، ارزش خرید یک فصل آنها، بودجه ماهانه ی یک کشور است.
تبلیغاتشان در زمین و هوا و دریا جلوه گری می کند و ارز جهانی با شرایط آنها کم و زیاد می شود.، یک حساب ساده به ما نشان می دهد که بازخورد اقتصادی سه جام جهانی گذشته چه تاثیر فزاینده ای بر اقتصاد کشورهای میزبان داشته و تا چه حد اقتصاد این کشورها را رنگ به رنگ کرده است.
چهار| فوتبال مظهر یگانه اندیشی و همگرایی است. یازده فکر گونه گون، یازده تربیت متفاوت، یازده فرهنگ بیگانه، یازده جوهر متغیر و یازده شخصیت متباین از روی یک انگیزه برای یک هدف مشترک حرکت می کنند و با گردش به دور یک محور با اجرای دستورات و راهنمایی های مربی، همه ی خودبینی ها و خودخواهی ها را در طول نود دقیقه ی مقدس قربانی جمع می کنند و یک دل و یک جان به سوی تعالی و پیروزی گام بر می دارند.
بازی جوانمردانه شعار سرشتی فوتبال است و مسیر اصلی آن ایجاد صلح و آرامش و دوستی است. رنگ پوست و برخورداری اقتصادی ملت ها و کشورها و دوری راه و سختی سفر و کینه های قدیمی و دشمنی های قومی، مانعی بر سر رقابت های جوان مردانه نیست.
پنج| اینها همه، از آثار فوتبال است. تجربه ی جهانی نشان می دهد برای رسیدن به آرمان های فوتبال و ارتقای ارزش های آن و برقراری اعتدال می بایست از این توانمندی ها به شایستگی بهره برد. فوتبالی که اقتصاد و سیاست و عواطف و احساسات و وحدت و عدالت و صلح و جوان مردی و ایثارگری را در خود دارد، نباید آلوده به ناهنجاری هایی شود که فوتبال را یکسره به بیراهه ببرد. من بدون آنکه بخواهم به هریک از آفات فوتبال به طور جداگانه بپردازم، اجازه می خواهم به اشاراتی بسنده کنم.
اگر اعتقاد داریم فوتبال بر سیاست تاثیرگذار است که داریم و هست نباید بپذیریم که سیاست بازی وارد حریم فوتبال شود (من بین سیاست مداری و سیاست بازی تفاوت ژرفی قائل هستم). اگر بر این باوریم که فوتبال بر اقتصاد کشورها پرتو افکنده است که افکنده است، نباید قبول کنیم که آلودگی اقتصادی اعم از رانت، سودجویی، دلالی و… پیکره ی فریبای فوتبال را به بیماری های کشنده ی ناپاک بیالاید. اگر بر این اندیشه ایم که فوتبال پاشنه ی آشیل احساسات ملی و عاطفه ی انسانی است که هست، هرگونه بدبرداری از این احساسات پاک و عواطف آسمانی گناهی نابخشودنی است.
عوام فریبی از هر راه ممکن از نوشته و نانوشته و دیدنی و شنیدنی، برخلاف حرمت قلم و زبان است. قلم به مزدی و سخن به دزدی را نباید در محدوده ی قدس فوتبال مجالی باشد. اگر فوتبال منفعت ملی است که هست باید همه در پاسداری از آن بکوشند. در آن به کسوت ارج بگذاریم و آن را به عنوان یک تجربه ی جهانی میراث خردمندان و هنرمندان بدانیم و این مظهر صلح و آرامش و نوع دوستی را به فرصت طلبی به یغما نبریم و این اقیانوس آرام را به اضطراب و نگرانی و ناآرامی نشورانیم و این کانون ارزش و ورزش و فرهنگ را به ضد خود نفروشیم.
اگر فوتبال مظهر عدالت و وحدت است تبعیضات و حب و بغض های ویرانگر سمی است که جگرگاه آن را به آتش می کشد و به ورطه ی فنا می سپارد. و سرانجام اگر فوتبال هنر است که هست، بر قلم به دستان مسؤولیت شناس است که هنرمندان آن را تحسین و آفرین کنند و کم هنران آن را ترغیب و تشویق نمایند و بی هنران را از عرصه ی آن برانند و فرهنگ آن تحسین و آفرین و تشویق و مبارزه را در جامعه ی فوتبال دوست ایجاد و تقویت نمایند. آنگاه است که ورزشگاه صدهزار نفری آزادی پر می شود از حضور هنرورزانی که به دیدار هنر می آیند.
شش| این گفتار اشاره به هندسه ی ترکیبی و نظام هماهنگ در ساختار فوتبال دارد. این مهندسی در فوتبال کشورهای صاحب سبک تعریف، طراحی و اجرا شده است و فوتبال ما بسیار به آن محتاج است. بر اساس این هندسه ی واحد،فوتبال از چهار رکن به ترتیب اولویت تشکیل می شود. نخست ستاد فوتبال یعنی فدراسیون و باشگاه ورزشی. دوم تیم ملی و همه ی عوامل آن. سوم مجموعه ی کارشناسان و چهارم مردم هنرمند، عدالت پیشه، کمال جو و پاک فطرت که با نگاه ساده اما تیزبین خود همواره مراقب ارکان یاد شده اند.
اگر این هندسه ی واحد چراغ رهنمای فوتبال ما شود می تواند موضوع مطالعات عمیق و دقیقی باشد که وزارت ورزش و جوانان با اولویت بخشی به آن به آهنگ صحیح فوتبال کمک شایانی کند و فوتبال باشگاهی و ملی ما را در میان مدت به جایگاه شایسته ی قاره ای و جهانی خود نزدیک کند. خداوند حافظ شما،خداوند حافظ ایران اسلامی باد!
منبع : عصردنا