آمریکاییها خودشان رسمی وارد صحنه نمی شوند که این را جنگهای مذهب علیه مذهب و شیعه علیه سنی تلقی کنند، شما فکر کنید اگر این یک جنگ سنی علیه شیعه بود سنی ها با یک جمعیت یک میلیاردی و شیعه ها با یک جمعیت ۲۰۰ میلیونی چه اتفاقی می افتاد؟! هرچه می خواهند حوادث را شیعه و سنی بکنند نمی شود.

سایت مردم استان – اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایت های آمریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت.

انشاالله اندوه دلمان را را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نا اهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.

مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مرکز وهابیت در جهان به کانون‌های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند که از یک طرف اسلام اشرافیت اسلام ابوسفیانی، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت و اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومان و پابرهنه ها و در یک کلمه اسلام آمریکایی را ترویج می کنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش آمریکای جهانخوار می گذارند.

ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر نمی داریم. بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگاه دارید با غضب و خشم بر دشمنان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شما است.

بخشی از بیانیه حضرت امام خمینی (ره) در سالگرد ۱۳۶۶

گفتگو با دکتر قادر از شاهدان عینی حادثه حج خونین سال ۱۳۶۶

*- آقای دکتر شما در متن حج خونین سال ۶۶ بودین از آن روزها و حوادثی که گذشت برایمان بگویید

–  دانشجوی ۲۷ ساله بودم خیلی پر انرژی در آن سال (۱۳۶۶) از استان ما یک کاروان ۷۰-۸۰ نفری بود، اون موقع مثل امروز امکانات اطلاع رسانی نبود و اطلاع رسانی خیلی سخت بود هرکسی که می رفت ۴۵ روز اونجا بود و من یادم هست که برای خانواده نامه نوشتم، جو خیلی خوبی بود خیلی هم احترام می گذاشتند در مدینه بی احترامی نبود، مرحوم حاج آقای متقی هم روحانی کاروان بود و در رابطه با تجارت و خرید و فروش خیلی حساس بود و معتقد بود که اینجا بیشتر برای مسائل حج و معنوی آمده اید نه خرید و تجارت، احترام حجاج هم خوب بود من دارم این احترام را با سال ۱۳۹۰ که دوباره رفتم مقایسه می کنم و متاسفانه احترامی نبود، در مساجد که می رفتیم کنترل می کردند اما مثل سال ۹۰ نبود که خیلی بیشتر کنترل می کردند، حضور خیلی خوبی بود به نظر من ایمانها هم معنوی تر بود همه چی جاذبه خاصی داشت شاید چون برای بار اول مشرف می شدم اینطور به نظر میامد و از سایر حجاج هم استقبال خوبی می شدیم که ایرانی هستید و تعریف و تمجید و …

در مدینه یک راهپیمایی داشتیم به تعبیری دور قبرستان بقیع، از قسمت پایین شروع کردیم به سمت مسجد النبی اونجا اطلاعیه خونده شد به زبانهای مختلف دنیا هم پخش شد و موقع نماز هم راهپیمایی تموم شد، راهپیمایی خیلی عظیمی بود در آن سال شاید بالای ۳۰۰ هزار نفر بودند.

این جریان(راهپیمایی برائت از مشرکین) مثل اینکه آنجا خیلی حساسشان کرد که حجاج نباید آزاد باشند، بعد از مدینه به مکه آمدیم باز هم اوضاع خوب بود یعنی سختگیری نبود کنترلهای معمولی را انجام می دادند تا روز برائت از مشرکین، پشت شعب ابیطالب محل بعثه حضرت امام بود اونجا نماینده امام پیرامون آل سعود و کشورها و اوضاع و احوال روز سخنرانی کرد، آخرای سخنرانی که غروب بود ما حرکت کردیم که به نماز برسیم، عربستانی ها به نظر آماده میومدند، سخنرانی نماینده امام را که گوش میدادیم بالگردها را بالای سرمان میدیدم که در حال دور زدن بودند و انگار که خبرهایی بود شرطه هاشون هم به صورت آماده باش و ایست خبردار ایستاده بودند، در حینی که میخواستیم به مسجدالحرام برای نماز برسیم شعار می دادیم و می رفتیم، من انتظامات و در صف جلو بودم اما اون لحظه نمیدانم چه اتفاقی افتاد که صف جلو نبودم، رسیدیم زیر پل از پل هم رد شدیم که خیلی شلوغ شد جمعیت عظیمی بود خورشید غروب کرده بود اما هنوز شب نشده بود که جلوی کاروانی که به سمت مسجدالحرام حرکت می کرد را گرفتند و آنها را برگرداندند، وقتی رسیدم جلو را گرفته بودند و در حال زدن حجاج بودند وقتی که بچه ها را زدند و کشته هم داده بودیم چنتا موتور سیکلت که میخواستند از جمعیت بروند را به آتش کشیدیم، حادثه خیلی تلخی بود اگه بخوام تعبیر کنم مانند قیفی بود که حجاج را با ان جمعیت از دهانه وارد و از انتها با زور خارج می کردند، از پایین حجاج را می زدند و نمی گذاشتند کسی به سمت مسجدالحرام برود و از راههایی هم که حجاج آمده بودند را بسته بودند ونمی گذاشتند کسی از جمعیت خارج شود از همه طرف محاصره شده بودیم.

علاوه بر شرطه ها و افراد گاردی افرادی با لباس شخصی هم چوب به دست و باتوم به دست حجاج را می زدند از بالای ساختمانها هم سنگ و آشغال بر سر حجاج می ریختند، من چون خوب می توانستم سنگ پرتاب کنم به طرف کسانی که بچه ها را می زدند سنگ پرتاب می کردم.

 از هر طرف حمله می کردند و می زدند می خواستیم فرار کنیم هم نمی گذاشتند همین باعث شد از هر طرف فشار به حجاج وارد میشد خودم یادم هست شاید ۵ دقیقه روی زمین نبودم و بین مردم فشار سختی را تحمل می کردم در این اوضاع و احوال گاز اشک آور هم پرتاب می کردند، چفیه ای گردنم بود چند جا دراز کشیدم فکر می کردم الان خفه میشم و تمام می کنم، آبهایی که زیر پایمان جاری بود چفیه را به آنها خیس می کردم و نفس می کشیدم، ما هم چیزی نداشتیم که از خودمان دفاع کنیم کافی بود کسی از جمعیت جدا می شد تا سرحد مرگ کتک میخورد نزدیک به دو ساعت فقط می زدند.

همه چیز روی زمین ریخته بود کف خیابان اصلا مشخص نبود، لباس، چادر، کفش، پلاکارد و …. نزدیکهای اذان بود تعدادمان هم تقریبا کم شده بود و شاید به هزار نفری می رسیدیم اما هنوز می زدند، یکی از میان جمعیت گفت برای اینکه دیگه نزنن به نماز بایستید.

هادی غفاری پسر مرحوم آیت الله غفاری اذان گفت و همینجوری با کفش و بدون وضو و…به نماز ایستادیم که بعد از اینکه به نماز ایستادیم سعودیها آرام شدند و کم کم رفتند و بعد از اون آمبولانسها برای جسدها آمدند، شروع کردیم به جمع آوری جنازه ها و زخمی ها شب شده بود بیشتر کشته ها خفه شده بودن هم در ازدحام جمعیت هم با گاز اشک آور، با اسلحه و تیراندازی هم شهید شده بودند اما اکثراً بر اثر ازدحام و گاز اشک آور کشته شدند، خدمتتون عرض کردم خودم نزدیک به ۵-۶ توی هوا بودم و آنقدر فشار بهم وارد میشد که هر لحظه احساس میکردم تمام کنم، خانمی بینمون بود هی فریاد میزد برادر برادر کشتیم منم که هیچی دست خودم نبود و فقط توی فشار جمعیت بودم، اینقدر فشار جمعیت زیاد بود که هرکسی میرفت زیر دست و پا دیگر بالا نمیامد مثل همین حادثه سال ۹۴، شاید هم عربستانی می خواستند حادثه ای شبیه سال گذشته بر سر ما بیاورند ولی اون موقع بیشتر حجاج جوانها بودند که طاقتشان و نیروی جوانیشان به نسبت بیشتر بود.

وقتی که همه اجساد جمع آوری شد قصد برگشت داشتم کسی هم نبود اما مسیرها را کامل بسته بودند به هر شکل ممکنی بود از محل حادثه فرار کردم شرطه ها هم دنبالم بودند اما به هر طریقی بود توانستم فرار کنم، فقط حواسمو جمع می کردم که کجا میتونم کسیو پیدا کنم که فارسی بلد باشد جلوی دری وایسادم متوجه شدم دارن فارسی صحبت می کنند در زدم و داخل شدم کاروان زابلی های استان سیستان و بلوچستان بودند، خیلی های دیگر هم مثل من که کاروانشان را گم کرده بودند به همین کاروان زابلی ها پناه آورده بودند، اصلا نمی دانستیم چه خبر هست بیرون آمار کشته ها زخمی ها چقدر هست.

صبح زود که از کاروان زابلی ها جدا شدیم و به سمت کاروان خودمان حرکت کردیم مسیر اصلی را عربستانی ها پاک کرده بودند اما مسیرهای فرعی و کوچه ها همچنان به همان شکل بود و آثار حادثه هنوز پابرجا بود.

به کاروان که رسیدم عمو زاده ای داشتم که الان در قید حیات نیست دستش شکسته بود و برای من هم کلی گریه می کرد و فکر می کرد که من را یا کشتند یا گرفته اند، چند نفر از کاروان ما زخمی شده بوند، حاج راستگو ، عمو زاده من و … بچه ها تقریبا همه زخمی و کتک خورده بودند.

*- کاروان شما چند نفری زخمی داشت؟

زخمی فکر کنم بیش از ده بیست نفر داشتیم ولی زخمشان عمده نبود، در حضور و غیاب بعد از حادثه دو نفر حضور نداشتند، یکی من بودم که فردا صبحش آمدم و دیگری هم اهل گچساران بود که خبری ازش نشد تا وقتی که به منا و عرفات آمدیم، به هر حال خیلی تلخ بود، یک عده سر و دست و پا شکسته وقتی که به احرام می رفتیم ماتم عجیبی همه را گرفته بود.

همان شب پیام حضرت امام را ما گوش کردیم که “آل سعود قابل بخشش نیست اگر از صدام و آمریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت” اخبار سعودی ها را هم نگاه می کردیم که تمام چیزهایی که از تلویزیون عربستان پخش می شد خلاف واقع بود و سعودی ها در اخبار خود ادعا می کردند که ایرانی ها می خواستند مسجدالحرام را به ایران ببرند، قمه و ساطور و کلت که در شأن کسی نبود نشان می دادند که اینها همراه ایرانی ها بود و این دلایل برخورد ما با ایرانی ها بود، به هر حال ماتمی ایرانی ها را گرفته بود.

بعد از این حادثه تلخ برخورد سعودی ها با ما نسبتا بهتر شد و دلیلش هم پیام حضرت امام بود که هم برای ما آرامش بخش بود و هم برای آنها خطرناک بود، خیلی هم قشنگ ما را بدرقه کردند در فرودگاه به حجاج قرآن و هدایای دیگری می دادند ما هم هدایا را با خود نیاوردیم.

در سال ۱۳۹۰ که رفتیم دیدیم که اوضاع خیلی سخت تر شده در برائت خیلی کنترل می کنند، غیر از ایرانی ها کسی را نمی گذارند به قبرستان بقیع برود در قبرستان بقیع هم حتی نمی گذاشتند کسی به دعای کمیل برود، من نگاه می کردم میدیدم اگر کسی غیر از ایرانی ها به آنجا می رفت مثل آفریقایی ها کتکش می زدند، به نسبت قبل بیشتر کنترل می کردند، بین قبرستان بقیع و قبر پیامبر ما را محاصره می کردند که کسی غیر از ایرانی ها وارد دعای کمیل نشود در روز عرفات و برائت هم میدیدم که فقط خودمان هستیم و نمی گذارند بقیه کاروانها بیایند، به هر حال در سال ۹۰ هم کنترل و هم آزار و اذیت سعودی ها بیشتر شده بود.

*-  بیانیه حضرت امام که صادر شد چه تأثیری روی حجاج داشت، حال و هوای حجاج قبل و بعد از بیانیه چگونه بود؟

    بیانیه وقتی صادر شد با آن کلام آتشین و آرامش بخش حضرت امام احساس عزت و احساس شعف ، احساس امید تازه ای داشتیم، نگرش جدیدی نسبت به خودمان و نسبت به حجی که داشتیم و نسبت به کاری که کردیم در واقع خوشحالی عجیبی بود و عین این پیام روی سعودی ها یک اثر منفی گذاشته بود در مجموع سعودی ها از این پیام بسیار ترسیده بودند.

با وجود اینکه بیش از چهارصد نفر شهید داده بودیم اما بعد از این پیام یک احساس آرامش و امنیت و غروری حجاج ایرانی داشتند، سعودی ها بسیار ترسیده بودند و حساب و کتاب دیگری روی ایرانی ها داشتند، اما در مجموع یک غمی بعد از این حادثه بر همه ایرانی ها نشسته بود چون بیش از چهارصد کشته در کنار خانه امن الهی که هر کس اگر جایی زوری بهش گفته می شود باید به آنجا پناه ببرد ولی در کنار خانه خدا آدم توسط کسانی که خودشان را خادم حرم می دانند کشته شود خیلی تلخ و سخت بود.

قبل از این حادثه(۱۳۶۶) هم اتفاق افتاده بود اما به این شکل کسی را نکشته بودند به عنوان مثال در هنگام رمی جمرات کسانی زیر دست و پا کشته می شدند و یا در عرفات چادرها آتش می گرفتند اما مانند سال ۱۳۶۶ رسما نکشته بودند، به قول خودشان اینبار قانونی کشته بودند به چه بهانه هایی؟ به بهانه هایی که می گفتند حجاج ایرانی میخواهند مسجدالحرام را به ایران ببرند!

*- برخی می گویند که این اتفاقات ( سال ۱۳۶۶ و سال ۱۳۹۴) یک درگیری بین شیعه و سنی هست به نظر شما آیا این تفکر که این درگیری مذهب علیه مذهب هست درست هست؟

اگر مطالعه ای درباره پیشینه و سابقه آل سعود داشته باشیم، عربستان همیشه عربستان بود عربستان سعودی کی عربستان سعودی شد؟ این پسوند سعودی که دارد یعنی چه؟ سعودی یعنی خانواده آل سعود، کی این کار را کرد؟ وهابیت که ایده استعمار هست، این وهابیت ایده استعمار را من قبل از انقلاب خواندم، محمد ابن عبدالوهاب را استعمار درست کرد حتی عبدالوهاب پسرش را تکفیر کرد و گفت که این مسلمان نیست، استعمار انگلیس این را درست کرد به این خاطر که همچین روزی را می دید خادم الحرمینش کرد و قباله عربستان را به نامش کرد و عربستان سعودی شد و فکر نکنیم که انگلیس الان دست کشیده انگلیس الان هم در حال مهره پروراندن و مهره سازی است ، حکام فعلی عربستان همگی دستمایه و دستپخت اسرائیل و انگلیس هست و این قضایا الان در حال عریان شدن و نمایان شدن هست، مثلا سال ۶۶ که این اتفاق رخ داد خیلی از حاجی ها می گفتند که عربستان واقعا خادم الحرمین هست نه خائن الحرمین و خیلی از خدماتی که می دهند خیلی ها می گفتند که بیشتر از ایرانی ها خدمت می کنند و می گفتند که ما یک حرم امام رضایی داریم ( سال۶۶) وضعیت سرمایش و گرمایشش را با حرم پیامبر مقایسه می کردند.

 آن موقع به این شکل عیان نشده بود استحضار دارید که مفتی اعظم مصر اعلام کرده که وهابیت اصلا اسلام نیست. اینها وهابی هستند نه سنی و اصلا مذهب نیستند این را اخیرا اعلام کردند ولی ان موقع اینطوری روشن نبود.

یکی از حکام عربستان گفته بود که همان دستی را که با آن پول می دادیم را گاز گرفتند، یعنی به تعبیری اینها دارند با پول خود را مطرح می کنند و این یک سیاست انگلیس هست بنابراین پیرامون این مطلب که بگوییم جنگ شیعه و سنی یک حرف درستی نیست، شاید ما در برخی مواقع به عنوان یک شیعی بد عمل بکنیم و رفتارمان در شأن یک شیعه واقعی نباشد، وقتی که وحدت هست حرف سنی ها را نزنیم و تفرقه افکنی نکنیم، چرا برخی بدون مطالعه به داعش پیوستند؟ به این خاطر که برخی عقاید شناسنامه ای هست، چهره ای که ما به عنوان شیعه اعلام کردیم به جهان بیشتر انتظار داشتیم، شیعه ما باید واقعا شیعه امام علی (ع) باشد اشداءعلی الکفار و رحماء بینهم باشیم.

بنابراین اینکه می گویند یک جنگ علیه شیعه و سنی هست تبلیغات وهابیت هست و به قول خودشان به دفاع از سنی ها وارد میدان شده اند و به دفاع از سنی های جهان در حال آموزش دادن داعش و سایر فرق تروریستی هستند، امروز شنیدم دو نفر انتحاری در عراق بیش از سی نفر را کشته و بالای سی نفر را زخمی کرده اند به نظر شما کسی که اینطوری خودش را می کشد و به ازای خودش که کشته می شود یک عده افراد بی گناه هم کشته می شوند چرا اینکار را می کند؟ یک باور سختی پشت این حرف نهفته هست چی هست؟ تبلیغاتی است که آنها می کنند مفتی های وهابیت می گویند که هرکسی چهار شیعه را بکشد به بهشت می رود ما هم ابزارهای خنثی کننده علیه این حرف را از لحاظ جمعی کم داریم و یا نداریم.

به نظر من این یک جنگ بین وهابیت و اسلام هست، استحضار دارید عربستان با توجه به وضعیت نفت و تسلیحات و پول و با توجه به جمعیتی که معمولا دارد و با توجه به پشتوانه ای مثل اسرائیل و انگلیس و آمریکا که دارد در حال حاضر به نیابت از آمریکا اهداف آمریکا را پیاده می کند جنگ نیابتی برای آمریکا می کند  این خیلی جالب هست آمریکا خودش وارد نمی شود و عربستان را وارد صحنه کرده البته همه چیزش از خودش هست سلاح هایش، اطلاعات، هواپیما و … همه از خودش هست.

آمریکاییها خودشان رسمی وارد صحنه نمی شوند که این را جنگهای مذهب علیه مذهب و شیعه علیه سنی تلقی کنند، شما فکر کنید اگر این یک جنگ سنی علیه شیعه بود سنی ها با یک جمعیت یک میلیاردی و شیعه ها با یک جمعیت ۲۰۰ میلیونی چه اتفاقی می افتاد؟! هرچه می خواهند حوادث را شیعه و سنی بکنند نمی شود.

این اتفاقی که افتاد چند سال پیش برنامه ریزی اش را کرده بودند یعنی آن موقعی که عربستان در کشورهای جهان سرمایه گذاری می کرد نیرو تربیت می کرد.

*- شما معتقدید که این اتفاق را چند سال پیش برنامه ریزی اش را کرده بودند برخی هم می گویند دلیل اصلی این اتفاق حمله به سفارت عربستان در سال قبلش بود به نظر شما حمله به سفارت عربستان چقدر تأثیرگذار بود؟

برخی بچه بازیهایی که می گویم مثل همین هست که گفتم شاید کسانی که به سفارت عربستان حمله می کنند شاید استارت اولیه را خود عربستانی ها یا انگلیسی ها بزنند این یک وجهه خوبی ندارد وقتی پول همه چیزشان را از ما می گیرند ما چرا بهانه دست آنها بدهیم؟ ما باید تحمل نظامهای مختلف را با شهامت داشته باشیم به خاطر اینکه دینمان می گوید.

کسانی که می گویند حادثه سال ۹۴ منا تلافی حمله به سفارت عربستان بود این یک بهانه بود اگر به سفارت هم حمله نمی شد باز هم برنامه را داشتند اما ما چرا بهانه دست آنها بدهیم؟ آیا واقعا تجاوزی که به آن دو نوجوان شد را نمی توانستند جور دیگری پیگیری بکنند؟ به خاطر چیست؟ به خاطر اینکه در دنیایی که ۱۵۰ نفر در فرانسه کشته می شود همه چیز به هم می ریزد اما در عربستان بیش از ۷ هزار نفر کشته می شود آب از آب هم تکان نمی خورد، کسی نمی گوید چه شد؟ کسی محکوم نمی کند، ما وقتی در بلژیک در قطار بروکسل میبینیم ۷ نفر کشته می شوند چقدر رسانه هایشان تبلیغات می کنند رسانه های مجازی پر می شود از این تبلیغات که ۷-۸ نفر کشته شده آیا آن چند نفر انسان هستند این هفت هزار نفر انسان نبودند؟ چرا؟

ما اینجا مظلومیت خودمان را می بینیم و زبانمان هم زبان بیان خوبی نیست که مظلومیتمان را فریاد بزنیم، تبلیغاتمان هم تبلیغات فراگیری نیست که بخواهیم به تصویر بکشیم، وقتی که پشتوانه ای مثل انگلیس و آمریکا و اسرائیل پشت عربستان باشد محکم هستن اما پوشالی یعنی وقتی خودش چیزی نداشته باشد هر موقع که بخواهند برش می دارند و فعلا دنبال موقعیتی هستند که آدمی محکمتر را به جای آل سعود بیاورند و واقعیت امر این هست که اینها خیلی دارند به ما بی حرمتی می کنند.

وزیر امور خارجه شان را دیدی؟ یک بچه بی ادب بی تربیت بی علم بی معرفتی که می آید و سیاست می دهد که با جان کری بالا و پایین می رود، به هر حال اینها را به جان ما انداختند عقرب و مارها را به جان ما انداختند.

همین داعش، در کلیه کشورهای جهان تبلیغات کردند و ناجورترین آدمها، شرورترین ، پرخاشگرترین، ضد اجتماعی ترین، اختلال روحی روانی ترین افراد جمع کردند و آموزش می دهند، ابوبکر البغدادی کی بود؟ سرکرده داعش هست که خود آمریکایی ها او را آموزش دادند و وارد صحنه اش کردند.

*- آیا امکان دارد که باز حادثه مشابهی رخ دهد؟

بستگی دارد به پاسخی که معمولا جهان اسلام و جهان به چنین مسائلی می دهد وقتی که هیچ پیگیری در ارتباط با حجاج ما نمی شود، بیش از چهارصد نفر را سال ۶۶ شهید کردند و همین تعداد را سال ۱۳۹۴ وقتی که ما فراموششان بکنیم، وقتی که پیگیر حق و حقوقشان نباشیم، وقتی که راحت پشت سر بیندازیمشان، وقتی که ما بخواهیم روابطمان را عادی بکنیم اینها یکی از شروط عادی سازی روابطشان این هست که حرف جان باختگان و حرف این حادثه را نزنیم در این صورت روابط ما عادی می شود! وقتی در هیچ سازمان بین المللی این جریان پیگیری نشود و به فراموشی سپرده شود خیلی راحت ممکن هست بار دیگر اتفاق مشابهی رخ دهد آنها میخواهند ما را از بین ببرند سالی چهارصد نفر از بهترین آدمهایمان شهید بشوند که دیگر چیزی نمی ماند.

پس بستگی دارد به پاسخی که ما به عنوان صاحب شهدا، پاسخی که جهان اسلام و پاسخی که جهان به این ماجرا می دهد، متأسفانه اینها می گویند که غیر از ایران کسی جلودار این مسأله نیست آنها را به هر طریق ممکن با پول و امثال این دهانشان را بسته اند.

*- واکنش مسئولین ما نسبت به در سال ۱۳۹۴ را چگونه دیدید آیا واکنش مناسب در شأن این حادثه از طرف ما داده شد؟

 با توجه به شرایط کاری که الان دارم متأسفانه در فضای سیاسی کم هستم که ببینم چه شده اما اطلاعات و اخباری که در خصوص پیگیریها می شنوم چند جلسه آقای قشقاوی پیرامون این موضوع صحبت کرد که پیگیری می کنیم اما سوال این هست که در این یکسال گذشته چه کاری کردند؟ نباید گزارشی به مردم داده شود که در این یکسال چه کاری می کردند؟ احساس می کنم که کاهلی صورت گرفته حالا چرا؟ نمی دانم!

آقای قشقاوی گفت که ما این قضیه را پیگیری می کنیم، بعد از یکسال هنوز پیگیری می کنید؟! باید گزارش بدهند بگویند مثلا ما اینجا شکایت کردیم آنجا این کار را کردیم دیوان لاهه شکایت کردیم، در سازمان ملل صحبت کردیم تحت فشار قرار دادیم، بگویند هماهنگی بین کشورهایی که شهید داده اند کردیم هفت هزار نفر شهید دادند که چهارصد نفرش مال ما هست با فلان کشور نشستیم صورتجلسه نوشتیم بیانیه دادیم، میتینگ سراسری گرفتیم و…. نه، فقط چند صباحی که سالگرد این مسأله هست ما در رسانه ها به این قضیه پرداخته ایم.

من تصور میکنم آنها با توجه به سیاستهای ما برنامه ریزی می کنند و ما اگر یک قدم عقب نشینی کنیم آنها ده قدم جلو می آیند آنها به جز نابودی ما به هیچ چیزی راضی نمی شوند، عرض کردم که من در سیاست نیستم اما آنها تنها با نابودی تفکر ما راضی می شوند، صدام و قذافی چقدر به آمریکایی ها خدمت کردند چه بر سرشان آمد؟

مگه قذافی مسائل هسته ای خودشو تعطیل نکرد و آنها را به کشور ثالث نفرستاد در آخر چرا سر به نیستش کردند؟ عراق چقدر به آمریکا خدمت کرد چه بر سرشان آمد؟ همه اینها را سر ایران گرم کرده بودند و بعد گفتند که اگر صدام زنده بماند سند بزرگی است که ما او را علیه شیعیان شوراندیم به راحتی او را می کشند.

فکر می کنم اون کاری که ما باید برای حادثه منا انجام می دادیم را نکردیم و کاهلی کردیم الان که حضرت آقا بیانیه دادند که ما باید پیگیری کنیم هرکسی بلند می شود و می گوید که ما میخواهیم پیگیری کنیم، تا آخر پیگیری کنید اما ۳۶۵ روز گذشته بیاید گزارش بدهید که چه کردید؟ در ارتباط با دیوان لاهه چه کردید؟ در خصوص کشورهای اسلامی که شهید دادند چه کردید؟ با اندونزی و مصر و … که کشته دادند چند جلسه گرفتید؟ ما آنقدر هیچ کاری انجام ندادیم که هر کاری ممکن هست بر سر ما بیاورند از مفاسد اخلاقی بگیر تا حوادثی مانند حادثه سال گذشته.

*- برخی می گویند که حادثه سال گذشته یک اتفاق طبیعی بود که بر اثر ازدحام جمعیت رخ داد نه حادثه ای که سعودی ها باعث و بانی آن باشند و باید عادی سازی روابط با ریاض صورت گیرد نظر شما در این خصوص چی هست؟

  اگر عربستان عربستان مستقل و کشور آزاد باشد شاید درست باشد این حرف اما عربستان عربستان وابسته هست عربستان ساخته و پرداخته استعمار هست در حال حاضر دستور می گیرد از اربابان خود، یعنی به نظر شما اگر عربستان یک کشور مستقلی باشد چند روزه میتونیم این کشور را بگیریم؟ اصلا به روز نمی کشد ارتشی ندارد، یه مثال زیبایی هست که گربه ای بر بالای بامی به شیری ناسزا می گفت شیر نگاهی انداخت و گفت فعلا جایگاهی و پشتوانه ای که تو داری باعث می شود ناسزا بگویی اگر بالا نبودی هیچ وقت همچین غلطهایی نمی کردی در رابطه با عربستان هم همین موضوع صادق هست عربستانی نیست اندیشه و فکری نیست اینها فقط سرمایه های آمریکا را می گردانند و در حال حاضر بهترین حافظ منافع آمریکا در منطقه به حساب می آیند قشنگ هم بازی می کند در حال حاضر چند کشور را به جان هم انداخته؟ مگر پول عربستان یمن را سرکوب نمی کند؟ مگر پول عربستان لبنان را درب و داغون نمی کند؟ داعش را چه کسی درست کرد؟ مگر نمی خواستند روسیه را بخرند و گفتند ما هرچه بخواهی می دهیم اما ایران را ول بکن؟ چرا روسیه نرفت؟ روسها دیدند دیدند که اینها چچنی ها را هم به داعش آوردند و بعدها ممکن هست بلای جانشان شود من سیاسی نیستم اینها را بر اساس اطلاعات خیلی آشکاری که هرکسی می داند می گویم چچن در کنار بیخ گوش روسیه هست و اکثر کسانی هم که عضو داعش هستند چچنی هستند.

عربستان گاو شیری خوبی هست و خوب شیر می دهد عروسکی است که دارند می چرخانندش اگر ۲۴ ساعت آمریکا خودشو کنار بکشد معلوم می شود چه می شود.

*- برخی می گویند با توجه به حوادث پیش آمده باید حج را تعطیل کرد آیا چنین حرفی درست هست؟

  من فقیه نیستم اطلاعاتم هم در حد خودم هست اما حج را کسی نمی تواند تعطیل کند حج ارتباط بین من و خدا هست اما اگر مصیبتی پیش بیاید که جان مسلمین در خطر هست یک عده ای می توانند فتوا بدهند که فعلا صلاح نیست که بروید آبرو و حیثیت و جان مسلمین و این قضایا که در خطر باشد بله عده ای می توانند بگویند که فعلا نروید اما با تعطیلی حج که همه بروند و ما نرویم نرفتن ما غیر عادی می شود ولی با حضور ما در آنجا یک اتفاقاتی می افتد.

ما در سال ۹۰ که آنجا بودیم یک شیعه شمال عربستان را دیدم که می گفت حکومت سعودی مطلقا با ما کاری ندارد و هیچ خدماتی در اختیار ما نمی گذارد ما خودمان خودمان را اداره می کنیم به دولت مرکزی در مراسمات حج هم خیلی به ما سخت می گیرند، من تصور می کنم که اینها خیلی قوی تر از ما هستند نسبت به باورهای خودشان که در چنین شرایطی باز هم به مراسم حج آمده بودند.

*- عده ای در شبکه های اجتماعی خصوصا در ایام حج این بحث را مطرح می کنند که به جای حج رفتن پول خود را خرج عروسی و جهیزیه مستمندان بکنید و پول حج را در امور دیگری خرج بکنید شما چه نظری دارید؟

 این کار خوبی است اما این هم مثل این هست که خیلی ها مراسم چهلم اموات خود را نمی گیرند و می گویند هزینه خرج امور خیریه خواهد شد اما آنهایی که نگرفتند شما ازشان سوال کنید چند خیریه دادید؟ چند فقیر و بیچاره و یتیم را کمک کردید؟ واقعا چهلم نگرفتید پولش را چه کار کردید؟

اینهایی که چنین حرفهایی می زنند و می گویند که به جای حج چنین بکنید و چنان شاید یکی دو نفرش هم این کار را بکنند، این کار خوبی است اما یک جریان شخصی نیست خدا گفته و نمی شود تعطیلش کرد و بگویم در جای دیگری هزینه شود.

وقتی که امنیت جانی نداشته باشیم و نتوانیم برویم آنوقت می شود پولش را در جای دگیر مثل همین اموری که اشاره کردید خرج کرد مسائل حج را نمی توان تعطیل کرد به این خاطر که شخص آن را ارائه نداده در باور دینی ما حج واجب هست وقتی شرایط آماده باشد باید بروی حالا من به عنوان کسی که کاری به اسلام و دین و قرآن ندارم بگویم تعطیلش بکنید؟

*- به عنوان آخرین سوال امسال که حج نبود جو حاکم بر جامعه را چطور دیدید؟

قبلا وقتی حج شروع می شد تا تمام می شد و کاروانها می آمدند انگار که یک حال و هوای معنوی همه جا حاکم بود رسانه ها اینطوری بودند، ارتباطها دید و بازدیدها همه را آدم میدید من اصلا نمی دانستم کی شروع می شد فقط چند شب پیش دیدم تلویزیون صحنه هایی از حج را نشان می داد در زمانی که حج بود شور و شوق و معنویت عجیبی در جامعه حاکم بود اما امسال که حج نبود کم بود، تبلیغات و فعالیت کم بود ارتباطات و جن و جوش کم بود امسال بیشتر دپرس بودیم.

چیزهایی که گفتم مال ۳۰ سال پیش بود قطعا کم و کاستی هایی داشت چرا که در آن موقع تبلیغات و رسانه ای نبود که اینها ثبت و ضبط شود به هر حال در همین حد بیشتر توان من نبود امیدوارم که مفید واقع شود. 

 

گفتگو: مرتضی رستگارفر