دخترکان آفتاب، شقایق‌های دل‌سوخته‌ای که چشمانشان زودتر از آنچه تصویرگر چهره دیگران باشند، چشمه خشکیده‌ای برای رنجی است که اعتیاد این روزهایشان، زنانگی زودرس را پشت به گذشته و رو به آینده نامعلومشان قوز کرده و سرانجامی پوچ را به هیچ امروز گره می‌زنند.

به گزارش سایت مردم ک و ب، گزارشی از تنها ؛دخترکان آفتاب، شقایق‌های دل‌سوخته‌ای که چشمانشان زودتر از آنچه تصویرگر چهره دیگران باشند، چشمه خشکیده‌ای برای رنجی است که اعتیاد این روزهایشان، زنانگی زودرس را پشت به گذشته و رو به آینده نامعلومشان قوز کرده و سرانجامی پوچ را به هیچ امروز گره می‌زنند.

etiyad  (1)

به  نقل از ایلنا، سوغات برف‌های سپید بخت دنا و خامی، سیاه‌بختانی که نفت ٬ بختکی بر بستر ناخوشنود شبانه‌هایشان شد، بهانه‌ای برای فقر، فقری برای درد، دردی برای بیماری و رنجی به بهای رعشه‌های ته‌نشین در سلول‌هایشان.

تلخ رو به رویم نشسته‌اند و سخت به کلمات تلنگر می‌زنند تا ساختار این هویت مرموز را به مرز ناشناخته های نگاهم کوک بزنند.

آه ٬ دخترکان آب و آیینه…

عروسک‌های جاندار مادرانه‌های ایل…

لیلی‌های درون‌چوبی و برون استخوانی مادر روزگار…

مرکز بهبودی نیمه اقامتی سرای فرشتگان شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد، تنها مرکز ترک اعتیاد بانوان این استان به شمار می‌آید. با درخواست مسئول فنی این مرکز و به بهانه تولد پاکی سه معتاد (بیمار) بهبودیافته، پای درد دلشان می‌نشینم.

اولین بانو این‌گونه بغضش را باز می‌کند:

«سرمایه امروز من پاکی من است»

این بانوی بهبودیافته به ایلنا در گچساران گفت: در خانواده‌ای مذهبی و سنتی بزرگ شدم. با دود و مخدر بعد از ازدواج آشنا شدم. اول از مصرف و کام گرفتن قلیان شروع کردم و تفننی برای میهمانانم قلیان را امتحان کردم. بعدها به بهانه دل‌تنگی برای فامیل و دوستان آنان را به خانه برای کشیدن قلیان دعوت می‌کردم که با مشروبات الکلی در یکی از میهمانی‌ها از طریق دوستی آشنا شدم. مصرف مشروب در من به عادتی عجیب بدل شد و در اکثر موارد همان دوست کشیدن سیگار را پیشنهاد داد. همسرم یک مصرف‌کننده مخدر بود، خانواده‌ام از ماجرای اعتیادم خبر نداشتند و سفرهای شهرستانی‌ام به خانه برادر و فامیل با رعایت نکشیدن خمیازه و احتیاط در خمار نشدن سپری می‌شد تا اینکه پس از چندین سال به نقطه‌ای رسیدم که ترک اعتیاد برایم رهایی از عادتی شد که تمام شالوده‌های زندگی شخصی‌ام را تحت‌الشعاع قرار داده بود. پس از آمدن به کمپ و پاکی، دچار غرور شدم. آن‌قدر از سلامتی‌ام سرخوش بودم گوئی شرط‌بندی کرده بودم که دوست ساقی‌ام را به تمسخر بگیرم و هر بار پاکی‌ام را دستخوش آزارش قراردادم که دوباره با وسوسه‌هایش مرا بیمار کرد. برای من اعلام پاکی یک لغزش بزرگ شد و فاصله گرفتن از جلسات «قدم» ضربه بزرگی به قیمت ازهم‌گسیختگی زندگی‌ام را نصیبم کرد. تا اینکه دوباره به مرکز فرشتگان آمدم و یک سال است برای داشته‌هایم از خدا سپاسگزارم. هیچ‌گاه در قدم مثبت دچار غرور نشویم، با غرور دچار لغزش و وسوسه می‌شویم.

«کمپ خانه اول بهبودیافتگان است، خانه امن من کو؟ »

یکی دیگر از بانوان بهبودیافته که شش ماه از پاکی دوباره‌اش می‌‌گذشت به ایلنا گفت: در خانواده‌ای که فروشنده مواد بودند بزرگ شدم. پس از فوت مادر و ازدواج مجدد پدرم ، فضای حاکم بر محل زندگی در شهرمان ، محله ما را به نقطه توجه معامله و ردوبدل کردن مواد مخدر بدل کرده بود. اکثر پسران و جوانان محله در کنار شغل یا بیکاری از فروش مواد روزگار می‌گذراندند و روزگار دیگران را سیاه می‌کردند.

با دوستی که مرا با مواد مخدر آشنا کرد در زندان و زمان ملاقات برادرم آشنا شدم. وقتی از ملاقات برگشتیم باآنکه آن روزها تنها ۱۳ سال داشتم درست مقابل چشمانم در تاکسی مواد مخدر تزریق کرد. من هم کنجکاو شدم. اولین باری نبود که تزریق یا مصرف مواد را می‌دیدم اما حس کنجکاوی من با دیدن مصرف یک زن به وجود آمد.

در معرفی مورد تزریق تمجیزک و نورجیزک را عنوان کرد و من برای اولین بار وقتی مورد تزریق قرار گرفتم تا دو هفته حالت تهوع و سرگیجه داشتم اما میل عجیبی در ادامه کار در من به وجود آمد. تا اینکه که متوجه شدم همان دوست هروئین به من تزریق می‌کرد و تا یک سال مصرف من در دوره زندان بودن برادرم ادامه داشت.

فرزند آخر خانواده بودم و با برادرهایم زندگی می‌کردم و هیچ نظارتی بر روند زندگی ما نبود. طولی نکشید به ساقی مواد تبدیل شدم و مخارجم را علاوه بر پس‌انداز داشتم اما بدبختی عادت عجیب در مصرف انواع مواد و امتحانشان باعث شد انواع حشیش، کراک، شیشه، قرص‌های شیمیایی را عادت روزمره‌ام کنم. این‌ها تا زمانی بود که تنها خواستگارم که مصرف‌کننده هم بود ، پس از هشت سال پافشاری برای ازدواج با مخالفت خانواده مواجه شد، وقتی رفتارهای غیرعادی‌ام بروز کرد، پدرم مرا به اولین مرکز ترک اعتیاد فرستاد.

یادم هست بر اثر مصرف شیشه ، زن بابایم را در قالب موش می‌دیدم که هزار سر داشت و روی دیوار تصویرش تکرار می‌شد ، آن بینوا را کشان‌کشان تا امامزاده نزدیک محل می‌بردم و برای توبه کردنش تنبیهش می‌کردم.

یک‌بار هم بر اثر توهم، تمام فضای خانه را پر از مورچه می‌دیدم، یا با پارچه چشمانم را به‌شدت پاک می‌کردم و خارهای خیالی را از زیر پوست تنم درمی‌آوردم و به خودم آسیب می‌زدم.

مراکز بوشهر، یاسوج، اصفهان، شیراز، تهران را تجربه کردم اما هر بار پس از بازگشت لغزش داشتم ، یک‌بار پس از پاکی به من مشکوک شدند. من نه‌تنها ترک نکردم بلکه در این شهرها هم نقش ساقی را پیداکرده بودم  تا اینکه اتفاقی مرا بر آن داشت به فکر بهبودی کامل باشم. درست جلوی خانه بهبودی یکی از شهرهای بزرگ ، وقتی پدرم مرا برای ترک آورده بود ، با مأمور وارد ضرب و شتم شدم و به جرم حمل مواد مخدر، ۵ سال حبس و ۹ میلیون جریمه نقدی محکوم شدم. پس از یک سال حبس و پرداخت جریمه به قید ضمانت آزاد شدم. بی‌ثباتی شخصیتی، ناامنی جسمی و روحی، مصرف‌کننده بودن مرا به زنی تبدیل کرده بود که حکم مزرعه‌دار بی‌آبی را ایفا می‌کردم و هیچ محصولی برای آینده‌ام جز توهم و پوچی نداشتم. مرکز گچساران را در دو دوره تجربه کردم. آرامش، درک متقابل کارکنان مرکز و از همه مهم‌تر سرکشی نماینده شهرستان از مرکز و توجه به صحبت بهبودیافتگان ، مرا بر آن داشت بر این پاکی پافشاری کنم و لغزشی نداشته باشم. درد زیادی متحمل شدم. کمپ خانه اول من است. خانه امن من کو؟

وقتی به جامعه بازگردم ، وقتی بستر خانواده ناامن است ، روح بیمارم را با کدام شغل و هنر تسکین دهم؟ آرزویم داشتن شغلی مناسب و آبرومند است. دوست دارم برای ترک هم دردانم این مرکز گسترش یابد و امکانات ورزشی داشته باشد. مکانی برای تفریح سالم پس از بهبودی. خواسته زیادی نیست. اگر مرکز فنی حرفه‌ای در کنار مراکز بهبودی ، حرفه‌ای به زنان پاک بیاموزند تا درآمدی داشته باشند و دچار لغزش نشوند.

این بیمار بهبودیافته در پایان گفت: می‌خواهم به نماینده این شهرستان و نمایندگان دیگر استان‌ها بگویم من یک بهبودیافته‌ام ، خانه امنی می‌خواهم. همین.

مسئول فنی مرکز بهبودی نیمه اقامتی گچساران: کمبود امکانات داریم

مسئول فنی مرکز بهبودی نیمه اقامتی گچساران از کمبودهای تنها مرکز ترک اعتیاد بانوان استان کهگیلویه و بویراحمد در گچساران خبر داد.

کبرا محمدی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در گچساران، در تشریح چگونگی نگهداری و درمان زنان معتاد این مرکز گفت: این مکان تنها مرکز ترک اعتیاد بانوان استان است که بیش از یک سال فعالیت خود را در گچساران آغاز کرده است. این مرکز در دی‌ماه ۹۳ احداث و از اردیبهشت ۹۴ به‌صورت رسمی کار خود را آغاز کرد که زمان استارت همکاری من در این مرکز از آبان ۹۴ بود.

وی گفت: طی دوره ۹ ماهه مدیریتم ، ۷۲ بانوی معتاد به این مرکز مراجعت کردند که تاکنون غیر از ۹ مورد لغزش بقیه در دوره پاکی کامل به سر می‌برند و در ارتباط با روانکاو مرکز و عوامل n.a همواره از جلسات ، «قدم» استفاده می‌کنند.

مسئول مرکز بهبودی نیمه اقامتی فرشتگان گفت: فرد معتاد (بیمار) از طریق خانواده به این مرکز معرفی می‌شود و پس از دریافت مشخصات و امضای یک معرف ، هزینه بستری‌شدن و ترک در این مرکز ۴۵۰ هزار تومان است که یاری برگ ۱۰۰ هزارتومانی بهزیستی نیز به آن‌ها تعلق می‌گیرد. دوره نگهداری بیمار ۲۷ روز برای معتادان مرفین و سه دوره ۲۷ روزه برای بیماران معتاد به مواد روان‌گردان است.

این مسئول فنی تأکید کرد: سن افراد بهبودیافته بین ۱۴ تا ۶۵ سال متغیر است و در حال حاضر ۹ بیمار با رده سنی ۱۴ ، ۱۸ ، ۲۲ تا ۴۳ سال بستری هستند. این مرکز خصوصی و تحت نظارت اداره بهزیستی شهرستان گچساران اداره می‌شود. اختصاص یاری برگ و روان‌پزشک موسسه با مرکز بهزیستی شهرستان است و این پاسخگوی مشکلات این مرکز نیست.

محمدی در پاسخ به اولویت‌های موردنیاز مرکز گفت: ازآنجاکه خانه تحت اختیار ما استیجاری است و تمامی مخارج را شخصی تهیه می‌کنم بسیار تحت‌فشار هستم، در کنار تلاش شبانه‌روزی من، دو تن از بهبودیافتگان نیز همکاری دارند و در برگزاری جلسات و مراحل آب‌درمانی و ماساژ درمانی کمک می‌کنند، این مکان کمدبندی مناسبی ندارد و صندلی‌های مورداستفاده در اتاق مدیریت فرسوده است، گاهی کمک خیرین در تهیه خشکبار و مواد غذایی بسیار مؤثر است. موسسه خیریه الزهرا گچساران تعامل خوبی در تهیه خشکبار این مرکز دارد ، با همه این موارد ، برای اولین بار در شهرستان مراجعینی از بوشهر ، یاسوج ، دهدشت و نورآباد در این مرکز بستری هستند و استقبال برای بهبودی در این مرکز بسیار خوب است.

وی اظهار داشت: نماینده شهرستان‌های گچساران و باشت، بسیار پیگیر مراحل درمانی بهبودیافتگان است جا دارد ضمن تشکر از این مسئول دلسوز، تقاضای یاری از همشهریان و ادارات شهرستان ، در کنار بهزیستی و عوامل مرکز داشته باشم. رهایی یک معتاد رهایی جامعه است و رهایی یک زن از دام اعتیاد سلامت ریشه جامعه و خانواده است.

مسئول مرکز بهبودی نیمه‌ اقامتی فرشتگان گفت: بیش از هر چیز فقر مزمن در محله‌های شهرستان گچساران و مهاجرپذیری حاشیه شهر ، بیکاری و … ازجمله دلایل اعتیاد و فروش مواد مخدر است.

گزارش: