- اخبار ، پرونده های خبری ، خط امام ، یادداشت ، یادداشت سیاسی
- جمعه 3 ژوئن 2016 - 07:06

باید ویژگی های جامعه ایران در عصر امام را درنظر بگیریم
داریوش ارجمند گفت: به نظر من ما یک مبارزه هم در زمان کمونیسم و کاپیتولاسیون داشتیم، باید ویژگی های عصر امام را نیز درنظر بگیریم، جامعه ایران در زمان مبارزه در عصر امام چگونه بوده است.
سایت مردم استان (ک و ب)- داریوش ارجمند:
** نکته: متن زیر سخنان داریوش ارجمند، فعال اصلاح طلب است که در میزگردی با حضور مهدی دلبند و سحر دانشور در دفتر صبح زاگرس برگزار شد که به صورت جدا از سخنان آن دو بزرگوار به صورت مستقل و در قالب یک یادداشت در سایت مردم استان قرار می گیرد.
لذا از آنجایی که این متن یادداشت نیست، چهارچوب های متصور برای یک یادداشت را ندارد و نباید از زاویه یادداشت به ان نگریست.
گفتنی است متن مصاحبه دو بزرگوار دیگر نیز به صورت مستقل منتشر می شود.
ویژگی و اهداف به وجود آمدن انقلاب اسلامی از نگاه امام خمینی (ره)
امام ره ویژگی هایی را برای انقلاب اسلامی برشمرده و بیان کرده اند که من تعدادی از این ویژگی ها را از قول ایشان بیان می کنم.
اولین ویژگی که بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بیان کردند، مردمی بودن انقلاب اسلامی ایران بود، یعنی نقش مردم را بسیار پررنگ تر از سایر مسائل می دانستند و انقلاب را ماحصل خواست عمومی و برآمده از خاستگاه مردم می دانستند.
دومین ویژگی که برای انقلاب اسلامی بیان کرده اند، اسلامی بودن آن را مطرح کرده اند.
سومین ویژگی انقلاب اسلامی که از طرف بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران بیان شده است عدم اتکا به دیگران است، اگر انقلاب های یکی دو قرن گذشته را بررسی کنیم خواهیم دید که معمولا یک خاستگاه فرا مرزی داشتند، اما این انقلاب یکی از ویژگی های خاص بودنش مردمی بودن آن است.
برای من جای تاسف است که خیلی از دانشجویان ما حتی واژه بسیار عمومی امپریالیزم را نمی دانند و حتی نمی توانند آن را بنویسند.
این واژه” امپریالیزم ” در ذهن بسیاری از ما در آمریکا خلاصه می شود، در حالی که این کلمه تعاریف بسیار متفاوت و مختلفی دارد.
چند تعریف جامعه شناسانه از این کلمه وجود دارد، در اولین برداشت منظور کشوری است که برای پیشبرد اهداف اجتماعی و اقتصادی خود از مرزهای خودش فراتر می رود، تعریف دیگر اینست اینکه در کشورهایی که پایان خرده سرمایه داری باعث ایجاد کارتل های اقتصادی شده است، و رکود تورمی در اقتصاد ایجاد شده است و این کشور مجبور است که برای تامین منابع انسانی یا نیروی کار ازان و تامین مواد اولیه دست به تجاوز به سایر کشور ها برای تامین مواد اولیه خود بزند و تعریف دیگر اینکه یک کشوری برای مطیع کردن یک کشور دیگر برای بهره برداری سیاسی و اقتصادی و انسانی از کشور دیگر است.
بحث انقلاب بر خلاف اینکه انقلاب یعنی دیگرگون شدن بیان میکنند، اما دیدگاه دقیق به انقلاب با دیگرگون شدن متفاوت است در دیگر گون شدن کمیت و کیفیت یک مقداری کم و زیاد می شود اما انقلاب در واقع دیگر شدن است .
یعنی کل ماهیت عوض می شود . انقلاب درواقع باعوض شدن ماهیت معنا پیدا می کند . دراین دیدگاه انقلاب، جایگزین نمودن یک نظام با تمام شاخصه هایش با یک نظام دیگر است.
یک ویژگی دیگری که در انقلاب باید در نظر بگیریم و تمایز انقلاب ما با سایز انقلاب هاست” اسلامی ” بودن است.
اسلامی بودن به این معنی که نیروی محرکه همه انقلاب ها چیزی غیر از ایدئولوژی الهی بود و اگر گاهی مکتبی هم بوده مکتب اقتصادی، اجتماعی و یا دیدگاه های ملیتی بوده است.
اما انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی بود که در زمان خودش توانست علل و عوامل راعوض کند، که این متد بر گرفته از رهنمودهای دینی وآموزه های دینی بوده است.
ما دیگرگون نکردیم (دگرشدن) در این انقلاب مصداق پیدا می کند و اسلام درآن رکن اصلی است.
اما خود حضرت امام در همان اوایل انقلاب این حرکت بزرگ قرن اخیر را اسیب شناسی کردند و من تعدادی از آنها را بیان می کنم:
اول وجود روحانیت متهجر و مقدس نما و روحانی نما که درمدت این چند سال اخیر در صدا و سیما و سایر مکان ها این کلمات را شنیده ایم.
دومین آسیبی که ایشان مطرح کرده اند اعمال خلاف برای بد معرفی کردن دین اسلام
و دیگری اعمال خلاف برای بد کردن دین اسلام است، یعنی به اسم اسلام خلاف کنیم .
سوم خود رأیی و خارج از مقررات و قانون عمل کردن را به عنوان دیگر آسیب ها مطرح کرده اند، و چهارم گسترش فرهنگ غرب و غربزدگی را گفتند که دیگر بحث غربزدگی خیلی معروف شد و بارها بیان شد.
دین اسلام دین تک بعدی نیست در همه زمینه ها با هر متر و معیاری که در نظر بگیریم نظریه دارد و ارائه داده شده است، یک بعدی نگاه کردن به اسلام نگاه نا متوازن به اسلام است.
به نظر من ما یک مبارزه هم در زمان با کمونیسم وکاپیتالیسم داشتیم، باید ویژگی های عصر امام را نیز درنظر بگیریم، جامعه ایران در زمان مبارزه در عصر امام چگونه بوده است.
روح عزت ایران نامناسب بود در زمینه اقتصاد نیز ما یک اقتصاد رشد کرده اما توسعه نیافته داشتیم توسعه سیاسیو اقتصادی نداشتیم چرا که ما وابسته به دلارهای حاصل از فروش نفت بودیم و اعتماد به نفس مردم در آن زمان کم بود.
ملت ما در طول تاریخ نشان دادند که آدم ها توانمندی هستند و پای انقلاب می مانند در آن مقطع ایران عملا در سایر حوزه ها که فعالیت داشتیم فقط در حد یک انبار دار بوده اند.
حکومت ، حکومت یک (پهلوی) بود و دستورات او لازم الاجرا.
مجلس سوری نیز که وجود داشت تحت فرمان یک نفر بود واز طرفی تقابل تجدد و تمدن وجود داشت.
تجدد مثل جامعه امروز خود ما که مثلا از عشایر به شهر آمده ام اما روحم هنوز عشایری است، چیزی که شاکله مدنیت است را شاید نداشته باشم.
گسست طبقاتی عمیقی در آن زمان بود ،یک طبقه ی کاملا مرفه و یک طبقه ی در تنگنا داشتیم.
انقلاب که به وجود می آید برای ترمیم کاستی هاست . قرائتی که امام از اسلام داشتند هم نیز در مواردی مهجور واقع می شود اسلام فقط احکام نیست اسلام دین احکام و اخلاق است .ما شاهد افزایش رذایل اخلاقی در جامعه ،، مانند دروغ، دروغگویی، تهمت، افترا رشاء و ارتشاء و خیلی از رذایل دیگر هم هستیم و در مقابل این ها ما هفتاد هزار پایگاه بسیج، صدها هزار پایگاه نماز جمعه و روحانی داریم وعاظ هم هستند اما اینکه چرا این رذایل کم نمی شود چون رذایل کارکرد انتفاعی پیدا کرده اند این کارکرد انتفاعی و فاصله گرفتن از شعارهای اول انقلاب عامل این رذایل هاست بر روی قرائت ها نگاه های متفاوت است و برخی به گونه های مختلف به آن نگاه می کنند.
واقعیت جامعه ما با شعار اول انقلاب که هم خواست مردم بوده است هم خواست امام بوده مقداری فاصله گرفته است.
بدون قضاوت در خصوص اینکه مسبب این فاصله چه بوده است، اما واقعیت این است که این فاصله وجود دارد و قابل انکار نیست، چه کسی می تواند بگوید که در جامعه ما فساد، پارتی، ریا، ربا نیست و رحم و گذشت هست.
اگر هشت سال دفاع مقدس را با بعد از جنگ مقایسه کنیم می بینیم که خیلی از رفتارها تغییر کرده است.
به اعتقاد من شعارهایی که رهبر انقلاب یه دنبالش بودند و می دادند محقق نشده است و اگر شده هم نیز بسیار کم بوده است.
اگر ما از این زوایه نگاه کنیم که یک فرد متعلق به یک گروه بگوید که مثلا شهید مال من است، امام ، انقلاب، جبهه مال من است اصلا قابل قبول نیست و از این زوایه دیگر هیچ چیزی را نمی بینیم.
ما یک پیش از انقلاب داریم یک انقلاب و یک پسا انقلاب اما آیا این انقلاب همواره باید ادامه داشته باشد یا اینکه قبل از انقلاب یک تعریف دارد و بعد از انقلاب تعریف دیگر.
انقلاب یک راه کار و سازوکار دارد و پس از انقلاب نیز ساز و کار و راه کار دیگری دارد.
آزادی، استقلال، گذشته های تلخ روز های استبداد، دشواری راه جوانان، علم، تقوا و شعور اسلامی نکته هایی است که در سخن امام اماده که باید خیلی به آن توجه کرد.
وقتی انقلاب ما بر بنای ایدئولوژی اسلامی است پس نباید توقع از هیچ کشوری را داشته باشیم و راه و مسیر ما پس خیلی دشوار تر است.
بخشی از دنیای اسلام نه تنها با ماه همراه نیست بلکه مخالف اساسی ماهستند، و دنیای شرق و غرب هم با ما مشکل ساختاری دارد.
امام می فرمایند نه شرقی نه غربی نه اینکه با این کشورها رابطه نداشته باشیم منظور امام اینست که نه تفکر آمریکایی و نه تفکر شوروی است.
در خصوص ریزشها هم عرض شد که اگر با زاویه ی دید گروهی که همه چیز از انقلاب تا جنگ و دین و مملکت را فقط متعلق به طیف خاصی میدانند اولا با این دیدگاه که چیزی باقی نمی ماند در ثانی خیلی خوشحالم که به عنوان یک اصلاح طلب اینجا هستم چرا که برخی می گویند این موضوع مال ماست و شما اینجا چه می کنید یا مراسم شهدا می گویند شما اینجا چیکار می کنید.
نگاه به انقلاب در پیش از انقلاب هنگام انقلاب و بعد از انقلاب سه مکانیزم کاملا متفاوت است و هیچگونه سازگاری با روح جامعه بشری ندارند.
اتکا به خدا از شاخص های اصلی استقلال است، اتکا به خود و اعتماد به نفس یکی دیگر از شاخصه های استقلال است.
ملتی خودش را باور کند که می تواند، برای استقلال سختی ها و ریاضت هایی را باید تحمل کرد همچون ملتی از درون خانواده های خود باید یک سری سختی ها را تحمل کنند.
امید دیگر شاخص است، و در مقابل ناامید کردن مردم در واقع شامل خیلی از مولفه هایی است که یک ملت را فلج می کند.
امام خمینی قدردانی از نخبگان و عدم ورود کالاهای مصرف ساز را از دیگر مولفه های استقلال یک کشور بیان کرده اند.
قدر دانی از نخبگان یک مملکت دست زدن برای او نیست بلکه زیر ساخت های تولیدات را فراهم کردن تولید را پر و بال دادن است.
امام راحل خود کفایی را مطرح کرده اند و گفته اند خودکفایی اول فردی است که تا جایی می توانید در زندگی شخصی خودمان خود کفا شویم بعد خود کفایی گروهی است و در اخر خود کفایی ملیتی یا ملی.
استقلال اقتصادی را امام خمینی ارجح تر بر استقلال سیاسی و نظامی بیان کرده است و استقلال فکری را ما فوق این استقلال ها دانسته اند، این استقلال ها باعث ایجاد استقلال ملی می شود و پس از این ملتی احساس شخصیت می کند.
*****
اامپریالیزم منظور جغرافیا نیست منظور جغرافیای فکری است.
وقتی امام اساس تفاوت را مبارزه با امپریالیزم می دانند، خب ژاپن امپراطوری است اما به دنبال امپریالیزم نیست، اصل امپریالیزم بحث جغرافیای فکری است.
هر کشوری که می خواهد باشد امپریالیزم امپریالیزم است.
اول می فرمایند نه شرقی نه غربی یعنی نه اندیشه غرب نه اندیشه شرق پس جغرافیای فکری مطرح است.
مهم این است که ایران اسلامی دو واژه ای هستند که در کنار هم مفهوم پیدا می کنند و باهم دارای ارزش هستند.
حداقل خواست من این است که همه ما با هر گرایشی که داریم تلاشمان این باشد که ایران اسلامی ارتقا پیدا کند.
خون دلهای زیادی خورده شد که ایران اسلامی شد و نباید پا بر روی هم بگذاریم و در راه ارتقای ایران تلاش کنیم.