صاحبه با فلامرز بهین آئین فرد بهایی که در روز تاسوعای حسینی با حضور حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد به دین اسلام گرویده است ، وی قریب به ۱۳ سال در آمریکا پناهنده و ساکن ایالت یوتا بوده .

سایت مردم استان (ک و ب)؛ گفتگوی پیش روی مصاحبه با فلامرز بهین آئین فرد بهایی که در روز تاسوعای حسینی با حضور حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد به دین اسلام گرویده است ، وی قریب به ۱۳ سال در آمریکا پناهنده و ساکن ایالت بوده .

ک و ب – آقای بهین آئین به عنوان اولین سوال یک معرفی از خود و خانواده خود و یک بیوگرافی اجمالی از خودتون برای ما میدین؟
فرامرز بهین آئینم دو بچه دارم یک دختر و یک پسر که به همراه خانمم در خارج از کشور به سر می برند ، در یک خانواده ای بزرگ شدیم که مادرم مسلمان بود و از سادات امامزاده محمود بود اما پدرم بهایی بود و حدود بیست سی سال پیش عضو محفل روستای بود همون زمان هم پدرم معلم و معلم مکتبی بود بود خیلیها هم در مکتبش درس می خواندند.فرامرز بهین آیین
ک و ب – درس بهائیت؟
نه ، قبل و بعد از انقلاب وقتی که اینجا معلمی نبود پدرم ملا بود و مسائل علمی را به صورت مکتب خونه ای آموزش میداد.

ک و ب– حقوق بگیر دولت بود؟
نه حقوق بگیر هم نبود همینطوری مجانی توی روستا درس میداد چند نفر هم از روستاهای اطراف سر کلاساش می رفتن توی مکتبش هم چندتا مسلمان به مکتب میومدن از لحاظ مالی نه فقیر بودیم نه دارا ، پدرم کشاوز زحمتکشی بود ، زن اولش بهایی بود که فوت کرد بعد از فوتش با مادر من که سید امامزاده محمود و مسلمان بود عروسی کرد اصلیت مادرم رودشتی و از سادات امامزاده محمود است ، برای انتخاب دین قبلی ام توی خانواده ای بودم که پدرم دین خودشو داشت و مادرم هم دین خودشو داشت ما را آزاد گذاشتند چون بهایی زاده بودیم و پدرم هم بهایی بود زیاد دنبال این نبودیم که تحقیق کنیم و دین انتخاب کنیم ولی همیشه توی ذهنم بود از همان حدود ۱۵ – ۱۶ سال پیش که ازدواج کردم دوست داشتم مسلمان بشوم دقیقا یکسال قبل از ازدواج تو ذهنم بود که مسلمان شوم ، که بعد از عروسی رفتیم خارج از کشور(آمریکا) از لحاظ امکانات همه چی اونجا فراهم بود ، ماهیانه ۲۳۰۰ دلار در ماه دریافت می کردم که چیزی حدود ۷ میلیون تومان ایران میشه.

 

ک وب– ۲۳۰۰ دلار چطوری میدادن حق پناهندگی بود؟

نه ، کنار دریا کار می کردم و سرکارگر بودم تخم میگو جمع می کردیم ، ولی من همیشه تو ذهنم بود که مسلمون بشم خیلی کم تو جمع بهاییا بودم ، یه جورایی اونجا اذیتمان می کردند.

ک وب – بهائیان اذیتت می کردن؟

دولت آمریکا به خاطر یک سری جریاناتی اذیتم کردند.

ک وب – چطوری اذیت می کردند ، فشار می آوردند  ، ازتون کاری میخواستن؟

اگه اجازه بدین به این سوال پاسخ ندم

ک وب – شما مختارین به سوالات ما پاسخ بدین یا نه

تقریبا ۵ – شش سال ممنوع الخروج بودم ۱۵ ماه زندان بودم و حکم ممنوع الخروجی تا زمان زنده بودنم توی آمریکا را برام صادر کردند.

ک وب – چه شد که اومدی بیرون ؟

به هر شکل ممکنی بود فرار کردم اصطلاحا به اینجایمان (با اشاره دست روی پیشانی) رسیده بود ، فرار کردم اون خانمی که مهر می زد یه طوری آشنا بود یه مبلغی بهش دادم دوجا پول دادم یکجا شیکاگو یکجا هم شهر خودمون یوتا که تونستم از اونجا بیام ، همونجا که خواستم بیام به خانمم گفتم خانم من وقتی رسیدم ایران اولین کاری که می کنم مسلمان می شوم ناراحت بشی یا خوشحال اون دیگه دست خودتونه ، وقتی اومدم دو سه بار به یاسوج رفتم دوستانم که اطلاع داشتند که می خواهم مسلمان بشوم سوال می کردند که بهین آئین چه شد کی میخواهی مسلمانیتت را اعلام کنی منم می گفتم تا اون روزی که خودم انتظارشو می کشم نیاد اعلام نمی کنم تا اینکه روز تاسوعا رسید. به هیچ دینی توهین نمی کنم هرکسی خودشه و عقایدش ولی من شخصا دین اسلام دوست دارم و احساسم بر این است که کاملتره.

ک وب – به چه لحاظی میگی کاملتره آیا تحقیق کردی؟

تحقیق کردم ، شما فکرشو بکنید در دین بهایی چیزی برای جهاد برای مرد نیامده ، من همیشه سوالم از پدرم این بود ، آن زمان به خانه ما ریختند و همه اموال و دارایی ما را بردند اما ما نمیتونستیم جهاد کنیم و از حق خودمون دفاع کنیم چون در دین بهایی میگه اگه کسی اومد زد زیر گوشت شما باید اون یکی گوشتو بیاری تا بزنه زیرش ولی من همیشه با این مشکل داشتم و می گفتم نباید اینطوری باشه.

ک وب – این بند آخری هم در شاخه ای از دین مسیحیت هست درسته؟

در دین مسیح هم هست ولی نه در این حد ، توی دین مسیحیت یه محدوده و حد و حدودی براش گذاشتند اینکه یارو بخواد بیاد تو خونه ات بخواد زمینتو تصرف بکنه آیا نباید از خودت دفاع کنی؟ برا همین بود که اومدم دین اسلام توی تاسوعا انتخاب کردم.

ک وب – آقا فرامرز برا مسلمان شدنت با کسی هم مشورت کردی یا نه؟

با هیچ کسی مشورت نکردم فقط با دوتا از دوستانم که یه چیزایی بلد بودن.

ک وب – این دوتا رفیقت بهایی بودن یا مسلمون؟

مسلمان بودن

ک وب – سن و سالشون چقد بود؟

تقریبا ۵۰ – ۶۰ ساله هستن ، از نظر اطلاعات دینی دارای اطلاعات بالایی هستند حتی با روحانی روستا(میمند) هم مشورت گرفتم

ک وب – اسم اون دو نفرو میتونی بگی؟

اسم یکیشو میتونم بگم ، یکی از دایی هام که شورای روستای خرسان هست به نظرم مرد خوبی هم هست و برای مردم هم خوب کار می کند یکی از همون روزها اومد و گفت دایی مگه تو با من مشورت نکردی ؟ کی بریم پیش ملک حسینی ؟ گفتم دایی هنوز روزش نرسیده هر وقت روزش رسید اولین لحظه خبرت می کنم و میریم.

ک وب – اسم داییت چیه؟

فتح الله محمودی ، همیشه بهم می گفت فلا (فلامرز) تو که همیشه عقایدت مسلمونه بیا زودتر بریم .

ک وب – وقتی توی فرودگاه آمریکا خواستی با خانواده ات خداحافظی کنی و این حرف با خانمت در میون گذاشتی چه عکس العملی از خودش نشون داد؟

 عکس العمل خاصی نشون نداد بهم گفت عقیده آزاده حتی روزی که مسلمون شدم شب باهاش تماس گرفتم و بهش گفتم که امروز مسلمون شدم بهم گفت تو خوشحالی که مسلمون شدی ما هم از خوشحالی تو خوشحالیم عقیده هم آزاده .

ک وب – خانمت چقدر روی بهاییت حساسیت داشت؟

قبلا که ایران بود خیلی حساس بود ولی الان که رفته آمریکا حساسیتش خیلی کم شده و میگه درستکاری پایه دینه اساس و پایه گذاری دین درستکاریه دین مهم نیست! من حتی شب تاسوعا که تماس گرفتم و بهش گفتم بهم گفت شیرینی چی میخوای بدی؟ به هرکی اینو میگم تعجب میکنن ، بهایی ها متعصبن ولی خانواده ما بعد از رفتن به آمریکا تعصب خاصی ندارن .

ک وب –  دوست داری خانمت هم مسلمان بشه؟

من کاری به عقایدش ندارم عقیده آزاده

ک وب – خودت اصلا دوست نداری؟

خوب من خیلی خوشحال میشم اگه بیاد مسلمون بشه و با من همراه بشه ولی مگه من میتونم با زور بگم بیا مسلمون بشو.

ک وب – حرف شما درسته ولی من شخصا دوست دارم کسی که رفیقمه از لحاظ عقیده با من همراه و همگام بشه و تلاش هم میکنم

اتفاقا امروز داشتم با یکی صحبت می کردم و گفتم که از امروز برای دینی که انتخاب کردم تبلیغ می کنم و بتونم حداقل ۱۰ بیست نفر به دینی که انتخاب کردم بیارم ، خدا میدونه اصلا برای مال و اموال این کار انجام ندادم فقط برای عقاید خودم بود.

ک وب – به صحبت خوبی اشاره کرده قبل از مصاحبه با شما واکنشهایی سایر بهاییان مخصوصا سران بهایی در قبال کسانی که قبلا مسلمان شده بودند را مطالعه می کردم عنوان می کردند که اینها برای یک سری امتیازاتی دین اسلام را قبول کردند و می گویند که در ذات بهایی هستند و در ظاهر مسلمان ، اگه در مورد شما همچین حرفی زده بشه چه پاسخی به آنها می دهید؟

من همون موقع هم که بهایی بودم دولت ایران کمک می کرد دلیلی ندارد که این حرف را بزنند من در آمریکا زندگی مرفهی داشتم.

ک وب –  غالب بهایی هایی که مسلمان شده اند می گویند که توسط خانواده هایمان که بهایی هستند رانده شده ایم و به نوعی بایکوت می شویم در مورد شما هم صدق می کند؟

صد در صد رانده می شوند ولی کسی نمی تواند از برادرش یا خانواده اش دل بکند ، معتقدم که باید ارتباطمو با آنها داشته باشم بلکه بتوانم آنها را نیز با رفتاری که از خود نشان می دهم به دین اسلام بیاورم ، باید خودم سالم تر شوم و نباید از آنها فاصله بگیرم .

ک وب – هر چقدر که شما این عقیده را داشته باشید که به آنها نزدیک شوید آیا آنها معتقد نیستند که شما مسلمان شده اید و باید از شما فاصله گرفت؟

هستند ولی نه همه بهایی ها ، همه انسانها که مثل هم نیستند بین برادرای خودم یکیشون ناراحت شده ولی بقیه عادی هستند.

ک وب – برادر تنی یا ناتنی؟

تنها یک برادر تنی دارم ….. ( تلفن فلامرز به صدا در می آید زنگ موبایلش مداحی امام حسین (ع) آرامش عجیبی را حاکم می کند)

ک وب – ناتنی چندتا هستند؟

مادرم دو ازدواج کرد ، پدرم هم دوتا زن گرفت اگه بخوام جمع و ضربشون کنم فکر کنم ۱۰ دوازده نفری بشن.