احمدی نژاد هنوز هم خودخواه است و بی رحم، و بی توجه به جوانانی که دوست دارند او دوباره برگردد. او شاید همه دردهای یک ملت را درک کند اما از درک زجر و عذابی که طرفدارانش می کشند عاجز است!

سایت مردم استان (ک و ب)- :
این سوال در ذهن بسیاری از طرفداران به وجود آمده است که به دنیا آمدن و ایجاد شکاف عمیق با احمدی نژاد مابین او و این جبهه حاصل چه اتفاقی بود یا اینکه چرا برای اینکه احمدی نژاد را در خط ولایت و انقلاب نشان دهند می بایست اینهمه زحمت بکشند؟
پاسخ به این سوالات را می بایست در برخی رفتارهای همچون، توجه بیش از حد و افراطی به مقوله ی ایران گرایی، استفاده از کلماتی خارج از گفتمان سنتی و ایجاد کلمات جدید در این گفتمان، بی توجهی به مراجع قم به عنوان سنتی ترین پایگاه جریان اصول گرایی در هفتاد سال گذشته(فدائیان اسلام، ملی شدن نفت، ترور رزم آرا، قیام پانزده خرداد و …)، بی اعتنایی به ترس ذاتی نسبت به رخنه جریانات مخالف در کنار دولت مردان( محمد مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، دولت بازرگان و نفوذ جاسوسانی چون عباس امیرانتظام، ترور شهید رجایی توسط کشمیری، منتظری و ماجرای مهدی هاشمی معدوم ، دولت اصلاحات و قتل های زنجیره ای و …)، توجه افراطی احمدی نژاد به برخی المان های فرهنگی متضاد با عرف پذیرفته شده ی خصوصا در حوزه موسیقی و سینما، بی اعتنایی به قانون بزرگتر در هر صورت همیشه بزرگتر است در جریان اصول گرایی( مواردی چون بی اعتنایی به بزرگان موتلفه، حمله به ناطق نوری و …) و موارد دیگر.
جریان حامی احمدی نژاد اما، هنوز هم بعد از گذشت سه سال از پایان دولتی که دوستش داشتند و دارند، فقط و فقط جریان سنتی اصول گرایان و جبهه پایداری را عامل اتفاقات تلخ روی داده در دور دوم احمدی نژاد می دانند، در حالی که اگر منصفانه توجه می شد، بی توجهی محمود احمدی نژاد به بسیاری موارد( که در بالا برخی از آنها ذکر گردید) که ناشی از برخی خصلت های ذاتی احمدی نژاد( چون لجبازی، غرور، بی توجهی عامدانه به سازو کارهای های قدرت در ایران و …) باعث بروز آن اتفاقات شد و البته برخی نیز از خدا خواسته سوار بر نقاط ضعف شخصیت احمدی نژاد بر این آتش دمیدند!
همین هفته و در پی درگذشت مرحوم محبیان(خواننده) پیام تسلیتی توسط محمود احمدی نژاد صادر شد، که متاسفانه باز هم نشانه هایی از بی توجهی احمدی نژاد نسبت به برخی کلمات ممنوعه در طیفی از جامعه مذهبی ایران رخ نمایانده است، که به عنوان نمونه ای از رفتارهای دافعه دار احمدی نژاد در جامعه مذهبی ایران آن را بررسی می کنم:
نکته اول: به کار بردن این جمله که مرحوم حبیب محبیان دل در گرو فرهنگ متعالی و الهی این آب و خاک داشت( که البته نگارنده به هیچ عنوان در مقام قضاوت نیستم و حتما اینگونه بوده) در عرف قسمت عظیمی از جامعه مذهبی ایران، که خاطرات تلخی از خوانندگان خارج نشین در بعد از انقلاب دارد( و یقینا احمدی نژاد این را بهتر از حقیر می داند) نشان می دهد که احمدی نژاد هنوز هم بر آن اصولی که عامدانه لج برانگیز است مانده است! ( اگر چه نگارنده معتقد است آهنگ ها و ترانه های مرحوم حبیب جنسی متفاوت از مابقی داشته است اما در هر حال سالها اسمش در کنار خوانندگان مبتذل خارج نشینی چون ابی، داریوش ، هایده و …آمده است و جامعه ایرانی تفاوتی از برخی جهات مابین حبیب و اندی قائل نیست).
نکته دوم: احمدی نژاد نوشته است”آهنگ های زیبایش آرام بخش دلهایی بود که در افت و خیز زندگی به تلاطم در می آمدند” یقینا احمدی نژاد خوب می داند که استفاده از این کلمات در حوزه موسیقی، برای جامعه مذهبی ایران، تعریف نشده است! اصولا در این گفتمان قرار نیست موسیقی آرامش بخش دلها باشد آنهم در افت و خیزهای زندگی، و استفاده از این کلمات به جز نوعی جدل چه دست آوردی خواهد داشت؟!
نکته سوم: نگارنده معتقد است که تنها خداوند متعال حق دارد در خصوص عاقبت انسانها در معاد قضاوت کند و ان شاالله روح مرحوم حبیب قرین رحمت الهی باشد، اما یقینا استفاده از عبارت همنشینی با اولیا، برای جامعه ای که در بالا ذکر گردید( با خاطراتی که از موسیقی لوس آنجلسی داشته و درست یا اشتباه تفکیکی مابین آنها قائل نیست) سخت خواهد بود.
مساله اساسی چیست؟
نگارنده به احمدی نژاد حق می دهد که به هر گونه ای که دوست دارد زندگی کند و جهان را آنگونه که دوست دارد ببیند، اما احمدی نژاد با این لجاجت هایش کار هزاران جوان طرفدارش را جهت اقناع افکار عمومی جامعه ایرانی روز به روز سخت تر می کند، آنهم در شرایطی که تمامی رسانه ها و مراجع دوست دارند احمدی نژاد را در همین مختصات متضاد با برخی ارزشها به تصویر بکشند.
احمدی نژاد هنوز هم خودخواه است و بی رحم، و بی توجه به جوانانی که دوست دارند او دوباره برگردد. او شاید همه دردهای یک ملت را درک کند اما از درک زجر و عذابی که طرفدارانش می کشند عاجز است!