- اخبار ، اخبار سایت ، یادداشت ، یادداشت سیاسی
- دوشنبه 13 ژوئن 2016 - 09:06

احمدینژاد و اصولگرایان؛ تکرار بازی فرزندان یعقوب (ع) با یوسف (ع)؟ / انتخابات ۹۶، جلوه پشیمانی اصولگرایان
انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و از همه مهمتر انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال ۱۳۹۶ را باید از جمله جلوههای پشیمانی اصولگرایان طی یک سال آینده دانست اگر …
سایت مردم استان (ک و ب)- اسلام ذوالقدرپور:
حدود یازده سال از رویداد انتخابات ریاست جمهوری خرداد و تیر ۱۳۸۴ که با پیروزی تاریخی دکتر محمود احمدینژاد همراه بود، میگذرد. رویداد خرداد و تیرماه ۱۳۸۴ که شوک بزرگی به برخی بزرگان و مدعیان سیاسی ایران بود، چنان بر آنان سنگینی نمود که خیلی زود به فکر جبران شکست خود افتادند.
از فردای پیروزی ریاست جمهوری احمدینژاد، دو طیف از سیاسیون ایرانی به دنبال تهدید و انزوای رئیس جمهور محبوب وقت بودند. اما استقبال و مقبولیت مردمی احمدینژاد موجب شد تا بسیاری از سیاستها و نیرنگهای رقیبان ایشان به شکست منتهی شود.
طی سالهای بعد از ۱۳۹۰ بود که همزمان با وضع تحریمهای شکننده غرب علیه ایران، برخی سیاستهای ضد احمدینژادی که از انتخابات ۱۳۸۸ نیز برجسته شده بودند، آشکارا مورد استفاده رقیبان ایشان قرار گرفته و ایجاد نفرت از احمدینژاد در صدر برنامههای رقیبان قرار گرفت.
رقیبان و بلکه دشمنان احمدینژاد اینبار فراتر از اصلاحطلبان بودند، زیرا بخشی از از مدعیان اصولگرا نیز به تقابل با سیاستها و رویکردهای احمدینژاد پرداختند. رقیبان احمدینژاد از سال ۱۳۹۰، به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
یکم- اصلاحطلبان و بازندگان انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸
یکی رقیبان اصلی احمدینژاد طی حدود یک دهه اخیر را میتوان جریان اصلاحطلبان و بازندگان انتخاباتهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ دانست که خود ملغمهای از چند جریان سیاسی متفاوت با رهیافتهای متفاوتی هستند که در یک گفتمان چند ماهیتی تحت عنوان اصلاحطلبی به تقابل با احمدینژاد مشغول هستند.
این جریان آمیزهای از تفکرات و شخصیتهای اصلاحطلب اصلی و شناسنامهدار و از سوی دیگر برخی شخصیتهای اصولگرا راستگرای سابق است که اکنون و با توجه به منافع خود ترجیح میدهند تا با اصلاحطلبان همراه شده و خود را در این گفتمان جای دهند!
رقابت جریان اصیل اصلاحطلبی با احمدینژاد بسیار روشن و بر اساس رقابت در میدان سیاستها و برنامهها میباشد، در حالی که راستگرایان مخفی شده در گفتمان اصلاحطلبی دارای نفرت و دشمنی با شخص احمدینژاد هستند. نفرت راستگرایان اصلاحطلبنما با احمدینژاد را میتوان ناشی از افشای اسرار و آمار اقتصادی این شخصیتها توسط احمدینژاد و فشار دولتهای نهم و دهم بر پایگاههای سنتی و انحصاری شخصیتهای انحصارطلب انقلابی دانست.
اجماع اصلاحطلبان و برخی چهرههای راستگرا در یک جبهه، خود نشان از اقتدار طرف مقابل داشت، اقتداری که محمود احمدینژاد را پیروز دو انتخابات نموده و همچنان نیز یکی از چهرههای پر طرفدار ساخته است.
دوم- حامیان دیروز احمدینژاد با ادعای اصولگرایی
دومین گروه از رقیبان دکتر احمدینژاد را باید برخی از همان شخصیتهایی دانست که در انتخابات ۱۳۸۴ به حمایت از ایشان پرداختند و در دولت نهم نیز به دنبال کسب سهم خود در ساختار دولت بوده و به سهم نیز دست یافتند. با تثبیت احمدینژاد و افزایش محبوبیت ایشان در میان مردم و از سوی دیگر کاهش سهمیه برخی اصولگرایان در دولت بود که برخی برادران اصولگرا به مانند فرزندان حضرت یعقوب (ع) به فکر در چاه انداختن و کشتن برادر خود یعنی محمود احمدینژاد افتادند!
برادران و همرزمان اصولگرا که مدعی پایان بخشیدن به دوران اشرافیگری خاندان آیتالله هاشمی رفسنجانی و دیگران بودند، بعد از برخی محدودیتها که از سوی دولت دهم برایشان ایجاد شد، بسیار تندتر و شدیدتر از اصلاحطلبان و محفل هاشمی به مخالفت با محمود احمدینژاد پرداخته و برادر دوست داشتنی دیروز خود را منحرف معرفی و خواهان سرنگونی دولت ایشان حتی از طریق استیضاح و سوأل از رئیس جمهور شدند.
حسادت و کین برادران اصولگرا به احمدینژاد چنان اوج گرفته بود که مانند فرزندان ناخلف حضرت یعقوب (ع) که مدعی گمراهی حضرت یعقوب هم شدند و قرآن کریم در این زمینه میفرماید: إِذ قَالُوا لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَب إِلَى أَبِینَا مِنا وَنَحنُ عُصبَهٌ إِن أَبَانَا لَفِی ضَلاَلٍ مبِینٍ. یعنی هنگامى که برادران او گفتند یوسف و برادرش نزد پدرمان از ما که جمعى نیرومند هستیم، دوست داشتنى ترند. قطعاً پدر ما در گمراهى آشکارى است ، حتی از حمایتهای رهبر معظم انقلاب از دولت دهم نیز ایراد گرفته و انتقاد داشتند!
برخی شخصیتهای اصولگرا که عمر دوباره جریان سیاسی خود را مدیون احمدینژاد بودند، بر سر کسب جایگاه سیاسی و اداری، مقام وزارت و وکالت با دولت دهم و شخص احمدینژاد به رقابت و بلکه مخالفت پرداختند، مخالفتی که حتی اصلاحطلبان و محفل هاشمی نیز از آن در حیرت و البته بسیار مسرور بودند.
چاهی که فرزندان یعقوب این دوره یعنی برخی مدعیان اصولگرا برای احمدینژاد حفر نموده بودند و دو سال آخر دولت دهم سعی در انداختن و کشتن محمود در آن داشتند، از سال ۱۳۹۲ و با روی کار آمدن دولت یازدهم تبدیل به منبع نوری برای احمدینژاد و چاهی تاریک برای همان مدعیان اصولگرایی شد.
اصولگرایان رقیب و مخالفینی مانند دکتر علی مطهری، دکتر احمد توکلی، و برخی چهرههای روحانی احمدینژاد را حتی امروز هم با انواع تهمت و تهدید، به سکوت و عدم فعالیت سیاسی توصیه میکنند. این مخالفین در ابراز مخالفت خود حتی از جریان مقابل یعنی اصلاحطلبان واقعی و شناسنامهدار نیز تندتر و آتشینتر هستند و احمدینژاد را مستحق تنبیه بدنی و شلاق نیز میدانند!
برخی اصولگرایان که گویا تا زمان احمدینژاد به خواب بودهاند و از شرایط ایران و مشکلات، سهلانگاری و سیاستهای غلط و پر هزینه دولتهای گذشته خبر ندارند، به دنبال محاکمه و محکومیت احمدینژاد هستند، در حالی که هرگز جرأت سخن گفتن از محاکمه رؤسای جمهور قبل یا بعد از احمدینژاد را ندارند!
مشخص شده است که مشکل برخی مدعیان اصولگرایی مانند فرزندان یعقوب است که از ترس محبوبیت و مقبولیت مردمی و از سوی دیگر تنها به علت نفرت و مشکل شخصی به دنبال مخالفت با شخص احمدینژاد هستند.
پیروزی بدون جنگ
شرایط کنونی که همراه با حملات و تهمتهای برخی مدعیان اصولگرایی به دکتر احمدینژاد است را میتوان با نظریه پیروزی بدون جنگ ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق امریکا، همخوان دانست. در این نظریه اعتقاد بر این است که امریکا قادر است بدون هر گونه جنگ مستقیم به اهداف خود دست یابد که یکی از این راهها را باید در ایجاد تفرقه و جنگ میان رقیبان دانست.
سخنان و تهمتهای کنونی برخی مدعیان اصولگرایی به محمود احمدینژاد را باید یکی از ابزارهای مورد استفاده محفل هاشمی آیتالله هاشمی رفسنجانی برای کسب پیروزی بدون جنگ در مقابل اصولگرایان و شخص احمدینژاد دانست. در شرایطی که اصلاحطلبان و بسیاری از کارشناسان به دکتر روحانی توصیه میکنند تا در انتخابات ریاست جمهوری آینده ۱۳۹۶ شرکت نکنند، حضور دکتر احمدینژاد در انتخابات آینده به کابوس رقیبان تبدیل شده است.
اگر اصولگرایان از سیاست نابخردانه فرزندان حضرت یعقوب (ع) در به چاه انداختن برادر ناتنی و البته برتر خود و تهمت زدن به ایشان عبرت و درس نگیرند، طولی نخواهد کشید که از رفتار و گفتار خود پشیمان خواهند شد و آنزمان پشیمانی دیگر سودی نخواهد داشت، زیرا رقیبان کنونی جریان اصولگرایی به شدت در پی تثبیت قدرت خود و برنامهریزی برای تصرف و کسب تمام جایگاههای حکومتی طی یکی دو سال آینده هستند.
انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و از همه مهمتر انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در سال ۱۳۹۶ را باید از جمله جلوههای پشیمانی اصولگرایان طی یک سال آینده دانست اگر همچنان به اقدامات خود علیه دکتر احمدینژاد ادامه دهند و در در بازی رقیبان گرفتار شوند.
به نظر میآید اصولگرایان برای حل مشکل مقبولیت خود در میان شهروندان باید از رفتارها و سیاستهای مشابه فرزندان حضرت یعقوب (ع) در به چاه انداختن برادر خود دست بردارند. شرایط کنونی برای اصولگرایان چنان مبهم و مشوش شده است که شاید مجبور شوند یوسف محمود احمدینژاد را که با دستان خود ظاهراً به چاه انداختهاند، مجدداً در آغوش گرفته و در زیر یک سیاست به رقابت با جناح رقیب که حالا مدعی فتح و اشغال تمام سنگرهای سیاسی و اداری حکومت است، بپردازند.