- اخبار ، اخبار سایت ، سایت های خبری
- شنبه 11 ژانویه 2014 - 08:01
زندگی نگران کننده بی بی ماه بس و قاید سلطانعلی
نیک میدانم که مجالی برای قاید سلطانعلی و بی بی ماه بس نیست و همین چندروز تنها از عمرشان باقیست ولی…
سایت مردم استان (ک و ب)؛ سید اسماعیل میری، خبرنگار و سردبیر سایت خبری «خبر لنده» در خبری از وضعیت یک زوج پیر لنده ای و مشکلات انها نوشت.
چاره ای نیست باید فراموش کرد حرف های که پشت خاطرات بجا مانده از جوانی شان در بقچه روز های خوش روزگار پنهان شده است .
نیک میدانم که مجالی برای قاید سلطانعلی و بی بی ماه بس نیست و همین چندروز تنها از عمرشان باقیست ولی بگذار به رسم ادب هم که شده مقداری از درد ها و رنج های بی کسی شان را به گوش کسانی که برای آخرت خویش در این دنیا توشه ای برمی دارند برسانم تا ماهم در کمک به این پیرمرد و پیرزن فقیر سهمی داشته باشیم.
ای که از عشق علی دم میزنی بر فقیران این دیار سر میزنی
شب گذشته یکی از انسانهای که چشمه معرفت و انسانیت در درونش هنوز خاموش نشده با بنده تماس گرفت و گفت در شرایطی که همه در حال زندگی راحت خویش به سر می برند و همسایه خبر از همسایه ندارد پیرمرد و پیرزنی هستند که در بدترین وضعیت ممکن به لحاظ زندگی در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ هستند و هر کدام در دو اتاق مجزا در حال زندگی که نه به انتظار مرگ نشسته اند.
قایدسلطانعلی . ب ، روزگار جوانی اش را در یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان لنده گذراند که با ازدواج با بی بی ماه بس . پ ، دو پسر یک دختر از خداوند هدیه گرفتند که از بخت بد روزگار یکی از پسران متاسفانه کور مادر زاد به دنیا آمد و پسر دیگرش بر اثر موج انفجار و اثرات شیمیایی در حال دست و پنجه نرم کردن با گاز های خَردل است.
بی بی ماه بس می گفت: دخترم گه گاهی به من سرمی زند ولی غُده سرطانی که در پای راستم است روز به روز در حال بزرگ شدن است و پزشکان تنها راه خلاص شدن از این غُده را قطع پایم می دانند که بعلت بضاعت مالی و هزینه های زیاد درمانی قادر به این عمل نشده ام و نکته اساسی تر این مسئله نداشتن فرزندی جهت مراقبت های بعد از عمل است.
بی بی ماه بس اشک در گوشه چشمانش حلقه زده بود و بریده بریده صحبت می کرد و در لابه لای صحبت هایش مدام ما را فرزند خود خطاب می کرد و همین نکته باعث ناراحتی دوچندان من و رفیقم می شد که نمی توانستیم برای درد هایش مرهمی باشیم ، به ناچار داروهایی که بر بالینش گذاشته بود همراه با یک لیوان آب به او دادیم تا کمی دردش سکوت کند ولی انگار درد دیگر بر او غلبه کرده بود و مسکن های چند ساعته التیمام درد های بی بی ماه بس نبود.
بی بی ماه بس از شدت سرما به واسطه نداشتن گاز شهری زیر سه پتو بود و اجاق نفتی با بوی آزار دهنده اش نیز روشن بود و اتاق به واسطه بد سوختن فتیله چراغش کمی هم گاز گرفته بود و تمام دار وندار قاید سلطانعلی و بی بی ماه بس در گوشه اتاق گذاشته بود که اشک هر بیننده ای را جاری و ساری می ساخت گفتند فقر ولی ظواهر و درون این خانه نشانی از اوج بی کسی و فقیری بود.
اتاق هایشان به واسطه بارندگی اخیر نیز چکه می کرد و بوی نمناک شده کچ با بوی گاز اجاق نفتی آمیخته شده بود و بر درد و ناراحتی این پیرزن افزود.
قاید سلطانعلی که بعلت کهولت سن و بیماری بی اختیار شده بود و زیر انداز هایش را مرتب خیس می کرد در اتاقی مجزا و بزرگ نگهداری می شد، اتاقی بزرگ و خالی از فرش و موکت تنها زیر اندازی و دو پتو که بوی تعفن اتاق نیز بر مشکلات این پیرمرد اضافه کرده بود و مرتب ته صدای آه و ناله اش به زور در می آمد.
در گوشه اتاق قاید سلطانعلی پتو و تشکی بود که در یک چادر شب بسته بوده و روی چهار پایه ای زنگ زده گذاشته بود که گمانم به انتظار میهمانی که شاید شب را در کنار این پیرمرد و پیرزن سپری کند گذاشته بود.
پیرمرد نای حرف زدن نداشت و مرتب آه و ناله می کرد و ما سر صحبتمان بیشتر با بی بی ماه بس بود.
از بی بی پرسیدم مگر شما تحت حمایت هیچ نهادی نیستید؟ آه سردی کشید و گفت :چرا تحت پوشش کمیته امداد هستیم و گه گاهی نیز به ما سر می زنند و همین دو اتاق که در آن ساکن هستیم را کمیته امداد ساخته است ولی انتظار بیشتر داریم که به ما که هیچ کس را نداریم بیشتر رسیدگی شود و تقاضای کمک مالی دارم تا پایم را مداوا کنند و اگر هم قابل مداوا نیست آن را قطع کنند و دیگر خواسته ی ما این است که ملت شریف ایران اسلامی در گرفتن پرستاری جهت نگهداری ما با دیگر برادری و فرزندی خود را به اثبات برسانند.
بی بی ماه بس می گفت تنهایی عار نیست ولی بی کَس بودن و مریض بودن و چشم انتظاری برای درب زدن مسلمانی جهت نگهداری کردن و نیامدن کسی از هر تنهایی بدتر است.حال از پروردگاری که هر چه داریم از ید قدرت اوست خواهان کمک و شفای عاجل به این پیرزن و پیرمرد هستیم و از ملت شریف ایران اسلامی و همه خیرینی که فریاد بی بی ماه بس را شنیده اند خواهان کمک مالی به این پیرمرد و پیرزن چشم انتظار هستیم و جهت اطلاع بیشتر از وضعیت زندگی این پدر و مادر عزیز به شماره تلفن: ۰۹۱۷۳۴۴۴۳۵۲تماس بگیرید و در درمان و گرفتن پرستار جهت نگهداری این عزیزان ما را یاری کنید.
برای من و برای ما افتخار بزرگی است اگر بتوانیم در راه ترویج کمک به فقرا و نیازمندانی که چشم انتظارند کاری کنیم و باز تعریفی زیبا از بیت زیبای بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش زیک گوهرند
را تجلی ببخشیم و شاهد به بارنشستن کمک های مالی مردم ایران اسلامی که در همه حال و همنوا با احساسات همدیگر به کمک هم می شتابند و حماسه دلدادگی و کمک به فقرا را بار دیگر خلق خواهند کرد.
منبع : صبح زاگرس – خبر لنده