با وجود گذشت بیش از یک ماه از تصدی سرپرستی دانشگاه یاسوج، اقدامات صورت گرفته در این دانشگاه سیاسی و التهاب آفرین بود تا علمی و …

دانشگاه یاسوجسایت مردم استان (ک و ب)؛ ببیش از یک ماه می گذرد و فضای که انتظار می رفت با ادعای داعیه داران اعتدال به سمت و سوی دیگری سوق پیدا کند و جهش علمی دانشگاه تداوم داشته باشد، رنگ و بوی سیاسی کاری به خود گرفت و کلید تدبیر و امید کارایی اش را در فضای دانشگاه ها از دست داد و به داس بی اساسی تبدیل شد که فقط سیاسی می برد.

هنوز یکی دو روز از نشستن شاپور رمضانی بر صندلی ریاست دانشگاه نگذشت که داس خود را به سمت اعضای هیئت علمی نشانه رفت و برای امتحان توان مدیریتی خود، در روز دوم، حقوق اعضای هیئت علمی مامور به تحصیل را قطع کرد تا ضرب شستی به جریان رقیب نشان داده باشد که می شود، می توانیم!

چند تبصره:

۱-     آقای سرپرست عزیز آیا هیچ کار دیگری به ذهن شریف حضرت عالی خطور نمی کرد که در روز اول مدیریت دانشگاه سراغ آن بروید، ایا دانشگاه یاسوج هیچ اولویت دیگری نداشت، آیا همه مباحث علمی و صنفی دانشجویان و اساتید و کارکنان حل شده بود که سراغ این مساله رفتید؟

به فرض اینکه کار شما قانونی هم بود، صحبت ما بر سر اولویت بندی های شماست که اساسا بوی سیاسی کاری و سیاست زدگی می دهد

۲-     شاید سرپرست یک ماهه دانشگاه یاسوج از غیرقانونی بودن ماموریت به تحصیل اعضای هیئت علمی بگوید، هر چند ایشان را به مطالعه آیین نامه جدید وزارت علوم توصیه می کنم که هر گاه با خبرگزاری های رسمی کشور مصاحبه می کنند از قوانین دانشگاه به خوبی آگاهی داشته باشند اما این نکته را باید یاد آور شد که آقای سرپرست مگر خود جناب عالی چگونه برای تحصیل دکترا اقدام کردید؟ ( توضیحات بیشتر در بند بعد)

۳-     سرپرست قانون مدار دانشگاه یاسوج انگار فراموش کردند که همین قانونی که امروز داسش را بر اساس آن تیز کرد، روزگاری سکوی پرتاب خود ایشان به مقطع دکترا بود. ( البته بی قانونی برای بقیه اشکال دارد برای کسانی که دم از قانون مداری می زنند که بی قانونی حساب نمی شود اصل قانون مداری است. مثل قضایای فتنه ۸۸ که قانون مداران چه فتنه ای در کشور به پا کردند.)

۴-     فعلا تموم شد!

عزل و نصب عجولانه و غیر آکادمیک در دانشگاه اقدام جالب توجه سرپرست عزیز دانشگاه یاسوج است.

هر چند حق قانونی هر مدیر، عزل و نصب و تغییر نیروها به نحوی است که بتوانند با او همگام باشند و ما منکر و مخالف این روند نیستیم.

اما تغییر به خاطر تغییر و یا بهتر بگوییم تغییر به خاطر برخورد شایسته مدیر یک مرکز علمی طراز اول در استان و حتی جنوب کشور نیست و انتظار بیشتر از او می رفت.

باز هم تبصره:

۱-     به جز تغییر معاونت فرهنگی دانشگاه که حق قانونی یک مدیر است و روندی نسبتا معقول برای تعویض وی صورت گرفت، کدام یک از مدیران و کارشناسانی که تغییر کردند بر اساس روندی عالمانه و منطقی اقدام شد؟

۲-     آیا عزل مدیر امور اداری دانشگاه که بعد از چند هفته هنوز جایگزینی برای او انتخاب نشد، کاری منطقی و اعتدال گرایانه است؟

۳-     وقتی نیروی جایگزینی برای او ندارید به کارکنان دانشگاه، دانشجویان و اساتید و همچنین به افراد ناظر بر دانشگاه حق بدهید که فکر دیگری کنند؟

۴-     آیا برخورد شما به هدف حذف این نیرو از بدنه مدیریتی به هر قیمتی بود _ چون از نظر فکری با شما مخالف است- یا اینکه کارهایی در بخش اداری دانشگاه می خواستید انجام دهید که ترس از لو رفتن باعث شد عجولانه و غیر منطقی داستان را بی اساس به سمت این مدیر روانه کنید؟ مدیری که توان مدیریتی او بر شما پوشیده نیست.

۵-      اگر برخورد سیاسی و مغرضانه نبود حتی اگر مدیریت یک مدیر را قبول ندارید می توانید تا مشخص شدن گزینه جدید از همان نیروی قبلی استفاه کنید. البته ما که نسبت به شما خوش بینیم اما این کارهای شماست که نمی گذارد این خوش بینی دوام داشته باشد!

۶-      عزل و اخراج مدیر حوزه فناوری دانشگاه…. باور کنید دیگر حرفی نمی توانم بزنم چون زبان قلمم هم لال مانده که با سوء استفاده از نوع قرارداد یک مدیر اقدام به اخراج او از محیط دانشگاه بکنیم. مدیری که توانمندی علمی او بر کسی پوشیه نیست…

۷-     آیا این به معنای سوق دادن فضای دانشگاه به سمت غیر علمی بودن، طایفه سالاری و نگاه سلیقه ای نیست؟

۸-     از عزل و نصب معنا دار مدیر عمومی دانشگاه سخنی نمی گویم که این دانشجو حساب دیگری دارد اما انتظار می رفت از نیروهای دانشگاه رفته و علمی _حتی تند ترین اصلاحطلب ها – برای تصدی این مسئولیت و دیگر مسئولیت ها استفاده می کردید تا وجهه عمومی دانشگاه را بالاتر می برد…. زیاد در این خصوص نمی توانم حرفی بزنم به خاطر انگشت اشاره دست راست حاج زارع!

۹-    ای کاش فقط سیاسی برخورد می کردید اما با مبانی علمی و منطقی!

از اقدام غیر قانونی و غیر اخلاقی کارکنان و شاید مدیران دانشگاه در تعرض به حریم خصوصی عده ای که به عنوان بورسیه دانشگاه معرفی شه بودند چه می توان گفت؟

۱-     باور کنید وقتی یک مجرم درجه یک حتی یک قاتل را پای میز محاکمه می برند از افشای نام او خود داری می کنند نمی دانم چطور و بر اساس کدام منطق علمی و عقلی و انسانی و اخلاقی اقدام به افشای مشخصات شناسنامه ای و تحصیلی گروهی کردید که به اسم بورسیه دانشگاه معرفی شده بودند. حتی اگر کار آنها خلاف قانون بود، کار شما خلاف عقل و منطق و اخلاق و قانون و حتی انسانیت بود.

۲-     شاید و به احتمال زیاد سرپرست دانشگاه از این اقدام غیر اخلاقی در افشای مشخصات محرمانه بی اطلاع بودند اما از یک انسان دانشگاهی عاقل و بالغ که سکان مدیریت یکی از پر تلاطم ترین دانشگاه های کشور را بدست گرفته انتظار می رود که یا اعلام برائت از این کار می جستند و یا به صورت قانونی پی گیر این تخلف دانشگاهی می شدند و از طریق رسانه های عمومی این موضوع را به گوش همگان می رساندند که داس ما اگرچه طایفه ای و بعضا سیاسی می برد اما غیر اخلاقی نمی برد.

۳-     جریان غیر قانونی بودن این اقدام آقای سرپرست نیز در جوابیه برخی از بورسیه شدگان آمد که لازم نیست تکرار مکررات کنیم.

۴-     اما راستی چرا برخی از ای افراد با علامت خاصی مشخص شده بودند؟ آیا از نظر معدل پایین تر بودن؟ نچ! آیا از نظر علمی نسبت به بقیه ضعیف بودند؟ نچ! آیا جون اصول گرا بودند و با جریان سیای شما هم فکر نبودند؟ باز هم نچ! پس چرا عده خاصی را خط کشی کردید؟

شنیده ها چیزهای دیگری می گویند که امیدواریم دروغ باشند و برخورد حذفی شما اینجا نمایان نشود.

با همه این احوال تا اعلام اسامی حذفی های بورسیه صبر می کنیم!!!!

… یعنی ناگفته ها زیاد است و حوصله نگارنده و خواننده وشمای شنونده (ان شا الله) پس برای فرصتی دیگر!