- اخبار ، اخبار سایت ، خبرگزاری ها ، یادداشت ، یادداشت سیاسی
- شنبه 12 اکتبر 2013 - 08:10
آمارهای نگرانکننده استان و گوش هایی که …
این روزها برخی دستگاهها در کهگیلویه و بویراحمد آماری ارائه میدهند که زیبنده استانی کوچک با جمعیت اندک نیست.
سایت مردم استان (ک و ب) – پیمان فرامرزی ؛ همیشه میگویند صندلیهای قدرت به هیچ کس وفادار نیست، چه بسیار کسانی که میآیند و میروند اما این سمتها و پستها همچنان در جای خود باقی هستند و سکانداران مختلفی با ایدهها و برنامههای گوناگون بر آنها تکیه میدهند جویبار همیشگی خدمت را جاری سازند و به راستی تنها نام نیک است که میماند.
اگر چه قضاوت کردن در باب عملکرد مدیران در ابتدای کاری، عملی غیر منطقی در اواسط فعالیت مدیران به دلیل به پایان نیامدن برنامهها ناشدنی است اما در ایستگاه آخر میتوان فعالیتهای چندین دولت را به بوته نقد گذاشت و نقاط قوت و ضعف آنها را سنجید.
البته هرگاه نوبت مدیران برسد که عملکرد خود را بیان کنند فارغ از نتیجههای حاصله یک برنامه، خود تمامی برنامهها را ردیف میکنند تا بگویند در کجای جدول خدمت صادقانه ایستادهاند.
اگر چه در نظام اسلامی بر خلاف نظامهای سوسیال دمکرات و کمونیستی که فقط برای سود و قدرت میجنگند، خدمت مهمترین مؤلفه مدیر در نظام اسلامی است.
نامههای پربار امام علی (ع) به زمامداران وقت و فرمانداران مختلف تمدن اسلامی همه حاکی از تاکیدات مکرر بزرگان اسلام بر خدمت است خدمتی که در نظام مقدس جمهوری اسلامی بیمنت خوانده میشود تا مدیران بدانند هر چه برای این مردم که همانا صاحبان اصلی انقلاب هستند انجام دهند، باز هم کم است.
اما نیم نگاهی به وضعیت کهگیلویه و بویراحمد نشان میدهد که این استان پیشرفتهای بسیاری در طول دوران انقلاب داشته که اصلا قابل مقایسه وضعیت آن در قبل از انقلاب نیست.
اما اکنون این استان در مقایسه با استانها همجوار و هم رده خود با مسائل و مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند که اگر آنها را در کنار هم قرار دهیم باید به حال این استان تاسف خورد و باری دیگر تمام فعالیت مدیران را از نو مورد بررسی قرار داد.
اما هرگاه که بیان پتانسیلهای کهگیلویه و بویراحمد برای پیشرفت باشد لیستهایی ارائه میشود که هیچ کدام از آنها پس از سالها تلاش مسئولان بالفعل نشدهاند و همانا بر روی کاغذ جا خوش کردهاند که همه مسئولان به داشتن چنین ظرفیتهایی افتخار میکنند.
اما داشتن رتبههایی مانند رتبه پنجم غرق شدگی در کشور علیرغم نداشتن دریا و ساحل، رتبه اول سقط جنین به دلیل مشکلات جنینی، میزان بالای حوادث رانندگی و جادهای، عدم توسعه یافتگی گردشگری آن با وجود چهار فصل بودن و پایتخت طبیعت بودن، وجود درصد بالای نزاعهای دسته جمعی و بسیاری موارد دیگر مسئولی را به فکر فرو نمیبرد.
تصادفات جادهای در استان بسیاری از هموطنان و هم استانیها را به کام مرگ فرو میبرد به طوری که علت بسیاری از این حوادث جادهای را مشکلات راه اعلام میکنند.
محور دشتروم در کمتر از سه ماه دو تصادف خونین را به خود دید. به طوری که در چند روز گذشته خبر قربانی گرفتن دوباره آن بر روی رسانهها، روزنامهها و خروجی خبرگزاریها قرار گرفت.
محور سمیرم نیز تاکنون روز بدون حادثهای به خود ندیده است و این مسائل مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه سالهاست هشدارها در زمینه محورهای استان ادامه دارد اما چرا این مشکلات حل نمیشود قصه سر دراز دارد.
باید از مسئولان راه و شهرسازی پرسید در طول مدت خدمت خود چه به عنوان راه و ترابری و چه بعد از ادغام تحت عنوان راه و شهرسازی چه اقدامی برای کاهش این حوادث انجام دادهاند، آیا مسئلهای مهمتر از جان انسان وجود دارد که طی چندین سال برای حل آن اقدامی نکردهاند؟
جالبتر این که در تصادفی که در تابستان امسال در محور دشتروم رخ داد استاندار سابق در محل حضور یافت و دستور داد هرچه سریعتر نسبت به حل و فصل مشکلات این نقطه حادثهخیز اقدام شود که تصادف روزهای اخیر نشان داد هیچ اقدامی نشده است.
باید گفت انسانهایی که در دام مرگ به واسطه بیخیالی مسئولین و کمکاری گرفتار میشوند گناهی ندارند و باید مسئولان راه چارهای می اندیشیدند تا نام نیک آنها حتی به خاطر حذف یک نقطه حادثهخیز هم شده باقی بماند.
حوادث طبیعی از جمله آتش سوزی جنگلها، به هم ریختن اکوسیستم طبیعی که نمونه آن را در بشار و به واسطه فعالیت واحدهای شن و ماسه دیدیم جزء حوادثی است که درصد بالایی را در این استان به خود اختصاص دادهاند.
در تابستان گذشته، چند روزی یک آتش سوزی در مناطق جنگلی استان را به چشم میدیدیم، شکارهای غیر مجاز شکارچیان نیز از دیگر بر هم زنندگان اکوسیستم طبیعی مناطق حفاظت شده استان است.
حال که این روند نه تنها سیر کاهشی ندارد بلکه روند رو به رشد آن نگران کننده نیز شده است نوبت مسئولان است که پاسخ بدهند.
اما آمار جالبی که چشم بسیاری از منتقدان را خیره میکند مربوط به غرق شدن هم استانیهایمان هستیم بر اساس آنچه خود مسئولان اعلام میکنند رتبه کهگیلویه و بویراحمد در کشور پنجم است و با استانهایی که به آبهای آزاد دسترسی دارند و در ساحل دریا قرار دارند برابری میکند.
به راستی دلیل چیست اگر چه باری از این بر عهده فرهنگسازی در مورد عدم شنا در سدها و آبهای روان است اما آیا مسئولان در زمینه کوچکترین فعالیت یعنی فرهنگسازی کاری انجام دادند.
به نظر هرچه در زمینه فرهنگسازی در این مورد هزینه شود جای دوری نمیرود چرا که تنها یک نفر را بتوانیم به این واسطه نجات دهیم قطعا رضای خداوندگار را جلب کردهایم. اما گذشته از فرهنگسازی با اینکه میدانیم وضعیت وخیمی در زمینه آمار غرق شدگان داریم چرا اکیپهای نجات غریق در نقاط حادثه خیز آنچنان که باید تشکیل نمیشوند. تا این آمار را حتی پلهای تکان دهند و این رتبه را به شش ارتقا دهند.
تمام این موارد کم بود که آمار سقط جنین نیز به آن اضافه شد و مشخص شده کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه نیز رتبه اول کشور را دارد.
و این به واقع زنگ خطری برای مسئولان بود تا هرچه سریعتر عوامل این نقطه ضعف استان را پیدا کنند و اگر چه اعلام شد که بیشتر سقط جنینها به دلایل ناهنجاریهای ژنتیکی است اما دلیل این ناهنجاریهای ژنتیکی نامعلوم اعلام شده بود.
اما سؤالی که در این میان مطرح میشود این است که با وجود روشن شدن این چراغ قرمز مسئولان به چه اندازه به تکاپو افتادند تا از هم اکنون به فکر ارتقای رتبه کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه باشند.
در زمینه فعالیت نهادهای فرهنگی استان نیز نقاط ضعفی وجود دارد. افزایش روزانه طلاق در کهگیلویه و بویراحمد یکی از آنهاست مگر در اسلام نهادی مهمتر از نهاد خانواده وجود دارد که امروز با وجود اعلام آمار افزایش آنها به سادگی از کنارشان میگذریم.
نهادهای فرهنگی که به راستی فلسفه شکل گرفتن آنها چیزی جز انتشار فرهنگ اصیل اسلامی و مقابله با تهاجم نرم دشمن نیست.
در زمینه معضلات فرهنگی به چه میزان توانستهاند وارد شوند جای سؤال دارد. نهادهای فرهنگی که به راحتی میتوانند از پتانسیلهای دانشگاهها و آموزش پرورش استفاده کنند اما این پتانسیل ها را رها کردهاند.
اگر بخواهیم تک تک نقاط ضعفی که سالهاست دامن کهگیلویه و بویراحمد را گرفته است را بیان کنیم حوصله مخاطب را به تنگ میآورد اما حال وقت آن رسیده است که مسئولان از خود بپرسند چرا علیرغم این فعالیت که به گفته خود مدیران در استان اجرا میشود اما همچنان کهگیلویه و بویراحمد در آخر جدول توسعه دست و پا میزند و نمیتواند گامی به سوی پیشرفت بردارد.
به نظر، حال که دولت تدبیر در آغاز راه است و سکانداری استان را به دست موسی خادمی مدیری بومی سپرده است، بهتر است در اولین گام علت عدم پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد مشخص شود تا بتوان بر مبنای آن گام برداشت و اینگونه نباشد در پایان کار مسئولان لیستی از فعالیتهای خود در دست داشته باشند اما همچنان آمارها چیزی دیگری بگویند.