به راستی مگر ملت‌ها چه گناهی کرده‌اند که همیشه باید جور حاکمان خود را بکشند؟ ستیزه‌جویی از سوی دولت‌هایی که به جای احداث مراکز علمی، توپ و تانک می‌سازند، جز آباد کردن قبرستانها چه پیامدی دارد؟ آن هم در حالی که اگر بخواهیم آبی بر آتش امروز جهان بریزیم یقیناً راهی جز صلح‌طلبی و دوستی نخواهیمداشت.
ما که می‌دانیم جان و نام و نانمان را خدا داده است واینها را هم باید روزی تقدیم کنیم پس چرا کوششمان برای آنها، کوششی باطل باشد؟ این سؤال بی پاسخ خواهد ماند که اگر برای «خورد و برد نیست » که «زد و بند » می‌کنیم، پس برای چیست؟

دکتر

سخن گفتن خوب است اما گام برداشتن بهتر از آن است؛ آنچه اکنون مرا به نوشتن این مقاله واداشته است تبریک عید کریسمس به مسیحیان جهان به ویژه ایرانیان عزیز و مهمتر از آن یادآوری خلأ بزرگ «عمل »در هجوم تبریک‌ها و شعارهاست.وقتی سخن از انسانیت به میان می‌آید، تمامی رذالت‌ها جای خود را به مؤلفه‌های انسانی می‌دهند. حقوق شهروندی، زندگی مسالمت‌آمیز، روابط بین‌المللی از جمله‌ این مؤلفه‌ها هستند.
این روزها پیام‎‌های زیادی به مناسبت عید کریسمس رد و بدل میشود اما به زعم من آنچه ضروری تر به نظر می‌رسد آنی است که این پیام دادن‌ها، با دل دادن‌ها هم همراه باشد و تنها به شعار و ژست‌های ظاهری انسانی محدود نشود تا در این رهگذر از چالش‌های بین‌المللی کاسته شود.
به راستی مگر ملت‌ها چه گناهی کرده‌اند که همیشه باید جور حاکمان خود را بکشند؟ ستیزه‌جویی از سوی دولت‌هایی که به جای احداث مراکز علمی، توپ و تانک می‌سازند، جز آباد کردن قبرستانها چه پیامدی دارد؟ آن هم در حالی که اگر بخواهیم آبی بر آتش امروز جهان بریزیم یقیناً راهی جز صلح‌طلبی و دوستی نخواهیم داشت.
ما که می‌دانیم جان و نام و نانمان را خدا داده است واینها را هم باید روزی تقدیم کنیم پس چرا کوششمان برای آنها، کوششی باطل باشد؟ این سؤال بی پاسخ خواهد ماند که اگر برای «خورد و برد نیست » که «زد و بند » می‌کنیم، پس برای چیست؟
متأسفانه مثلث شومی که آرامش جهان را بر هم می‌زند، باید بداند که ادامه‌ دادن به این روند در ابتدا به نابودی خود می‌انجامد سپس مابقی جهان؛ جهانی که تلاطم آن به نفع هیچ‌کس نیست…
لازم است بگویم حاکمیت‌تان را با عقل همراه کنید و ملت‌ها را از چنگِ جنگ رها کنید. یا سلاح‌های کشتار جمعی را امحا کنید یا دست از سر توده‌های مردم با شعارهای رنگین اما توخالی‌تان بردارید و بگذارید خود مردم حاکمیت خویش را احیا کنند.صد البته تمامی این‌ها در سایه خداپرستی و انسان دوستی امکان‌پذیر است.
خطاب به کسانی که خود را رهبران مقتدر جهان می‌دانند باید گفت که باید آگاه باشید به این‌که انسان‌ها با بقیه موجودات در برخی ابزار تکاملی تقاوتهای عمده‌ای دارند و بی‌شک می‌دانند و می‌فهمند که اکمان را چگونه باید قضاوت کرد.
امکانات برتری همچون مغز، چشم و دست که پیامد این رجحان، تسخیر کرات آسمانی و تحول زمین، تکامل فناوری روز جهان و درک و تجزیه و تحلیل عمیق پدیده‌ها و حوادث و عملکردهاست و قلب انسان نیز به عنوان پمپِ حیات او، دارایی ارزشمند دیگری‌ است که ریشه‌ عاطفه انسانی و جایگزین غرایض حیوانی محسوب میشود.اینک انتظار این است که باید این نعمات ارزشمند انسانی را که خداوند به ما ارزانی داشته قدر دانسته و به جای سینه چاک کردن، سینه‌های خود را با مهر و دوستی بگشاییم.
برای همدیگر پهن کنیم نه خط قرمز بکشیم و یا اینکه با مرزبندی و سرکوب، راهِ آزادی تفکر و بیان اندیشه‌ها را ببندیم.حاکمان باید بپذیرند که سو ءاستفاده از نعمات الهی در آخر پشیمانی به بار خواهد آورد و باید بگذارند مردم بدانند و باور کنند که دانستن و رهایی از این قید و بندهای ساختگی یک حق انکارناپذیر برای آنها است.

منبع :