با وجود این در متون تاریخی از طوایف سادات، تاریخ آنان و نقش فرهنگی – اجتماعی آنان کمتر ذکری به میان آمده است. در تداوم همین نوع تاریخ‌نگاری، علمای دینی منطقه هم، که معمولاً از سادات بوده‌اند، مشمول همین مظلومیت واقع شده‌اند و در متون تاریخی چندان ذکری از آنان نیامده است.

سایت مردم استان (ک و ب)- : استان و ایلات آن در عرصه محروم و واقع شده اند، بدین معنا که بسیاری از حوادث مهم آن در تاریخ نیامده و به بوته فراموشی سپرده شده است. به همین دلیل فرزندان این دیار امروز از بخش مهمی از سرگذشت نیاکان خود آگاهی علمی مستندی ندارند. سادات منطقه در این خصوص دچار محرومیت و مظلومیت مضاعف شده اند.

این طوایف نه تنها از نظر بخش قابل توجهی از جمعیت منطقه را تشکیل می دهند، بلکه از نظر کیفی در روند تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نقش موثری داشته و دارند.آنان از یک سو حامل فرهنگ مذهبی و مروج آن بوده و بدین‌گونه در جهت‌دهی به رفتار فردی و اجتماعی ایلات نقش اساسی داشته‌اند و از سوی دیگر در حل و فصل مسائل اجتماعی از قبیل اصلاح دعاوی و منازعات مردم، تعدیل رفتار قبایل نسبت به هم و تعدیل رفتار کلانتران نسبت به رعایا، مصلحان مورد اعتمادی بوده‌اند.

علما در تاریخبا وجود این در متون تاریخی از طوایف سادات، تاریخ آنان و نقش فرهنگی اجتماعی آنان کمتر ذکری به میان آمده است. در تداوم همین نوع تاریخ‌نگاری، دینی منطقه هم، که معمولاً از سادات بوده‌اند، مشمول همین مظلومیت واقع شده‌اند و در متون تاریخی چندان ذکری از آنان نیامده است.

بدیهی است که این منطقه در طول تاریخ خالی از شخصیتهای علمی و ادبی نبوده، زیرا در جامعه‌ای دینی، وجود عالمان دینی از ضروریات زندگی اجتماعی است و چون در ساختار زندگی اجتماعی پیشین که فاقد نهادهای اداری کنونی بود، عالمان دینی نقش بسیاری از نهادهای اداری امروز از قبیل مدرسه، دانشگاه، دادگاه، نیروی انتظامی، ثبت اسناد و املاک، ثبت احوال و غیره را ایفا می‌کردند؛ اگر برای اعتراض به موضوعی دست به اعتصاب می‌زدند، زندگی اجتماعی مردم دچار اختلال و بحران می‌شد.

بنابراین مسلم است که از این قاعده مستثنی نبوده و دارای شخصیتهای علمی برجسته‌ای بوده است. در متون تاریخی به نامهایی برمی‌خوریم که پسوند کهگیلویی و دهدشتی دارند. در این باره اشاره به نام میرلطف‌الله حسینی دهدشتی از شاگردان ملاصدرا و عبدالکریم کهگیلویی صاحب رساله عرفانی به نام “گفتگوی جمال و کمال”[۱]، بی‌مناسبت نیست.

همچنین در فارسنامه ناصری از آقامیر علی‌صالح و آقامیر حسین‌رضا توفیقی با تعظیم نام برده شده است. در دهه‌های اخیر شخصیتی همچون آیت‌الله‌العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (متوفی ۱۳۲۵ ش) مرجع تقلید عامه شیعیان جهان از همین منطقه برخاسته است. با وجود این، تاریخ‌نگاری کهگیلویه فاقد نام و تاریخ زندگی شخصیتهای علمی خود است.

در این قسمت از این نوشته سعی کردم در حد امکان در رفع این نقیصه بکوشم و نام چند تن از عالمان دینی منطقه را که همزمان با حکومت رضاشاه می‌زیستند ذکر نموده و اطلاعاتی را که در مورد برخی از آنان کسب کرده‌ام به خوانندگان تقدیم کنم.

مهم‌ترین این بزرگواران عبارتند از: مرحوم آقامیرعلی صفدر تقوی از سادات رضا توفیق، مرحوم آقامیر محمدلطیف از سادات رضا توفیق که از شاگران مرحوم آیت‌الله‌العظمی سیدابوالحسن اصفهانی و در بخشی از دوران تحصیل همدرس آیت‌الله‌العظمی سیدعلی بهبهانی بوده است.

ایشان از جمله علمایی بود که به دلیل صلاحیت علمی‌اش مشمول قانون خلع لباس نشد؛ مرحوم آقامیر مومن از سادات رضا توفیق؛ آقا میرعلی‌اکبر از سادات رضا توفیق؛ مرحوم آقاسیدمحمدتقی از سادات میرسالار؛ مرحوم آقاسیداحمد معروف به حاجی‌آقا از سادات امام‌زاده علی؛ مرحوم آقاسیدعلی باز از سادات امام‌زاده علی؛ مرحوم آقاسیدصدرالدین ملک حسینی معروف به آقا صدرا از سادات امام‌زاده قاسم.

طبیعی است که این بزرگواران از نظر فضل و تقوا مراتب متفاوتی داشته‌اند، اما همه آنان در حد توان در ترویج احکام شریعت و تعظیم و احیاء شعائر دینی و اصلاح امور مردم می‌کوشیدند و آنچه از فرهنگ دینی به نسل کنونی منتقل شده محصول تلاشهای آنان است.

اما از سال ۱۳۴۲ به بعد همزمان با شروع سیاستهای حکومت پهلوی (محمد رضاشاه) و تلاشهای آن برای تغییر ساختار اجتماعی و فرهنگی منطقه در جهت وابستگی اقتصادی و فرهنگی جامعه به غرب، تلاشهای دیگری در جهت خنثی کردن آن سیاستها صورت می‌گرفت.

پس از آنکه حضرت امام خمینی(ره) مبارزه خود را بر ضد حکومت پهلوی آغاز کرد، جهاد او که موجب تحرکات سیاسی و فکری در حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها شد، به سیاسی شدن علمای دینی منطقه کهگیلویه و بویراحمد نیز انجامید. بدیهی است هنگامی که در سطح مراجع تقلید نسبت به اقدامات حکومت اعلام موضع بشود، علمای سایر مناطق نیز از آن مواضع پیروی خواهند کرد.

علمای این منطقه نیز با تبلیغ احکام دینی و تلاش در جهت حفظ شعائر و تحکیم عقاید دینی مردم و تاسیس مراکز دینی و فرهنگی از قبیل مساجد و حسینیه‌ها و مدارس دینی، به مبارزه‌ای فرهنگی با سیاستهای حکومت دست زدند. آنان از معاشرت با مقامهای حکومت اجتناب‌ می‌کرده و به خواص و افراد مورد اعتماد خود، تعارض سیاستهای حکومت با مبانی دینی را گوشزد می‌کردند و با توجه به اعتمادی که مردم به علما داشتند دیدگاه آنان نسبت به حکومت، دهان به دهان در میان افراد جامعه منتشر می‌شد و بر آنان تاثیر می‌گذاشت.

مهم‌ترین علمای دینی منطقه در دوره حکومت محمدرضا شاه که در ترویج احکام دین در میان مردم تاثیر داشتند عبارتند از : سیدصدرالدین و سیدکرامت‌الله ملک حسینی (شاه قاسمی) در بویراحمد علیا و بخشهایی از کهگیلویه، (از سادات محمودی که در ارشاد دینی حوزه ممسنی نقش مهمی داشته) ، سیدمیراحمد تقوی مقدم (رضا توفیقی) در سراسر کهگیلویه، میریحیی یزدانی (رضا توفیقی) در بهمئی گرمسیر، سیدضیاء‌الدین پرهیزگاری (رضا توفیقی) در دشمن‌ زیاری و بخشی از طیبی سردسیر، سیدبمونی صالحی‌زاده (رضا توفیقی) در طیبی گرمسیر، سیدمحمدعلی حجازی (رضا توفیقی) در دشمن‌ زیاری، سیدمحمود رایگانی (رضا توفیقی) چند سالی در سوق و اطراف آن و سپس عزیمت به رامهرمز، میرعبدالحسین میری (رضا توفیقی) در طیبی گرمسیر و بخشی از بهمئی گرمسیر، شیخ محمدعلی دشمن‌ زیاری در طیبی گرمسیر، میرمحمود توفیقیان (رضا توفیقی) در اطراف دهدشت و چرام، سیدحجت‌الله رایگانی (رضا توفیقی) طیبی گرمسیر و حومه بهبهان، سید محمدعلی مطهری در باشت ( از سادات سرابیز)، سید جهان غلامی (از سادات بیدک)، سید عبدالعظیم عنایی (از سادات عنا و از اولین علمداران مبارزه با خوانین در منطقه)، سید عبدالوهاب بلادی(از سادات بحرینی)، مرحوم سید عبدالمناف بلادی (از سادات بحرینی)، سید عبدالکریم دستاران (از سادات میرزینعلی یا تکیه در ارشاد دینی منطقه ممسنی خصوصا سمت روستای مراسخون و حومه نقش به سزای داشته) شیخ محمد علی جعفری ( دیانتی فر) از حوزه دیل، سیدتقی فروزنده (میرسالاری) در سادات میرسالار و تشان، سید محمد تقوی (سادات امام‌زاده علی) در چرام، سید عبدالرسول تقوی (سادات امام‌زاده علی) در چرام، سید محمدجواد تقوی(سادات امام‌زاده علی) در دیل و بویراحمد گرمسیر.[۲]

این علما هر کدام در حوزه اقامت خود به ارشاد اهالی می‌پرداختند و طبیعی است که مراتب فضل و تقوای آنان متفاوت بوده و به همین نسبت نیز بر قلوب مردم موثر واقع می‌شدند. البته لازم به ذکر است که افراد فوق الذکر ، همه علمای منطقه نبوده بلکه موثرترین آنها می باشند. همچنین فقط آن دسته از علما را که در محدوده سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ در منطقه سکونت داشتند شامل می شود.

بنابراین آن دسته از علما را که از نظر سن و سکونت در منطقه، متعلق به دوره بعد از پیروزی از انقلاب اسلامی هستند شامل نمی شود. علاوه بر این، چون هدف این نوشته معرفی آن دسته از علما بود که در منطقه سکونت و حضور داشته و اقدامات آنان در مردم تاثیر می گذاشت، بدین سبب از ذکر نام افرادی از این منطقه که در حوزه های علمیه شیراز، اهواز و قم به تحصیل علم پرداختند و در همان شهرها اقامت گزیدند نیز صرف نظر شد.

در ضمن به پاس خدمات ارزشمند دینی و سیاسی این علما و سادات جلیل قدر پیشنهاد میشود بزرگ­داشتی با هماهنگی حوزه علمیه و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در هر یک از شهرستان های استان برگزار شود.

به عنوان مثال در یاسوج از سیدصدرالدین و سیدکرامت‌الله ملک حسینی، سید شریف حسینی (از سادات محمودی) ومرحوم آیت‌الله‌العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (اصالتا از سادات محمودی) ، در گچساران شیخ محمد علی جعفری ( دیانتی فر)، در شهرستان باشت از مرحوم حاج سید محمد علی مطهری ، مرحوم سید جهان غلامی، مرحوم سید عبدالعظیم عنایی و مرحوم سید عبدالوهاب بلادی، مرحوم سید عبدالمناف بلادی و سید عبدالکریم دستاران و در حوزه کهگیلویه سید میراحمد تقوی ، عبدالکریم کهگیلویی صاحب رساله عرفانی به نام “گفتگوی جمال و کمال“، آقامیر علی‌صالح و آقامیر حسین‌رضا توفیقی ( که در فارسنامه ناصری از این بزرگواران با تعظیم نامبرده شده است) مرحوم آقامیر محمدلطیف (از شاگران مرحوم آیت‌الله‌العظمی سیدابوالحسن اصفهانی و همدرس آیت‌الله‌العظمی سیدعلی بهبهانی و ایشان از جمله علمایی بود که به دلیل صلاحیت علمی‌اش مشمول قانون خلع لباس نشد)و…


نسخه خطی این رساله در کتابخانه ملی مارچانا در ونیز (ایتالیا) هم اکنون موجود است. رک: کیهان فرهنگی، اسفند ۱۳۶۶، ص ۳۵٫[۱]

[۲]. مطالب این مقاله برگرفته از کتابهای تاریخی خصوصا کتاب تاریخ سیاسی کهگیلویه نوشته دکتر سید مصطفی تقوی و معتمدین محلی میباشد.