** وکیلی برای نشستن بر جاگیاه سیدباقر و مندنی پور باید به ابهامات آن کتاب(کاغذهای کاهی) پاسخ گوید تا بتواند پرچمدار این گروه قدرتمند در انتخابات دوره آینده باشد.
** زارع با واگذاری نسبی اوضاع استان به تاجگردون(در افکار عمومی) محبوبیتش احتمالا مانند گذشته نباشد. او با دفاع از دولت و کابینه و سخنرانی برای سبزترین یار آن(دکتر نجفی) چراغ سبز را به اصلاح طلبان نشان داد ولی…
** حاج زارع برای کسب بخشی از آرای اصلاح طلبان احتمالا فقط به یک چیز چشم دوخته است؛ ردصلاحیت سیدباقر و مندنی پور و ورود گزینه ای نه در حد آنان، مثل بهرامی و وکیلی می باشد.
** اما اینکه او بالاخره دست وکیلی را بلند می کند یا خود به عرصه می آید انتظار زیادی می برد و برای دانستن تصمیم سیدباقر بسیار لذت بخش است که دو سال منتظر بمانیم. آنچه مهم است اینکه سرنوست انتخابات ۱۳۹۴ تنها و تنها در دستان اوست.

 

آنچه در عصر دوشنبه دانشگاه یاسوج میشد فهمید نه برد وکیلی یا هدایتخواه بود بلکه حضور آنها در این عرصه یک نتیجه داشت؛ حاج زارع در انتخابات دو سال آینده حداقل دو رقیب دارد.

حضور وکیلی در مناظره از یک سو و گلایه های گاه و بیگاه رسانه های منتسب به او از استاندار و تاجگردون و رویه رسانه ای مبتنی بر نقد رسمی  حاج زارع، این امکان که وکیلی از سال بعد حضورش در صحنه سیاسی بویراحمد را پررنگ تر کند، تقویت می کند.

او اگر چه تنها شرطش برای حضور در انتخابات، نبود موسوی است حالا کار سختی پیش رو دارد. از طرفی با دست نیمه پر به میدان آمد ولی حضور او با همین توشه هم می توانست شروع خوبی باشد.

او اگر چه در مناظره، حمله را آغاز کرد ولی هدایتخواه به راحتی او را با ضرباتی سهمگین به گوشه رینگ برد و شاید دفاع نسبتا خوب او از اصلاحات در لحظات آخر توانست او را از شکست رهایی داده و به دورهای بعد برساند.

وکیلی نشان داد می تواند حرف اصلاح طلبان را بزند ولی واقع این است که اصلاح طلبانی که عالیجناب سرخپوش اکبر گنجی را خوانده اند کمتر می توانند به نیروهای نزدیک به هاشمی اعتماد کنند. اینرا میشد در اعتراضات بدرقه جوان اهل بهمئی دید که حاضر بود  کتابی را که هدایتخواه در دست داشت در دست بگیرد(کاغذهای کاهی)و تقاضای وقت کند تا چیزهائی را بگوید!

وکیلی برای نشستن بر جایگاه سیدباقر و مندنی پور باید به ابهامات آن کتاب(کاغذهای کاهی) پاسخ گوید تا  بتواند پرچمدار این گروه قدرتمند در انتخابات دوره آینده باشد.

هدایتخواه نیز احتمالا برای چهارمین بار روبروی حاج زارع خواهد ایستاد. او با نزدیک به هفتادهزار رایی که در سبد خود ریخت هنوز هم سرسخت ترین رقیب زارع می باشد که با ظرافت حرکت کرده است. او بعد از آنکه زمزمه حضور خلقی پور بالقوه ترین رقیب درون حزبی اش در بویراحمد به پا شد فعالیت ها و سخنرانی هایش را شروع کرد و به نوعی رهبری اصولگرایان بویراحمد را دوباره به دست گرفت.

زارع با واگذاری نسبی اوضاع استان به تاجگردون(در افکار عمومی) محبوبیتش احتمالا مانند گذشته نباشد. او با دفاع از دولت و کابینه و سخنرانی برای سبزترین یار آن(دکتر نجفی) چراغ سبز را به اصلاح طلبان نشان داد ولی از سوئی در انتخاب استاندار و جدائی از تیم لابی بویراحمد به رهبری سیدباقر علیرغم تمایل اولیه هوادران، شاید به دلیل هراس از کاندیداتوری سیدباقر یا یک گزینه دیگر بر روی گزینه تاجگردون و بزرگواری وزنه انداخت.

او حالا همه امیدهای خود در اصلاح طلبان را از دست داده، چه هواداری او از احمدی نژاد و ولایتی در دو دوره انتخابات، کاملا به مایوس شدن آنان انجامیده است. زارع برای کسب بخشی از آرای اصلاح طلبان احتمالا فقط به یک چیز چشم دوخته است؛ ردصلاحیت سیدباقر و مندنی پور و ورود گزینه ای نه در حد آنان، مثل بهرامی و وکیلی می باشد.

گرجه می توان در چنین حالتی روی حمایت سیدباقر از آنها حساب کرد و اوضاع را کاملا پیجیده خواند.

زارع در این میان یاران اصولگرای خود نیز رقیبی ویژه دارد. واقع این است که اختلاف کمتر از بیست هزار رای به راحتی بعد از چهارسال قابل جبران است و زارع احتمالا باید به دنبال انصراف هدایتخواه از کاندیداتوری باشد.

بعید است هدایتخواه غایب انتخابات آینده باشد. مگر اینکه نیرویی قوی و تشکیلاتی و دارای پایگاه رای در اصولگرایان عرضه شود که این مشخصات تا کنون در کسی پیدا نشده است.

زمستان ۱۳۹۴ بسیار رویایی خواهد بود. انگاه که سیدباقر سخنرانی طوفانی خود را با گفتن «درود بر اصلاحات» آغاز می کند و با دفاع از عملکرد خاتمی . نقد نسبی روحانی به پایان می رساند.

اینها را همه می دانند. اما اینکه او بالاخره دست وکیلی را بلند می کند یا خود به عرصه می آید انتظار زیادی می برد و برای دانستن تصمیم سیدباقر بسیار لذت بخش است که دو سال منتظر بمانیم.

آنچه مهم است اینکه سرنوست انتخابات ۱۳۹۴ تنها و تنها در دستان اوست.

منبع :