- سایت های خبری
- دوشنبه 30 دسامبر 2013 - 09:12
جلوی اقدامات غیرقانونی را بگیرید
چرا سرپرست دانشگاه درست یک روز بعد از تصدی مدیریت اقدام به قطع حقوق ۵ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه که مامور به تحصیل بودند کرد؟
این نامه با تیتر « دفاع دانشجویان از رمضانی/کدام منافع آقایان در معرض تهدید قرار گرفت؟» مزین شد، متن کامل بیانیه ای را منتشر کرد که به امضای ۸۵ نفر! از دانشجویان این دانشگاه رسید.
قبل از پرداختن به دفاع ضعیف، عجولانه و بی پایه این دوستان که باور می کنیم دانشجو اند، جمعیت دانشجویان دانشگاه یاسوج را یک بار دیگر باز گو می کنم.
دانشگاه یاسوج جمعیتی بالغ بر ۶ هزار و ۵۰۰ دانشجو دارد که اگر با حساب سر انگشتی بخواهیم نسبت دانشجویان حامی رمضانی که این نامه را امضا کردند به دیگر دانشجویان حساب کنیم متوجه می شویم که طبق این نامه تمام امضا کننده حامی رمضانی در میان دانشجویان چیزی بیش از یک و نیم درصد کل دانشجویان نیست که نشان دهنده این است که دانشجویان حامی رمضانی مسیر درستی را برای حمایت از او انتخاب نکردند و یا واقعا بیش از این طرفداری در دانشگاه یاسوج ندارد.
در هر دو صورت این دوستان و حامیان دکتر رمضانی بیشترین ضربه را به حیثیت او در دانشگاه یاسوج زدند که به جای دفاع منطقی و مستدل ۸۵ نفره بودنشان در سایت به رخ کشیده می شود.
تصور نگارنده بر این است که این دفاعیه یا از طرف دوستان واقعی رمضانی نوشته نشد و یا اگر از طرف دوستان ایشان نوشته شد لازم است سرپرست دانشگاه یاسوج حواسش را نسبت به اطرافیان بیشتر جمع کند که دوستی خاله خرسه بعضی از انها باعث افول و نزول از سرپرستی دانشگاه نشود.
در بخش بعدی نوشته باید به دفاع متعصبانه و بعضا غیر اصولی از دکتر رمضانی و تخریب غیر منصفانه فضای مدیریتی پیش از او اشاره کرد و یاداور شد که دانشجو با وجود عدالت محوری، حق خواهی و فریاد بلندش بر سر ناموزنی ها، همیشه جانب انصاف را نگه میدارد و شدید ترین انتقاد ها و صریح ترین حمایت ها را بدون غرض ورزی و حب و بغض بیان می کند و جانانه پای اظهار نظر هایش می ماند.
اینجا نیز باید شک کرد که این افراد یا دانشجو نبوده و یا هنوز دست به قلم نبرده اند تا بتوانند در فضای مجازی از حیثیت طیف پیشرو؛ پیشگام و اندیش مند جامعه دفاع کنند.
اما در خصوص قبضه کردن رسانه های زنجیره ای بیرون از دانشگاه نیز توجه این دوستان عزیز را به بررسی هر چه بیشتر رسانه های استان جلب می کنم و اینکه کوچکترین نقدی که به مدیریت این مدیر دانشگاهی می شود، با چند متن بلند تر پاسخ داده می شود.
و امیدواریم دوستانی که دم از اخلاق می زنند در همین نوشته به احسن وجه از این فضیلت انسانی استفاده کنند که باورمان شود وقتی از بی اخلاقی انتقاد می کنید، لا اقل خود متمسک به آداب حسنه اید.
بنا بر این از این بخش های بیانیه شما می گذریم تا همگان به اخلاق مدار بودن شما ایمان بیاورند:
– در طی ریاست ارژنگ از یک سو منافع باد آورده و غیر قانونی نصیبشان گردید (کدام منافع بر مبنای کدام قانون)
– همه نشان از دست پاچگی بازماندگان و آنان که منافع غیر قانونی شان در معرض تهدید قرار گرفته است بوده، وبرای تلافی آن هم به هر سبک و شیوه ای از هر ابزار غیر اخلاقی دستاویز گرفتند. (امیدواریم اخلاقا قابل اثبات باشد تا تصور نشود که شما توهین و تهمت می زنید)
– امروز از هر شیوه ی غیر اخلاقی و حتی انسانی علیه مدیریت جدید (امیدوارم با توجه به اخلاق بفرمایید به جز چند نقد صریح در رسانه ها کدام کار غیر انسانی و یا غیر اخلاقی علیه جناب رمضانی صورت گرفت؟)
– البته که آقایان بر اساس مشی فکری شان(که همانا اقتدار گرایی است)
– ابطال ادعاهای این قوم رانده شده (از ادب و متانت شما سپاسگذاریم)
– و …
نمی خواهم از مدیریت دکتر ارژنگ در دانشگاه یاسوج دفاع کنم اما برای اینکه وجدان خود نویسندگان بیانیه راحت شود پیش نهاد می کنم از خود دکتر رمضانی که به حق به انصاف در قضاوت او را می شناسم سوال بفرمایید تا واقعیت ها بر شما روشن تر شده و کارهایی که طی این مدت در دانشگاه یاسوج صورت گرفت را بیان کند.
( نیازی نیست که نتایج این نشست را در رسانه ها مطرح کند فقط برای وجدان آگاه خودتان برای قضاوت های دانشجویی از فضای دانشگاه)
دوستان عزیز در ۳ بند اقدامات منتقدین دکتر رمضانی را مطرح کردید که در بند اول بحث انتصاب غیر قانونی بودن به فعالیت های سرپرست دانشگاه را مطرح کردید؛ در این جا حرف شما را نقدا قبول می کنیم اما به چند سوالی که در ذهن افراد دانشجو، دانشگاهی، رسانه و دیگران وجود دارد پاسخ دهید. (حتی اگر این افراد کم هم باشند اما بر اساس پاسخگویی که شما از ان دم می زنید حق شنیدن پاسخ را دارند)
۱- چرا سرپرست دانشگاه درست یک روز بعد از تصدی مدیریت اقدام به قطع حقوق ۵ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه که مامور به تحصیل بودند کرد؟
۲- آیا طبق قوانین وزارت علوم بدون طی کردن مراحل قانونی سرپرست دانشگاه این اجازه را دارد که نسبت به بورسیه های دانشگاه اعلام بی نیازی بکند؟ بورسیه هایی که با دقت در اسامی انها متوجه می شویم از مجموع ۱۱۵ نفری انها شاید کمتر از ۵۰ نفر آنها مربوط به طیف فکری مخالف سرپرست دانشگاه باشد! آیا به خاطر حذف چند نفر مخالف فکری باید همه ۱۱۵ نفر بورسیه دانشگاه چوب بخورند؟ آیا داماد نماینده بویراحمد و دنا که تلاش زیادی برای سرپرستی ایشان انجام دادند نیز باید مورد بی مهری این مدیر قانون مدار قرار گیرد؟
۳- آیا آقای سرپرست دانشگاه یاسوج از روند جذب هیئت علمی در دانشگاه مطلع هستند و بر اساس این قانون اقدام می کنند؟
۴- آیا افشای نامه های اداری یک نهاد مظهر بی قانونی نیست؟ و اگر در این کار دست نداشتند آیا نباید نسبت به این کار غیر قانونی موضع گیری می کردند؟
۵- آیا مشخصات شناسنامه ای و تحصیلی کارکنان و یا اعضای هیئت علمی دانشگاه امانتی در دستان مسئولین دانشگاه نیستند که بی پروا و غیر قانونی اقدام به انتشار انها در رسانه های استان کردند؟ ( اگر قانونی و اخلاقی و انسانی نگاه کنیم هر نهاد و اداره دیگری نیز این کار را انجام می داد کار شایسته ای به حساب نمی امد تا چه رسد به نهاد حساس مثل دانشگاه)
۶- آیا برکناری مدیر امور اداری دانشگاه بر اساس قانون خاصی صورت گرفت (تعویض مدیران حق هر مدیری است اما مرسوم این است که قبل از عزل جای گزین شخص را معرفی می کنند تا روند کار در دانشگاه به عنوان نهادی حساس بر زمین نخوابد، اما شاهد بودیم نزدیک به ۳ هفته این قسمت دانشگاه بدون مدیر و سرپرست به حال خود رها شده بود. بر اساس کدام قانون نا نوشته؟)
۷- تمدید نکردن قرار داد مدیر ای تی دانشگاه که کارکنان این بخش او را به توانمندی کاری می شناسند بر اساس کدام قانون صورت گرفت؟
۸- و …. که فعلا لزومی به بیان انها نیست.
دوستان عزیز نوشتند که مدیر را به نا کارآمدی متهم می کنند.
و باز هم با چند سوال از این بخش عبور می کنم:
۱- نشانه های کارآمد بودن یک مدیر اولویت بندی در کارها و اهم و مهم کردن فعالیت های حوزه مدیریتی است.
و باید از خود شما سوال کرد مهم ترین اولویت دانشگاهی که به زعم شما با بحران رو برو بود چیست؟
آیا شناخت نقاط بحرانی برای رفع انها مهم ترین وظیفه یک مدیر توانمند نیست؟
آیا در اولویت بندی مسایل علمی و آموزشی و پیشبرد این اهداف نباد سر سلسله فعالیت های یک مدیر دانشگاهی باشد؟
معمولا از مدیران یک دستگاه که می خواهند یک مسئولیت را بر عهده بگیرند سوال می شود اولین کاری که می خواهید انجام دهید چیست تا بفهمند مهم ترین مسایل و دغدغه های این مدیر برای مدیریت بر مجموعه چیست؛ حال خودتان پاسخ دهید، اولین کاری که سرپرست دانشگاه یاسوج انجام داد چه بود؟
کدام فعالیت اولیه مدیر جدید در راستای حل مشکلات علمی دانشگاه، پیشبرد اهداف علمی و بررسی موانع کار علمی اعضای هیئت علمی و دانشجویان بود؟
۲- دوست دارم از قلم حامیان این مدیر بزگوار بشنوم ۱۰ کار اول و مهم و اساسی که جناب رمضانی در قدم اول برای دانشگاه یاسوج انجام دادند چه بود و خود بگویند تا چه اندازه با اولویت ها مسایل و مشکلات مهم تر دانشگاه یاسوج سنخیت داشت.
۳- یکی از مهم ترین وظایف یک مدیر مدیریت فضای زیر مجموعه برای جلوگیری از هرج و مرج است.
یکی از انتقاداتی که به مدیریت دکتر ارژنگ کردید آشوب ها و اغتشاشات دانشجویی بود.
دکتر ارژنگ در سال های اولیه مدیریتی اش با این مسایل مواجه نبود و در سال های بعدی به دلایل دیگری که اینجا جای نوشتن از آن نیست به امر مبتلا شد اما آیا آقای رمضانی توانستند در دو سه ماه اول مدیریت خود این فضا را مدیریت کنند که فضا به سمت اغتشاش نرود؟
فکر کنم اگر دانشجو باشید مراسم ۱۶ و ۱۸ آذر دانشگاه را به خوبی به یاد دارید که چطور عده ای غیر دانشجو و از بیرون دانشگاه به دانشگاه رسوخ کردند و قصد بر هم زدن فضای دانشگاه را داشتند و تنها واکنش سرپرست دانشگاه سکوت و سکون بود.
که در برنامه بعدی یعنی ۱۸ آذر این امر شدت پیدا کرد و تا مرحله کتک کاری دانشجویان و غیر دانشجویان در سالن اجتماعات کشیده شد.
این آغاز یک راه دراز است و اگر سکوت و سکون مدیر دانشگاه به همین منوال طی شود یقینا (اگر حکم ریاست ایشان تایید شود) کمتر از یک سال به فضایی که در سال های اخر مدیریت دکتر ارژنگ بر دانشگاه رفت خواهند رسید.
لازم است متذکر شوم افرادی که اقدام به بر همزدن هر دو جلسه کردند از طیف فکری نزدیک به سرپرست دانشگاه و حامیان اصلاحطلبی بودند.
در بند سوم نوشتید که سرپرست دانشگاه را متهم به سیاسی کاری و افراط گرایی در حوزه مدیریت می کنید.
این را نیز به خود شما واگذار می کینم و فقط پاسخ یک سوالم را در رسانه ها از شما می خواهم که چه شد که راننده حاج زارع که دانشجوی مقطع کارشناسی هستند مدیر امور عمومی دانشگاه شد؟ (امیدوارم که بده بستان سیاسی در کار نباشد که نیست!)
در مورد اقدامات سخت افزاری و تغییر مدیران دانشگاه نوشتید و باید گفت حق هر مدیری تغییر در بدنه مدیریتی است.
ضمن احترام به انتخاب های دکتر رمضانی در حوزه های مرتبط با دانشجو یعنی معاونت های فرهنگی و دانشجویی و مدیران انها جا دارد از این انتصاب ها نیز تجلیل و تقدیر شود.
اما این دوستانی که ادعا می کنند ۸۵ نفر از دانشجویان دانشگاه یاسوج هستند حتما می دانند که کانونهای فرهنگی و انجمنهای علمی دانشگاه مدت زیادی است که در حال فعالیت می باشند و حتی در زمان مدیریت دکتر ارژنگ برای فعالیت های آنان دفاتری نیز در نظر گرفته شد و در این دفتر ها مشغول به فعالیت بودند. (شاید این دوستان دانشجویان مجازی دانشگاه باشند که از فضای دانشگاه کاملا آگاه نیستند و یا فقط ایام امتحانات در دانشگاه حاضر می شدند. شاید هم دانشجویان سال اولی باشند که به اندازه ای فضای دانشگاه را برایشان سیاه جلوه کردند که هر بوته ای که در دانشگاه روییده را ما حصل مدیریت جدید می بیند.)
اما در دیگر حوزه های دانشگاه هنوز علامت سوال هایی در ذهنها مانده که نمونه آن را در بند بالا و بند های بالاتر عنوان داشتم.
در مورد شورا های صنفی دانشگاه نیز که از دانشجویان منتقد و مخالف افکار مدیریتی دوران دکتر ارژنگ و نزدیک تر به افکار مدیر فعلی دانشگاه تشکیل شد، از زبان خودشان در ۱۶ آذر امسال شنیدیم که نمی گذارند فعالیت مان را در دانشگاه شروع کنیم. اگر باور نمی کنید سخنان دانشجوی دختری که به نمایندگی از شورا بالا رفت و صحبت کرد را یک بار دیگر به یاد بیاورید. البته اگر دانشجو هستید.
و باید خدمت این دوستا به ظاهر دانشجو عرض کرد که شورای صنفی نیز در دانشگاه یاسوج و در دوره مدیریت دکتر ارژنگ به فعالیت خود مشغول بود. شاید شما گذرتان به دانشگاه نیفتاده باشد.
دوستان بیانیه نویس حامی دکتر رمضانی نوشتند که دوستان اقتدار گرا تاب دیدن شور و نشاط در دانشگاه را ندارند!
باید از این دانشجویان سوال کرد که اگر در دانشگاه حضور داشتید، آیا فراموش کردید که همین دوستان اقتدار گرا تریبون های آزاد اندیشی را حتی برای دانشجویان کمونیست نیز فراهم کردند تا بتوانند آزادانه حرفشان را بزنند و کدام یک از این دانشجویان که در چارچوب قانون و فضای عمومی دانشگاه به بیان مطالبات و حتی حرف ها و تفکرات ضد دینی خود ( در محیط کرسی ها) پرداختند تا کنون مورد بازخواست قرار گرفتند؟
آیا شور و نشاط در دانشگاه نه یعنی ایجاد فضایی که دانشجو به راحتی و بدون ترس به بیان دغدغه های فکری و اعتقادی اش بپردازد و سخن دانشجویان دیگر را نیز بشنود؟
آیا این فضا در اوج فتنه ۸۸ که فضای کشور در التهاب به سر می برد در دانشگاه یاسوج آغاز نشد به طوری که هنوز در هیچ کجای کشور کلید نخورده بود؟
آیا اگر مدیر وقت دانشگاه کوچکترین منفعت طلبی و یا مصلحت اندیشی را داشتند نباید جلو برگزاری این برنامه ها را در اوج فتنه ۸۸ می گرفتند؟
آیا اگر به دقت نگاه کنیم همه این برنامه ها نمی توانست به ضرر مدیریت مدیر قبلی دانشگاه بوده باشد؟
آیا اگر در دانشگاه حضور داشتید و یا دوستان دانشجویتان این آمار را به شما ارائه کنند ندید که فضای غالب این جلسات با دانشجویانی بود که مخالف تفکر حاکم بر بدنه مدیریتی کشور بودند؟
اما آیا مدیر جدید نیز این زمینه را برای منتقدانش فراهم می کند؟ و یا دوستان هم فکر آقای سرپرست در میان دانشجویان اجازه اظهار نظر به تفکر مخالف را می دهند؟
چشم هایمان را بر وقایع ۱۶ و ۱۸ آذر امسال می بندیم که وقتی یکی از دانشجویان مخالف می خواستند صحبت بکنند با هو و جنجال مواجه می شدند و یا وقتی ستار هدایت خواه می خواست به اظهار نظر در مناظره با وکیلی بپردازد این دانشجویان اقدام به بلوا و آشوب در مراسم می کردند.
اما امیدواریم بعد از این شاهد فضایی باز و پر از شور و نشاط برای موافق و مخالف در دانشگاه باشیم.
دوستان دانشجو در بیانیه نوشتند که در حوزه نرم شاهد کوتاه شدن دست حراست و کمیته انضباطی از بدنه دانشگاه بودیم.
اینکه آیا کوتاه شدن دست حراست و کمیته انضباطی به عنوان عوامل انضباط در دانشگاه از دانشگاه کوتاه شود، کار خوب یا بدی است را کار ندارم اما توجه شما را به خبری که در هفته های اول تصدی مدیریت دانشگاه یاسوج توسط دوستان اعتدال در رسانه های منتشر شد جلب می کنم که مدیر حراست دانشگاه بعد از انتقاد از سرپرست دانشگاه در برخی رسانه ها جلو ورود انها به دانشگاه را گرفتند.
البته دست حراست از دانشجویان کوتاه شده بود لاجرم سوی خبرنگاران و منتقدان باید دراز شود.
از ارتباط وثیق مدیر جدید با بدنه دانشجویی گفتید این را نیز برای قضاوت در زمانی طولانی تر واگذار می کنیم اما امیدوارم به دو سوال من اینجا پاسخ دهید.
۱- مدیر جدید تا کنون چند جلسه با عموم دانشجویان یا تشکل های هم سو و غیر همسو برگزار کردند (به غیر از جلساتی که با منتقدین مدیر قبلی و دانشجویان اصلاحطلب دانشگاه به صورت خصوصی برگزار کردند)
۲- برخورد جذمی مسئولین دانشگاه با دانشجویانی که در جلسه سخنرانی حاج زارع در ۱۶ آذر از او سوال کردند در چه چارچوبی می گنجد و آیا ناشی از همین ارتباط وثیق است یا در راستای ایجاد شور و نشاط در دانشگاه یا آزاد اندیشی دانشجویان؟
در پایان یاداور میشوم که دانشجو همیشه در انتقاد صریح از مدیران گذشته، حال و آینده جلو دار بوده و هست و هیچ کجا به دنبال منفعت طلبی و مصلحت اندیشی نبوده و نیست ولیکن همیشه انتقاد هایش مستند و منطقی و بدور از غرض ورزی است و دفاعش بدون تعصب و افراط و تقدس به شخص مورد دفاع تا بتواند اگر فردا روزی خطایی از این شخص دید با زبان صریح و فریاد بلند اعلام کند و مطالبه گری اش را به منافعش نفروشد.
منبع : عصردنا