پایگاه خبری یاسوج 24

 ایمان محمدپورفتح

شاید خیلی زود باشد که بتوان در مورد فضای سیاسی انتخابات مجلس شورای اسلامی ۹۴ حوزه گچساران و باشت به صورت شفاف و دقیق اظهار نظر کرد، اما می توان بر اساس فضای سیاسی این روزهای حوزه مذکور، مخصوصا تحرکات گروه های مختلف فکری در دو شهرگچساران و باشت دست به تحلیل زد.

یک روی سکه تحلیل انتخابات مجلس ۹۴ حوزه گچساران و باشت، مثل انتخابات های گذشته این حوزه، طیف فکری اصلاح طلب است  و روی دیگر آن طیف اصولگرا، که هر یک در درون خود به تحلیل جداگانه نیاز دارد.

طیف فکری اصلاح طلب حوزه گچساران و باشت این روزها سرخوش از پیروزی در انتخابات اسفند۹۰ مجلس شورای اسلامی و انتخابات خرداد۹۲ ریاست جمهوری، روزهایی آرام و بی حاشیه را سپری می کنند و به نظر می رسد با توجه به اختلافات طیف اصولگرای حوزه مذکور و رضایت نسبی مردم این حوزه از عملکرد نماینده اصلاح طلب گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی، کار سختی برای پیروزی در انتخابات مجلس ۹۴ نداشته باشند و می توانند اصولگرایان را در طی ۴ سال و در سه انتخابات متوالی شکست داده و هت تریک سیاسی کنند، اما…

درست است که بر عکس طیف اصولگرا که با اختلافات عمیق و ریشه دار دست و پنجه نرم می کنند، طیف اصلاح طلب گچساران و باشت از تجربیات گذشته به خوبی استفاده می کند و بزرگان این جریان فکری در این دو شهرستان تا به امروز توانسته اند از ورود حاشیه های اختلاف انگیز در میان نیروهای فکری این طیف جلوگیری کنند، اما نمی توان از سوء تفاهمات و نگرانی های به وجود آمده میان برخی از بزرگان طیف فکری مذکور با نماینده اصلاح طلب این دو شهرستان چشم پوشی کرد. نگرانی هایی که به راحتی قابل حل هستند اما می توانند در انتخابات مجلس ۹۴ مانند یک زخم کهنه عمل کنند و در راه پیروزی این طیف فکری مشکل آفرین شوند و حتی شاید جایگاهی که بعد از ۲۴سال به دست آورده اند را به راحتی و تنها به خاطر سوء تفاهماتی جزئی از دست دهند .

دومین موضوعی که می توان در طیف اصلاح طلب به آن پرداخت، بحث عملکرد نماینده اصلاح طلب دو شهرستان گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی است. موضوع مهم و شاید سرنوشت سازترین بحث در ارتباط با انتخابات مجلس ۹۴ حوزه مذکور.

برخلاف بیش از دو دهه گذشته که مردم حوزه گچساران و باشت عادت کرده بودند به نمایندگانی که بیشتر از آن که در جلسات مجلس شورای اسلامی حاضر باشند و به قانون گذاری مشغول، در حوزه انتخابیه حاضر بودند و در حال تسویه حساب با نیروهای اصلاح طلب و روشنفکر، ویا دنبال استخدام غیر قانونی وابستگان و اطرافیان خود در ادارت مختلف بودند، این دوره نماینده ای به مجلس شورای اسلامی فرستادند که به جای تسویه حساب با نیروهای این دو شهرستان، به فکر کمک به رشد این نیروها در سطح ملی است، به جای حضور مستمر در حوزه انتخابیه اش و دنبال کردن کارهای پوپولیستی، نهایت تلاشش را برای حضور مستمر در جلسات مجلس شورای اسلامی و قانون گذاری و کمک به اجرای طرح های بزرگ در حوزه انتخابیه اش به کار می گیرد.

چون قبل از انتخابات برای رأی آوردن اسم کسی را یادداشت نکرده و به کسی قول اشتغال نداده، به جای کمک به استخدام های غیر قانونی، به فکر جذب سرمایه گذار و راه اندازی طرح های اشتغالزا در حوزه مذکور و کمک به اجرای عدالت در استخدام های ادارات مختلف است.

تغییر دادن فکر مردم بعد از دو دهه و آشنا کردن آنها با وظایف اصلی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، هزینه هایی هم دارد که نظر برخی از فعالین سیاسی ، اجتماعی این است که دکتر تاجگردون هزینه این کار را با ریزش آراء در انتخابات آینده مجلس پرداخت خواهد کرد که هزینه گزافی است، اما نگارنده این سطور نظری متفاوت با این تحلیل دارد.

این که دکتر تاجگردون به خاطر نرفتن به سمت کارهای پوپولیستی باب شده توسط نمایندگان سابق در حوزه گچساران و باشت، تا حدودی با ریزش آراء مواجه می شود را قبول دارم، اما روی دیگر سکه این است که دکتر تاجگردون در این نزدیک به بیست ماه که از دوره نمایندگیش می گذرد، نشان داد که یک چهره تأثیر گذار در سطح ملی است و بارها این را به اثبات رسانده و با این کار تا حدود زیادی توانسته طبقه متوسط جامعه که قشر عظیمی هستند، را جذب و به سبد رأی خود اضافه و ریزش آرایش را تا حدودی جبران نماید.

با این تفاسیر طیف فکری اصلاح طلب، کار سختی برای پیروزی در انتخابات۹۴ مجلس حوزه گچساران و باشت ندارند و تنها مسئله ای که ممکن است در راه پیروزی آنها ایجاد مشکل کند، سوء تفاهمات و نگرانی های بوجود آمده بین دکتر تاجگردون و برخی از بزرگان اصلاح طلب است که هیچ بعید نیست همین مسئله کوچک سبب شود دو چهره تأثیرگذار خانواده تاجگردون یعنی حاج بهرام و حاج غلام به جای قرار گرفتن در یک جبهه، به عنوان دو رقیب مقابل هم قرار بگیرند و با این کار امید بالای طیف اصلاح طلب گچساران و باشت به پیروزی در انتخابات مجلس ۹۴ به یأس تبدیل می شود.

در روی دیگر سکه و در طیف فکری اصولگرایان اما مسئله فرق می کند و اختلافات عمیق و ریشه دار است، اما موضوعی که این روزها در محافل سیاسی گچساران و باشت شنیده می شود، بحث ائتلاف اصولگرایان دو شهرستان مذکور بر روی یک گزینه است، که امیدها را در میان طیف مذکور بار دیگر زنده کرده است.

ائتلاف آن هم در طیف اصولگرایان با توجه به اختلافات گذشته در این گروه و وجود چهره های مدعی جدید این طیف فکری مثل: یدالله مرادی، عبدالکریم قاضی فر، غلامرضا پاکدل، محمد رمضانی، اردلان زینل زاده، حسین اسماعیلی، سید حشمت الله احمدزاده، سیف الله جشن ساز، جنتی و… دور از ذهن و بعید به نظر می رسد.

چهره های جدیدی که هر یک در رویا خود را مدعی اصلی انتخابات آینده می دانند و بعید به نظر می رسد به راحتی حاضر به کناره گیری باشند.

حال سوال اصلی اینجاست، ائتلاف صورت می گیرد یانه؟

این که ائتلاف در این گروه فکری به حقیقت می پیوندد یا نه را گذر زمان و اتفاقات آینده مشخص می کند، اما چیزی که روشن و شفاف است، شکست قطعی اصولگرایان در انتخابات مجلس ۹۴ در صورت عدم ائتلاف است .

موضوع دوم گزینه ائتلاف است، این که گزینه نهایی از کدام طیف باشد، خیلی مهم است، از طیف اصولگرایان سنتی به رهبری علیمراد جعفری ؟ از طیف اصولگرایان جدید به رهبری سید قدرت حسینی؟ یا از طیف اصولگرایان ترک زبان به رهبری حیاتعلی فولادی وندا؟
به نظر می رسد اگر گزینه نهایی ائتلاف از طیف اصولگرایان سنتی باشد، با توجه به مسائل قومی و قبیله ای، هم درصد بسیار بالایی از ترک زبانان عزیز که گرایش فکری اصلاح طلبی دارند و به خاطر مسائل قومی در انتخابات های گذشته به نامزدهای اصولگرای ترک زبان رأی میدادند و هم درصدی از اصولگرایان حوزه باشت و باوی به دکتر تاجگردون بپیوندند، که در آن صورت گزینه ائتلاف شانسی برای پیروزی در مقابل ایشان نخواهد داشت و پیروزی از آن دکتر تاجگردون خواهد بود.

در صورتی که گزینه نهایی از طیف اصولگرایان جدید« طیف سید قدرت» و گزینه ای که این روزها بر سر زبان هاست یعنی سید حشمت الله احمدزاده باشد، باز هم با توجه به اختلافات گذشته احمدزاده با مرحوم نبی زاده«ره» درزمانی که فرماندار گچساران بود، و بد بینی که در حوزه اصولگرایان سنتی نسبت به سید حشمت وجود دارد و همچنین قیچی کردن نیروهای منصوب به طیف سنتی از طرف اصولگرایان جدید در دوره نمایندگی سید قدرت و بحث های قومی و قبیله ای باوی، بویراحمد-ترک، لر و…از همین الأن می توان پیش بینی کرد که طیف وسیعی از آراء ترک زبانان عزیز و همچنین اصولگرایان سنتی به سمت دکترتاجگردون سوق داده شود و عملا این گزینه هم توان رقابت را نخواهد داشت.

اما…

گزینه نهایی اصولگرایان در صورتی که از طیف اصولگرایان ترک زبان باشد، با توجه به میزان رأی ثابتی که نامزدهای ترک زبان در دوره های گذشته انتخابات مجلس این حوزه کسب کرده اند و با فرض این که درصدی از آراء اصولگرایان سنتی و جدید به سمت آنها سوق داده شود، می تواند رقیبی قدرتمند برای گزینه اصلاح طلبان باشد و حتی شانس پیروزی هم داشته باشد.

در این میان اسم افراد مستقلی مثل علی رحم رحیم پور و…هم به گوش می رسد که با توجه به عدم شفاف بودن گذشته سیاسی و نداشتن ثبات سیاسی آنها، بعید به نظر می رسد مورد حمایت گروه خاص فکری، مخصوصا دو طیف فکری اصولگرا و اصلاح طلب این حوزه قرار گیرند، با این حساب هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات آینده ندارند.

منبع : کبنانیوز