پایگاه خبری یاسوج 24

 این مطلب توسط یک مخاطب کامنت گذاشته شده است؛

خانواده تاجگردون چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن در معادلات سیاسی دو شهرستان باشت و گچساران نقش قابل توجهی داشتند.
از این رو مردم این دو شهرستان یک ذهنیت تاریخی – سیاسی با توجه به سیستم ارباب و رعیتی که قبلا در این منطقه وجود داشت نسبت به این خانواده دارند. این خانواده از یک طرف به خاطر نفوذی که قبل از انقلاب در دستگاه منصورخان باشتی داشته و از طرف دیگر بعد از انقلاب آقای حاج بهرام تاجگردون به عنوان یکی از نیروهای محوری نه فقط در این منطقه بلکه نقش پررنگی در شکل گیری انقلاب در استان داشت.
و در کنار ابزار سیاسی به ابزار اقتصادی و در حال حاضر ابزار رسانه ای که به آن اضافه شده یعنی مثلث قدرت (سیاست- اقتصاد- رسانه) برای پیشبرد و تثبیت جایگاه خود در معادلات سیاسی منطقه رسیدند.
همچنین برای حفظ هر چه بیشتر این جایگاه با طوایف مختلف و به خصوص قوم ترک پیوندهای (ازدواج) سیاسی صورت دادند به طوریکه نسبت به سایر خانواده های قوم لر جایگاه ویژه ای در این قوم دارند. به همین خاطر است که تاجگردون و خانواده آن در بدبینانه‌ترین حالت بین ۱۰ تا ۱۵ هزار رای در سبد آراء خود همیشه دارند.

البته خیلی‌ها هم معتقدند که عمر سیاسی آقای بهرام تاجگردون تمام شده و این خانواده بعد از غلام‌رضا تاجگردون شخصیت صاحب نفوذ و کاریزمای حداقل در منطقه نخواهند داشت.

البته عده ای دیگر معتقدند آقای غلامرضا تاجگردون نگاهش به کرسی مجلس بیشتر به عنوان یک سکوی پرتاب برای رسیدن به یکی از وزارتخانه‌ها به خصوص وزارتخانه اقتصاد میباشد به طوریکه در این مدت با توجه به نفوذی که داشته خود را به عنوان یک کارشناس خبره اقتصادی هم در مجلس و هم در دولت خیلی خوب رسانه‌ای کرده و در حال حاضر نه فقط به عنوان یک چهره منطقه‌ای بلکه به عنوان یک چهره ملی شناخته میشود.
به هر حال طی چند روز گذشته تحلیل های متفاوتی در رابطه با انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی در حوزه های مختلف به رشته تحریر درآمد. لذا ضمن احترام به تمام تحلیل هایی که در این چند روز به رشته تحریر درآمده و نویسندگان آنها، چند نکته ای را در مورد حوزه انتخاباتی گچساران و باشت در حد توان به صورت مختصر بیان می کنم.
آقای تاجگردون و انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی
علی رغم اینکه اکثر افراد تصورشان بر این است که تکلیف انتخابات این دور حوزه گچساران و باشت مشخص است ولی گمان می‌رود به چند دلیل پیچیده و مبهم است که عبارتنداز؛

۱- در دور قبل اقبال عمومی به طرف آقای تاجگردون بیشتر به این خاطر بود که هنوز در این مسئولیت مورد محک قرار نگرفته و مردم فکر میکردند با توجه به نفوذ و مسولیت هایی که تا الان در سطح کلان داشته نسبت به رقیبانش موفق تر خواهد بود ولی در دور آتی مردم با شناخت بهتر به «عملکرد ایشان» رای خواهند داد.

۲- باید مشخص شود که آقای تاجگردون در این حوزه انتخابیه شرکت میکند یا نه. چون بر اساس شنیده ها احتمال اینکه ایشان در لیست اصلاح طلبان تهران یا در دولت مسئولیت بگیرد وجود دارد.

۳- در صورت عدم حضور در لیست اصلاح طلبان تهران و یا عدم مسئولیت در دولت، ایشان در حوزه انتخابیه گچساران و باشت حضور پیدا می کنند.

۴- شواهد و قرائن حاکی از این است که مشارکتی ها و چپ های قدیمی گچساران و باشت بیشتر تمایل به بهرام تاجگردون دارند تا غلام‌رضا تاجگردون یا به طور کلی می توان گفت با حضور بهرام تاجگردون جای برای حضور هیچ اصلاح طلبی حتی غلام‌رضا تاجگردون نمی باشد این را حتی اصول گرایان و حتی مخالفین وی می پذیرند.

ولی آنچه به نظر می رسد بهرام تاجگردون بنا به دلایلی از قبیل شرایط سنی و… خیلی بعید است مثل ادوار گذشته از فیلتر شورای نگهبان عبور کند. بنابراین در حال حاضر بین اصلاح طلبان واقعی یا چپ های قدیمی این حوزه انتخابیه و غلام رضا تاجگردون اختلافاتی جزئی نه ریشه ای وجود دارد که در انتخاب استاندار این موضوع برای همگان هویدا شد. البته ناگفته نماند در صورت احساس خطر و اجماع اصول‌گرایان چنین اختلافاتی کمرنگ می شود.

۵ – با توجه به اینکه در دور قبلی انتخابات مجلس استان تنها اصلاح طلب مطرحی که توانست از فیتلر شورای نگهبان عبور کند آقای غلام‌رضا تاجگردون بود و با تایید صلاحیت ایشان حوزه انتخابیه گچساران آبشخور خیلی خوبی برای اصلاح طلبان استان و حتی جنوب کشور شد به طوریکه وی توانست رای بی سابقه‌ای با توجه به این چند دوره در حوزه مربوطه کسب کند.

۶ – در عین حال که ایشان توانست خود را به عنوان یکی از نمایندگان فعال در سطح کلان این دوره در مجلس معرفی کند ولی به نظر می‌رسد در سطح منطقه به چند دلیل آرای ایشان نسبت به دور قبل شکننده شده که عبارتند از:

الف) به خاطر محرومیت های فردی به طور اعم در استان و به طور اخص در این حوزه انتخابیه مردم توقعاتی از نماینده مجلس دارند و به دنبال مطالبات فوری هستند و با توجه به اینکه کشور به لحاظ تامین اعتبارات برای پروژهای سنگین و اشتغال‌زایی از قبیل پتروشیمی گچساران در شرایط خیلی مناسبی قرار ندارد نهایتا این توقعات حداقل می توان گفت در این دو سال اخیر برآورده نمیشود و آراء ایشان نسبت به دور قبلی شکننده می شود.

زیرا بخشی ازمردم بر اساس خط و مشی فکری و بخش زیادی بر اساس رسیدن به منافع سیاسی، اقتصادی و رفع مشکلات و محرومیت ها از جمله بیکاری رای میدهند.

ب) به احتمال زیاد در این دور انتخابات مجلس استان افرادی شناسنامه دار از طیف اصلاح طلبان مورد تایید قرار می گیرند و اصلاح طلبانی که بیشتر بر اساس خط و مشی فکری به کاندیدای مورد نظر خود رای می دهند در حوزه انتخابیه مربوطه به پای صندوق خواهند رفت. پس در اینجا هم آراء ایشان نسبت به دوره قبل هم احتمال ریزش خواهد داشت.
۷- اصول گرایان در این حوزه انتخابیه مثل حوزه بویراحمد ناچارا بر یک نفر اجماع کنند حتی در صورت اجماع بر یک نفر باز هم با مشکل مواجه می شوند.

از این رو به نظر میرسد که اصول گرایان حتی در صورت اجماع باید ائتلافی با قوم ترک داشته باشند نهایتا نتیجه میگیریم که اجماع بر چهره اصول گرا باید از قوم ترک باشد چون سبد آراء ترک های مقیم گچساران بین ۲۰ تا ۲۳ هزار رای میباشد و اگر اصول گرایان چنین اجماعی را نپذیرفتند نه قوم ترک و نه اصول گرایان و به طور کلی این ائتلاف به خاطر انشقاق ایجاد شده موفق نخواهند شد.

بر این اساس اگر اصول گرایان واقعا به دنبال پیروزی در مقابل نیروی قدری مثل آقای تاجگردون یا اصلاح طلبان هستند باید این ائتلاف و اجماع صورت گیرد در غیر اینصورت با حضور آقای تاجگردون در صحنه انتخابات موفق نخواهند شد. زیرا تاجگردون در بین قوم ترک آرای قابل ملاحضه‌ای دارد یا اکثر ترک های مقیم گچساران گرایش اصلاح طلبی دارند.

به هر حال بستگی به این دارد که آقای تاجگردون به عنوان کاندیدای اصلاح طلب و کاندیدای اصولگرای ائتلافی رقیب ایشان چقدر میتوانند چنین فضای را به نفع خود مدیریت کنند.

اگر این اجماع صورت گیرد احتمال شکنندگی آراء تاجگردون هم در قوم ترک به خاطر حس عشیره‌ای که دارند هم در حوزه دیل، آرو و در کل بویراحمد گرمسیر و حوزه لیشتر و خیر آباد با توجه به چینش مدیریتی که تا الان داشته وجود دارد و حتی احتمال اینکه شکنندگی آراء به زادگاه وی یعنی باشت هم کشیده شود زیاد است به طوریکه رقیب ایشان اگر در شهرستان باشت و حومه بین دو یا سه هزار رای داشته باشد همانطوری که قبلا اشاره شد (در صورت ائتلاف اصول‌گرایان با ترک های مقیم گچساران) آقای تاجگردون به طوراساسی با مشکل مواجهه خواهد شد.

در ضمن نکته بسیار مهمی که در این حوزه انتخابیه باید مد نظر داشت این است که ایل باوی (بابوئی) با توجه به جمعیت و بافت جغرافیایی‌اش (باشت) همیشه نقش تعیین کننده‌ای در سرنوشت انتخابات دارد.

به طور مثال در دو دوره اخیر انسجام بیشتری در این ایل وجود داشت به طوریکه سید قدرت حسینی و غلام رضا تاجگردون بیشترین آراء را به خود اختصاص دادند و روانه مجلس شدند.

بنابراین هر وقتی که انشقاق در ایل یا منطقه باشت و بابوئی به وجود آمد این ایل موفق نشد و از تیره و تبار دیگری موفق به اخذ رای شدند. یا به تعبیر دیگری این یک گسل سیاسی است که با هرگونه شکنندگی در این گسل (باشت و باوی) ابعاد آن گسترده (گچساران) و زمینه ساز زلزله سیاسی یعنی انتقال قدرت از حوزه باشت و باوی به حوزه های دیگر را فراهم می کند.

اگر چنین اتفاقی افتاد باز هم مثل گذشته چند سالی زمان میبرد که قدرت سیاسی این حوزه انتخابیه به ایل باوی یا شهرستان باشت برگردد. مصداق تاریخی آن سید محمد موحد، مرحوم نبی زاده و آقای جعفری میباشد.
درضمن لازم به ذکر است چنین طرح یا سناریویی فعلا در حد تئوری و بر روی کاغذ است و نهایتا بستگی به توانایی و مدیریت اتاق فکر اصولگرایان و قوم ترک برای عملیاتی شدن چنین سناریویی در انتخابات آتی دارد.

مخلص کلام؛
با توجه به مقاله فوق به طور کلی به چند نکته کلیدی اشاره می شود که شامل:
– از اینکه خانواده تاجگردون در معادلات سیاسی این دو شهرستان چه با حضور یا عدم حضور در انتخابات نقش تعیین کننده ای دارند شکی نیست. به عنوان مثال آقایان شهرام شریفی و عبدالرحیم رحیمی با حمایت این خانواده در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالیکه موفق نشدند اما رای قابل ملاحضه ای آوردند.
– در وهله اول می بینیم که اکثر تحلیلگران در رابطه با انتخابات به خصوص در چند روز اخیر از منظر اصول گرایی و اصلاح طلبی قلم میزنند ولی اگر نگاه واقع بینانه ای به این موضوع داشته باشیم رای دهی به طورکلی در استان و به خصوص در این دو شهرستان صرفا بر اساس خط و مشی فکری نیست بلکه بیشتر بر اساس رفع مشکلات و رسیدن به منافع شخصی و به طور کلی عملکرد میباشد. پس این یک اشتباه محض است که انتخابات مجلس را در این استان و حوزه نامبرده صرفا بر اساس خط و مشی فکری تحلیل کرد.
– اصول گرایان در صورتی موفق خواهند بود که اجماع بین آنها صورت گرفته و در کنار آن با قوم ترک ائتلاف کنند در غیره این صورت چه اصول گرایان و چه قوم ترک موفق نخواهند بود.
– به نظر میرسد با توجه به نقش اصلاح طلبان در پیروزی دولت تدبیر و امید این طیف فکری به نسبت قبل جایگاه مناسبی دارد البته این در منطقه‌ای که بافت قبیله ای و عشیره‌ای پررنگی دارد شاید خیلی کار ساز نباشد ولی در کل اصلاح طلبان با اقبال بیشتری روبروست.
– شکی نیست که ایل باوی نقش تعیین کننده‌ای در این حوزه انتخابیه دارد. پس اصلاح طلبان به هوش باشند که در این ایل شکاف شکل نگیرد. مصداق تاریخی این موضوع انتخاب سید محمد موحد و مرحوم نبی زاده و… در این حوزه انتخابیه به عنوان نماینده مجلس می توان اشاره کرد.

در نهایت نتیجه گرفته می شود موفقیت اصلاح طلبان در انسجام این ایل و شکاف در ائتلاف اصول گرایان با قوم ترک است چون ترک های گچساران بیشتر گرایش اصلاح طلبی دارند. اما موفقیت ائتلاف اصول‌گرایان و قوم ترک زمانی ممکن است که بتوانند انشقاق در ایل باوی و تحریک هر چه بیشتر حس قومی و قبیله ای ترکها مقیم گچساران و حومه در این انتخابات به وجود بیاورند. زیرا احساس قومی ترکها هرچه بیشتر تحریک شود بر گرایش اصلاح طلبیشان غلبه خواهد کرد.
– با توجه به سهم خواهی قدرت قومی و طایفه ای در این حوزه انتخابیه به نظر می رسد آقای تاجگردون تاکنون انتظارات قوم ترک، منطقه دیل و آرو، بویراحمد گرمسیر و منطقه لیشتر و خیرآباد در چینش مدیریتی خود برآورده نکرده که همین مسئله باعث شکنندگی یا ریزش آراء وی در این حوزه ها خواهد شد.

بنابراین در صورت تمایل برای ورود به انتخابات آینده باید در دو سال باقیمانده دقت بیشتری روی این موضوع داشته باشد.
در نهایت شرکت و عدم شرکت آقای تاجگردون در این انتخابات تعیین کننده است و در صورت عدم حضور وی (بنا به هر دلیلی) در این حوزه انتخابیه و معرفی فردی دیگر به عنوان نیروی اصلاح طلبان معادله سیاسی تا حد زیادی تغییر می کند که نیاز به تحلیل مجزا دارد که فعلا از حوصله این بحث خارج است و انشالله در آینده به آن پرداخته خواهد شد.

مسائل را نباید بر اساس آن چیزی که فکر میکنیم بررسی کرد، بلکه براساس واقعیات تحلیل کرد. (امیل دورکیم)

منبع : کبنانیوز