شاید تاجگردون در این دو سال به اندازه آن لحظه در دل مردم شهرش و طرفدارانش دوستداشتنی تر نبود… تاجگردون از ستاندن حقی گفت که شاید بسیاری در حرفهایش به دنبال آن بودند. …

۰

امسال ۱۶ آذر  و روز دانشجو در استانمان و بخصوص در نسبت به سالهای پیش متفاوت تر بود.

امسال دو نشست دانشجویی و بسیار داغ تر از سالهای گذشته در دانشگاههای  آزاد و پیام نور گچساران برگزار شد و در این چند روز  رسانه ها  خوراکهای خبری  بسیاری داشتند و تلکست آنها پر بود از  خبرها و حواشی روز دانشجو. بعضی خبرها آنقدر پشت سر هم و سلسله وار بود که هر مخاطبی را به واکنش و یا به اظهار نظر وا می داشت و البته همچنان نیز ادامه دارد. اما در این مقال تنها به بخشی از آن اکتفا می شود.

این دو نشست با سخنرانی غلامرضا همراه بود، و مطالب زیادی از سوی وی مطرح شد که دو بخش آن در استانمان بازتاب هایی با شعاع های مختلفی بوجود آورد. دو تابش از سوی و بازتابهای صدچندان از جامعه…

۱

تاجگردون که روز ۱۶ آذر قرار بود سخنرانی اش در دانشگاه پیام نور با محوریت اقتصاد ایراد شود، اقتصاد را برای بعد گذاشت و از جو موجود که البته جمع همگان نیز جمع بود استفاده  و محوریت اقتصاد را با محوریت سیاسی-اجتماعی عوض کرد تا حرفهای نگفته بسیاری را بر زبان جاری سازد و نگرانی های در دل مانده اش را به یکباره بیرون بریزد.

او گفت و گفت… از ستاره های دانشجو تا دودهای نفت که اشک بسیاری را در آورده …از و تا انتقاد از یوسفوند… گفت و گفت تا به حق و حق خوری رسید.

در روزی که بسیاری بودند و یادمان را با متینگهای انتخاباتی گره زدند و آن موقع بود که حضار نیز ۱۶ آذر را فراموش کردند و انگار همه در لابه لای حرفهای تاجگردون به دنبال چیزی می گشتند.

تاجگردون می گفت و پیش می رفت و سکوت سالن در عین شلوغی به او کمک می کرد تا جملات را قطاروار براند تا از مسیر ستاندن حق گچساران و گچساران عبور دهد و سالن یکصدا برایش هورا کشید. شاید مخالفینش هم در آن لحظه برایش کف زدند و هورایی از ته دل…

شاید تاجگردون در این دو سال به اندازه آن لحظه در دل مردم شهرش و طرفدارانش دوستداشتنی تر نبود… تاجگردون از ستاندن حقی گفت که شاید بسیاری در حرفهایش به دنبال آن بودند. به هر حال حرفش را تاباند تا منتظر بازتابش باشد. بازتابی که در آن لحظه که شعاعش کم بود و در همان شعاع کم، بسیاری برایش هورا کشیدند و آن شعاع  روز به روز بیشتر شد تا همین لحظه نیز همچنان نقل محافل است.

۲

تاجگردون از پیام نور به آزاد رفت؛ گفته هایش در پیام نور کم کم در حال تابش بود و نور آن در حال سیر کردن. تاجگردون از آنجا به دانشگاه آزاد رفت تا شاید اینبار آزادتر گفته هایش را بتاباند.

اما اینبار از اقتصاد گفت و از چاله هایی که می بایست پر شود و دور زده شود… آنجا نیز نم نمک گفت و گفت… از متوسط سالیانه ایجاد اشتغال تا تورم و تا محدودیت دانشجویان و… او می گفت و شاید در آن گفتنها به دنبال فرصتی می گشت. او می گفت و شاید دنبال بهانه ای بود برای گفتن چیزی که می بایست می گفت. اما چگونه؟

او زیرک تر از آن است که نداند حرف جا مانده را چگونه بزند. چه چیز بهتر از بحث مدیریت بومی و غیر بومی…

دانشجو: آیا با رفتن دکتر محمودی(رییس دانشگاه آزاد) موافقید؟

تاجگردون: باید محیط دانشگاه آرام باشد و مهم نیست که کی بیاید و کی برود.

دانشجو: دکتر محمودی غیربومی است.

تاجگردون: مگر دکتر محمودی نیست؟ من هم هستم و…سپس تاجگردون باز هم زیرکی کرد و جمله اش را فوراً کامل کرد: البته من و پدرم و پدر پدرم بومی منطقه هستیم ولی اصالت مان است.

تاجگردون با یک دیالوگ کوتاه و با  رد و بدل کردن چند جمله به مقصود  می رسد. جدش بویراحمدی و خودش را بومی گچساران(باشت) معرفی می کند… و اما مقصودش چه بود؟

۳

او صبح به دنبال ستاندن حق گچساران بود و از مصمم بودن بر تصمیمش سخن راند تا باری دیگر اعلام کند که محکم پای عهدش برای آبادی دیارش ایستاده است اما از راهی که خود میداند کجاست. او حق گچساران و گچسارانی را طلب می کند… و اما او ساعتی بعد، نسبش را بویراحمدی اعلام می کند تا  به هم استانی های آن خطه بگوید که از آنها جدا نیست و همبستگی در کنار ستاندن حق موکل، برایش در اولویت است.

او این را گفت تا به برخی که البته در این روزها بر او راندند و مهر تفرقه بر حرفهایش زدند پیشاپیش بگوید که همبستگی با هم استانی هایش را پاس می دارد چراکه  از خون و جنس آنهاست و البته  ستاندن حق موکل، تفرقه افکنانه نبوده و برایش تلاش خواهد نمود.

در این چند روز و پس از ۱۶ آذر، برخی یک نیمه را به قاضی رفتند و شعاعِ پیام نور(سخنرانی پیام نور) را کوتاه دیدند و برایش نوشته ها نوشتند و همه را تحلیل بر تفرقه دانستند، اما پیامِ آزاد(سخنرانی دانشگاه آزاد) و پالس های آن را نگرفتند و یا جا خالی دادند و نخواستند بشنوند که او نیز از خون آنهاست و تفرقه در کلامش نبوده و نخواهد بود.

به هر روی، تاجگردون همزمان دو نور را در یک روز و در یک محیط مشابه تاباند تا این دو نور(ستاندن حق گچساران و همبستگی در استان) به موازات هم پیش روند و البته او بازتابها را نیز به نظاره خواهد نشست و آنها را برا ی رسیدن به مقصود نهایی تحلیل خواهد کرد.

 

 

 

منبع : کبنا نیز