پایگاه خبری یاسوج 24

سایت مردم استان (ک و ب)؛ سید ضیاء الدین رضا توفیقی از اعضای حزب منحله مجاهدین انقلاب اسلامی در استان در مصاحبه ای باسایت بشار نیوز استان به بیان دیدگاه های خویش در مورد مسایل هسته ای و جریانات سیاسی پرداخت:

متن این مصاحبه به شرح زیر می آید:

سید ضیاء الدین رضا توفیقی از چهره های شناخته شده سیاسی استان میباشد.ایشان در سالهای ۷۷ تا ۸۰ فرماندار کهگیلویه و از ۸۱ تا پایان دولت اصلاحات مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوده است.او مسولیت جهاد سازندگی دهدشت در زمان کارگزاران را هم در کارنامه دارد.تحصیلات ایشان کارشناسی ارشد تاریخ میباشد.

این مصاحبه در دو بخش تنظیم شده که در پائین بخش اول آن برای مخاطبین بشار نیوز آورده شده است…

آقای رضا توفیقی آینده مذاکرات را در دولت آقای روحانی چگونه میبینید؟آیا سریال مذاکرات تمام خواهد شد؟؟

البته باید گفت من چندان که فکر می کنند مؤثر نیستم.یک عضو کوچک از مجموعه اصلاح طلبان هستم اما در مذاکرات مساله پیچیده است. بدین دلیل که ایران سالها مذاکره کرده است،در دولت آقای خاتمی و احمدی نژاد و دولت فعلی ،بنظر میرسد این دولت به لحاظ دیپلماسی دولت قوی تری است و آقای روحانی با این تیم قوی که انتخاب کرده از تجربیات گذشته هم استفاده میکند،آنچه که مسلم است ما در بحث انرژی هسته ای سرمایه گذاری عظیمی کرده ایم، چه مادی  و چه زمانی و چه هزینه های دیگری که داده ایم،مثل تحریم ها .در نتیجه به این جایی که الان هستیم رسیده ایم . عقب نشینی از آن زیانبار است و ما باید بپذیریم.فرض هم که در گذشته اشتباهاتی انجام شده باشد نباید عقب نشینی کنیم. درست مانند زمانی که زمینی را که در آن ساخت و ساز کرده ایم متوجه بشویم که گران خریده ایم و قصد کنار گذاشتن آنرا بکنیم که این کار اشتباهی است چون ما سرمایه گذاری عظیمی کرده ایم و باید از این سرمایه دفاع کنیم و آنرا نگه کنیم و اینرا بدانیم که کشورهای اروپایی و آمریکا و علی الخصوص اسرائیل به هیچ وجه رضا نمی دهند که ما در شرایط فعلی که هستیم بمانیم و حتی اگر مثل لیبی تمام سانتریفوژهایمان را برایشان بفرستیم  بازهم آنها جلوتر می آیند.

امتیاز خواهی اروپایی ها وآمریکا تمامی ندارد ما باید جلوی آنهارا بگیریم و در عین حال باید با آنها تعامل کنیم.اینکه ادبیات و دیپلماسی ما تغیر کرده معنیش این نیست که دولت باید از منافع ملی عقب نشینی کند بلکه ما باید این دانشی که بدست آوردیم و این سرمایه را حفظ کنیم و هم خودمان اعتماد پیدا کنیم که آمریکایی ها و اروپایی ها واقعا صادقانه در این مذاکرات وارد شدند، اگر چه لفظ صادقانه را در معادلات بین المللی به کار بردن با اغماض است.آنها جز به منافع خودشان به چیز دیگری نمی اندیشند و ما هم باید به منافع خودمان بیندیشیم منتهای مراتب این است که چون اسرائیل میخواهد قدرت اول منطقه باشد و ما هم یک قدرت منطقه ای هستیم نه اسراییل نه کشورهای عربی ونه ترکیه به خاطر منافع مالی که دارد و نه کشورهای اروپایی و نه آمریکا نمی خواهند که ما از همچنین قدرت و دانش و قابلیتی برخوردار باشیم.آنها اینطور فکر میکنند که توازن بهم میخورد و بحث واقعا بحث سلاح هسته ای نیست برای اینکه هم در فردو هم در نطنز و هم در اصفهان دوربین هایشان فعال است و به تازگی هم از آب سنگین اراک اجازه بازدید پیدا کردند.

در نتیجه به نظر میرسد که بحث داشتن و یا رسیدن به سلاح هسته ای نیست بلکه این را یک بهانه ای قرار دادند تا افکار عمومی بین الملللی هم بپسندد و هر چقدر هم ایران با آژانس مذاکره کرده و مسائل را روشن کرده، ولی باز هم تاکید و اصرار بر این مسأله دارند آنها میخواهند که این قابلیت را نداشته باشیم ما هم اصلا بنایی بر حرکت به سمت غنای ۲۰ درصد نداشتیم، ولی وقتی میله های سوخت را به ما ندادند طبیعتا مجبور بودیم برای مسائل درمانی و سایر کارکردهایی که دارد به این غنا دست یابیم. برای غنای ۴٫۵ و ۵ درصد که در نیروگاه اتمی بوشهر مورد نیاز است و نیروگاه های اتمی دیگر هم نیاز داریم.حتی پیش از انقلاب قرار بود ۲۰نیروگاه در ایران ساخته شود و آنها با این قضیه مشکلی نداشتند ولی الان نمی خواهند که ما مقتدر باشیم.

ما البته اشتباهاتی هم داشتیم و اشتباهات ما همین شعارهایی بود که دادیم و آنها را برانگیختیم و به اسرائیل کمک کردیم بعضی از مسؤلین دولت گذشته با شعارها و مبارزه طلبی هایی که کردند درپیشبرد اهداف اسرائیل و غرب یعنی تحریم های بین المللی و تحریم های یکجانبه غرب کمک شایانی به آنها کردند.ولی اگر با همین مواضعی که در دولت اصلاحات داشتیم و عقب نشینی نکنیم و در عین حال با زبان دیپلماسی با دنیا صحبت کنیم فکر میکنم که بتوانیم شرایط فعلی را حفظ کنیم.حالا اگر جایی هم دولت و نظام تشخیص داد که امتیازاتی داده شود و در عوض امتیازاتی گرفته شود آن به تشخیص دولت و سران نظام است.ولی امتیازات نباید بگونه ای باشد که ایران متضرر شود مثلا در مذاکرات اخیر آنچه که به گوش میرسد می رسد اصلا قابل قبول نیست که ما هم فردو را تعطیل کنیم و هم آب سنگین اراک را و هم بازدیدها بطور مرتب ادامه داشته باشد و هم الحاقیه را امضا کنیم و در عوض آنها بخشی از دارایی های ما را که آنهم در آسیاست آزاد کنند این اصلا قابل قبول نیست. اگر این اطلاعات درست باشد یکی از دلایلی است که در ژنو توافقی صورت نگرفته است و این زیاده خواهی دول غربی است و آنها واقعا امتیازات بالایی خواستن و امتیاز خاصی هم به ما ندادند باید ببینیم در آینده چه میشود.

با توجه به انتخابات آینده مجلس، و تلاش اصلاح طلبان برای بازگشت به قدرت ،آینده  دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را چگونه میبینید؟

البته الان آغاز دوره اصلاحات نیست.اصلاحات چه در حاکمیت،چه در افکار و مطالبات مردم بیش از صد سال سابفه دارد.در شرایط کنونی اصلاح طلبان طبیعتا باید بدنبال تغییر ترکیب مجلس از طریق انتخابات باشند تا با دولت همسو باشد .همینطور که سران نظام هم میخواهند که دولت و مجلس همسو باشند این مجلس با این دولت چندان هماهنگ نیست و این دولت است که خودش را با مجلس هماهنگ میکند اما مجلس از این حرمتی که آقای روحانی برای مجلس قائل شده است خوب استفاده نمیکند.اما این انتخابات کاملا متفاوت است زیرا در انتخابات دور قبل اصلا  کاندیداهای اصلاح طلبان حضور نداشتند ولی به احتمال زیاد در این دوره حضور خواهند داشت. البته باید شرایط مساعد بشود تا حضور پیدا بکنند در این جا حرف زیاد است حتی اگر این در سؤالهای شما نباشد اضافه میکنم که اصولگرایان باید زمینه را مساعد بکنند تا رقابت سالمی بین دو جریان ایجاد شود و اگر رد صلاحیت ها مثل دوره های قبل باشد وانتخابات رقابتی نباشد فکر کنم بیش از آنکه اصلاح طلبا زیلن ببینند، کشور و نظام متضرر متضرر می شود.

آینده سیاسی اصولگرایان وابسته به خودشان هست . آنها باید چند چیز را رعایت کنند.اول اینکه نهادهای حاکمیتی را رها کنند و بیایند به سمت مردم ،این درست نیست نهادهایی که متعلق به همه مردم است و مربوط به حاکمیت است در انحصار یه جریان خاص باشد و از رانت قدرت استفاده بکنند،برای اینکه مجلس را در دست بگیرند یا ریاست جمهوری را،در همین انتخابات ریاست جمهوری کار درستی صورت نگرفت با آقای خاتمی کاری کردند که از آمدن منصرف شد، آقای هاشمی را رد صلاحیت کردند، بالاخره بین کاندیداها اصلاح طلبان ،آقای روحانی را به خودشان نزدیکتر دیدند و به او رأی دادند این روند حذف قابل ادامه نیست ببینید اگر نهادهایی که متعلق به حاکمیت است درانحصار اصولگرایان باشد اصلا چه رقابتی وجود دارد؟

شما اگر بخواهید مساجد،هیئت های مذهبی، برای احزاب اصولگرا فعال باشند و احزاب اصلاح طلب را تعطیل کنید،رسانه های اصولگرا بیشتر و بیشتر بشوند(که البته هم ما از بیشتر شدنشون خوشحال میشویم)ولی رسانه های اصلاح طلب را یا فیلتر بکنید یا روزنامه هاشون را تعطیل بکنید و احزابشون را تعطیل بکنید، خوب  آیا این به نفع اصولگرایان  یا کشور است؟ خیر به نفع کشور و به نفع ملت هم نیست چرا باید چنین کاری کرد؟ چرا ما نباید یک رقابت سالمی داشته باشیم و واگذار کنیم به رأی مردم؟

حالا نهادهای حاکمیتی را فرض کنیم که در دست گرفتید.اینها مال شما.فرض کنیم نهادهای انتصابی همش ملک طلق اصولگرایان باشد.در کنار نهاد های حاکمیتی دو سه تا نهاد انتخابی وجود دارد.نهادهای انتخابی را مثل شوراهای اسلامی شهر و روستا،مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری،حداقل در همین سه تا اجازه بدهند که رقابت عادلانه باشد.چرا باید رد صلاحیت ها هم در ریاست جمهوری هم مجلس هم شوراها فرصت رقابت عادلانه را بگیرد ومتوسل بشوند به رد صلاحیت ها تا نیروهایی که خودشون می خواهند قبول بشوند؟

ما نباید دایره انتخاب مردم را محدود کنیم تا آنها مجبور بشوند بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنند. آخر دو تا جناح ریشه دار در این کشور بودند و بیش از ۳۲ سال است که دارند با هم کار میکنند و رقابت می کنند و ثابت شده است برای هر دو جناح که مملکت را با یک جناح نمی شود اداره کرد و در هشت سال گذشته دیدیم که نمی شود.

پس چرا رد صلاحیت ها رابه این اشکال انجام می شوند ؟چرا ما باید مردمرا از داشتن نماینده های توانمند و اهل فکر و اهل عمل محروم بکنیم و اجازه ندهیم چنین نیروهایی کاندید بشوند، تا یک مجلس مقتدر و نیرومند و دارای توان کارشناسی داشته باشیم که بتواند به ملت و کشور خدمت بکند؟ انتخابات را در همین استان خودمون در نظر بگیریم و راه دوری نرویم. چه در دور قبل و ما قبل ببینید آیا واقعا این انتخابات عادلانه بوده؟ خوب آقای هدایت خواه حق دارد کاندیدا بشود ما هم براش حق قائلیم آقای زارعی هم همینطور اما چرا هیچ اصلاح طلبی حق ندارد کاندیدا بشود؟ مگر بین آقای هدایت خواه وآقای زارعی از نظر اصولگرایی تفاوتی وجود دارد فقط اینکه شخصیتا با هم متفاوت هستند یا در کهگیلویه شما دیدید که در دور گذشته ما اصلا کاندید اصلاح طلب نداشتیم و همه اصولگرا بودند،آخر مردم چطور باید انتخاب کنند ؟

شما هیج انتخاباتی را نمیتوانید پیدا بکنید که در آن اصلاح طلبان و اصولگرایان در آن رقابت کرده و اصلاح طلبان پیروز نشده باشند چه در مجلس چه در ریاست جمهوری اگر میتوانید یک مثال بزنید.البته نمی گویم همه نمایندگان ، طبیعتا بعضی از نمایندگان در بعضی از استانها به دلائلی رأی می آورند ولی اگر انتخابات آزاد باشد قریب به اتفاق مجلس اصلاح طلب خواهند بود.اگر انتخابات آزاد باشه هر اصلاح طلبی که کاندیدا بشود برای ریاست حمهوری قبول می شود.دوستاناصولگرایمان سالهاست که به این نتیجه رسیده اند که آرای اکثریت  مردم را ندارند، بنابراین رو آوردند به رد صلاحیت ها. شما ببینید دانشگاهیها چطور فکر میکنند ببینید جوانان و نسل جوان و معلمین و فرهنگیان چطور فکر میکنند .نسبت اصولگرایان با این مردم چیست ؟

اصولگرایان باید از قدرت فاصله بگیرند به مردم ،به کارگران،معلمین،مطالبات زنان،دانشجویان و فرهنگیان نزدیک شوند تا از خواسته های آنها مطلع بشوند و باید به قومیت ها و اقلیت ها بهاء بدهند و بیایند سراغ مردم.رسانه دارند، سرمایه دارند و تشکیلات دارند، اما نباید از زبان وزارتخانه ها حرف بزنند و به عنوان تشکیلات خودشان از آن استفاده بکنند.اصلاح طلبان هم نباید چنین کاری بکنند.هر چند که  اصولگرایان بسیار خوبی در سراسر کشور هست. اما این که ما قدرت را برای قدرت بخواهیم درست نیست و باید قدرت را برای مردم و تغییر و اصلاح و پیشرفت بخواهیم قدرت برای قدرت نه راه دینی است نه راه اخلاقی و نه راه عقلایی .راه درست این است که اصولگرایان معتدل و منطقی و با ایمان راه خودشون را از افراطیون جدا کنند و بیایند سراغ مردم و از قدرت برای رانت ثروت استفاده نکنند. اصولگرایان در حال از هم پاشیدگی هستند باید خود را سازماندهی بکنند و تجدیدنظر بکنند. نمی شود با اقلیتی بر اکثریت حکومت کرد و باید با نزدیک شدن به سمت مردم و با رقابت سالم در انتخابات آزاد مشروعیت کسب کنند برای حکومت کردن .

فکر نکنید اگر اصلاح طلبان را حذف کنید مردم به سمت شما میایند نه خیر مردم به سمتهای دیگری میروند.حالا ممکن است ایراد گرفته شود که شما در انتخابات سالم شورای دوم در تهران رأی نیاوردید ،درسته اما آیا اون رأیی که مردم دور اول شوراها به اصلاح طلبان دادند .در دوره دوم  به اصولگرایان دادند؟ خیر آمار هم کاملا موجوده اصولگرایان در شورای دوم رأیی بیشتر از شورای اول نیاوردند، اما چون مردم نیامدند پای صندوق به هر دلیلی که جاش اینجا نیست اصولگراها پیروز شدند و از همان موقع برنامه ریزی کردند برای ریاست جمهوری و شهرداری آقای احمدی نژاد و اتفاقاتی که بعدا افتاد.

نمیشود که نیروهای دلسوز را با برچسب های جاسوسی،وابستگی،مزدوری و …حذف کنیم و انتخابات یک طرفه بین اصولگرا و اصولگرا برگذار کنیم و اسمش را انتخابات آزاد بگذاریم. لذا اصولگرایان هم باید در قدرت طلبی و هم در استفاده از رانت قدرت  هم در حذف رقیب تجدید نظر بکنند تا دچار از هم پاشیدگی نشوند.در انتخابات از نهادهای دولتی و حاکمیتی استفاده نکنندتا پایگاه بهتری کسب کنند.