- اخبار ، اخبار سایت ، ادارات استان ، بسیج دانشجویی استان ، یادداشت ، یادداشت سیاسی ، یادداشت فرهنگی اجتماعی
- پنجشنبه 15 ژوئن 2017 - 04:06

آتش به اختیار یعنی سکوت ما زمینه، حادثه محراب و شمشیر و فرق شکافته امام را فراهم نکند / یعنی سکوت نمی کنیم
این بار سکوت جایز نیست و برای حرف زدن و اقدام کردن به همان شرط لازم، منتطر اجازه کسی نخواهیم بود، چرا که در تاریخ اسلام آنچه همواره فاجعه آفریده است، سکوتهای مرگبار، بیموقع و عدم آتش به اختیار بوده است.
یاسوج۲۴ – شهرام مهدوی مطلق: آتش به اختیار در مقابل ولنگاری فرهنگی و لیبرالیسم رها شده است آتش به اختیار این روزها تحلیل و تفسیرهای زیادی میشود و جالب اینکه عدهای را هراسان کرده است. اگر این عده هراسان همان جریان لیبرالی داخلی است حق دارند، چرا که آتش به اختیار قطعا در مقابل ولنگاری فرهنگی در عرصه های عمومی و لیبرالیسم رها شده در مراکز علمی و فرهنگی خواهد بود.
آتش به اختیار ناشی از رشد یافتگی بدنه اجتماعی و فعال جامعه، خصوصا جوانان دانشجو در تراز انقلاب اسلامی و اعتماد و باور این موضوع در راس حاکمیت است.
آتش به اختیار یعنی عبور از سیستمهای معیوب بروکراسی توسعهگرای غربی.
آتش به اختیار، اجازه آن فقط به افسران جنگ نرم داده شده که خود از سطح دانش لازم، اهلیت و شانیت مطالبه گری برخوردار بوده و هستند.
آتش به اختیار یک شرط اساسی و لازم دارد و آن هم این است که اگر قرارگاه مرکزی یا قرارگاههای مرکزی دچار اختلال شدند، آتش به اختیار موضوعیت و فعلیت مییابد. اینکه هریکی دیگری را قرارگاه مرکزی بداند، مغلطهای بیش نیست و این قرارگاه مرکزی شامل همه دستگاههای اداری و نهادی و … است.
همه در این قرارگاه و خیمه تصمیم و اقدام و عمل تعریف میشوند، البته با کارکردهای ویژه و به میزان اختیارات و امکانات.
آتش به اختیار در مقابل قوانین و ساختارهای نظام نخواهد بود، اما آتش به اختیار قطعا در مقابل ولنگاری فرهنگی در عرصه های عمومی و لیبرالیسم رها شده در عرصههای دانشگاهی خواهد بود.
موارد زیر تنها نمونههایی است که اگر قرارگاه مرکزی و یا قرارگاههای مرکزی مختل و منفعل و مسکوت و محافظه کار و مسامحه کار شوند، افسران جنگ نرم قطعا آتش به اختیار عمل خواهند کرد!
اگر دین خراش بردارد و عدهای اسلام ناب را خشونتگرا معرفی کنند؟
اگر به نام نفی خشونت، پیامبر اسلام و امام علی (ع) را خشونت طلب و یا برعکس سازشکار معرفی کنند؟
اگر حادثه عاشورا، خون به خون شستن تفسیر شود و امثال گنجیها تئوری پرداز جامعه شوند و زیارت عاشورا را کینه توزانه معرفی کنند و بر امامت و عصمت اولیای الهی خط بطلان بکشند؟
اگر بار دیگر قلمهای مزدور به نام پلورالیسم، هویت دین و رهبری دینی و ولایت فقیه را نشانه روند و خط امام را بشکنند و امام زدایی نمایند و بخواهند دل ولی امر را دوبار خون کنند؟
اگر زمزمه تکثر قرائتها باز تکرار شود و جریان لیبرال داخلی در عرصه هرمنوتیک، اباطیل و موهومات خود را با آیات قرآن توجیه کند و با برداشتهای غلط درصدد تغییر سبک زندگی از ایرانی اسلامی به غربی باشد.
اگر فردا روزی رستورانهای مک دونالد و کی اف سی و … رونمایی شوند؟ و به بهانه موسیقی و چه و چه، بخواهند به هجو و حذف ارزشها و مولفههای دینی و شیعی بپردازند و اباحهگری و ولنگاری راه بیاندازند؟
اگر بر شهید و شهادت بتازند و به زخم خانواده های شهدا نمک بپاشند و ارزشهای دفاع مقدس، ایثارگری و حماسه ها، به سخره گرفته شوند و به روی حافطان امنیت در درون و برون کشور رنگ جفا بپاشند؟
اگر از سطوح مختلف جامعه خصوصا در عرصه تعلیم و تربیت از مهد تا دانشگاه انقلاب زدایی بشود و زی زندگی ایرانی اسلامی و مردمی رنگ ببازد و توسط سیستم های دولتی و غیره، خوی اشرافیگری و کاخ نشینی ترویج شود و به کوخ نشینان و مستضعفان جامعه پشت پا زده شود؟ و اگر……… آتش به اختیار خواهیم بود تا با سلاح منطق، اندیشه، گفتمان و استدلال، اما با صدای رسا و سینه چاک، پا به عرصه پاسخگویی و شبه زدایی و اقدام عمارگونه اقدام نماییم و راه نفوذ لیبرالیسم را که می خواهد با مغلطه و اختلاط انقلاب و اسلام و انقلابیگری را از صحنه زندگی مردم بزداید سد خواهیم کرد.
این بار سکوت جایز نیست و برای حرف زدن و اقدام کردن به همان شرط لازم، منتطر اجازه کسی نخواهیم بود، چرا که در تاریخ اسلام آنچه همواره فاجعه آفریده است، سکوتهای مرگبار، بیموقع و عدم آتش به اختیار بوده است.
آری و چه دیگر آتش به اختیار یعنی سکوت ما باعث زمینه پیدایش انحراف در جامعه نشود و سکوت ما باعث تکرار حادثه محراب و منبر و شمشیر و فرق شکافته امام نشود و باعث به مسلخ رفتن حسین در کربلا نشود.
نمونهای از آتش به اختیار جوانان دانشجو اردوهای جهادی است که وقتی در خدمت رسانی به مردم مسامحه میشود به اختیار اقدام کردهاند.